همشهری آنلاین-سودابه رنجبر: بخشی از زمینهای سبزیکاری ضلع غربی حرم حضرت عبدالعظیم(ع) هم که به باغ نعنایی معروف بود به پارکینگ تبدیل شد تا خانواده سلطنتی و مهمانان آنها برای رفت و آمد به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) مشکل نداشته باشند. به همین دلیل از همان روزها این محدوده به نام پارکینگ شهرت یافت؛ هر چند حالا دیگر هیچ شباهتی به پارکینگ ندارد. محدوده پارکینگ حدفاصل بین خیابان آستانه تا میدان مدرس است. مهمترین ساختمان اداری موجود در این محدوده اداره آگاهی شهرری است. این محدوده تقریباً در مرکز شهر واقع شده و به دلیل همجواری با حرم یکی از پرترددترین نقاط شهرری محسوب میشود.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
همجواری با حرم و چند محله پرجمعیت و حضور پررنگ زائران در این محدوده، همه و همه دست به دست هم داده تا محدودهای که اهالی ری آن را با نام پارکینگ شهرری میشناسند رفته رفته نمای یک محدوده تجاری به خود بگیرد. حالا یک بازارچه در این منطقه شکل گرفته که بعضیها به آن بازارچه پارکینگ و برخی هم بازارچه باغ نعنایی میگویند. اغلب کاسبان این محدوده، از اهالی قدیمی شهرری هستند و نشستن پای صحبتهای آنها در واقع ورق زدن تاریخ شفاهی این تکه از زمین ری است. جالب است که با همه تغییر و تحولات، هنوز هم خاطره باغ نعنایی و دیگر باغهای این محدوده در ذهن اهالی قدیمی زنده است.
در زمانهای گذشته باغها به دلیل شباهت و همسانی در نوع محصول بیشتر به نام صاحبان خود نامگذاری میشدند. حدود ۴۰سال قبل بازارچه کوچکی در ضلع غربی حرم ایجاد شد که تا پیش از آن «باغ نعنایی» بود. صاحب آن شخصی به نام «نعنایی» بود و این نامگذاری هیچ ربطی به کاشت نعناع در آن منطقه نداشت.
جالب است که قدیمیها هنوز برای نشانی دادن به یکدیگر از نام باغهایی استفاده میکنند که دیگر وجود خارجی ندارد. «ولیالله اکبری» از سرکارگران کشاورزان و یکی از قدیمیهای شهرری است. او دوران جوانی خود را در زمینهای کشاورزی و باغهای سبزیکاری محدوده پارکینگ گذرانده است. میگوید: «جایی که امروز اداره آگاهی شهرری است باغ آقاموسی بود. زمین وسیع روبهروی مسجد و حسینیه اثنیعشری که به محلی برای استقرار تاکسیها تبدیل شده است باغ کربلایی علی بود و در کنار آن باغ آقاحسین کوچک قرارداشت. آن روزها شغل بیشتر اهالی کشاورزی و به دست آوردن روزی حلال یکی از دغدغههای اهالی بود. ساکنان فرهیخته شهرمان در هر سطحی از علم و دانش که بودند ساعاتی از روز را در همین باغها کار میکردند و آن را قسمتی از عبادتهای روزانه خود میدانستند.»
اکبری میگوید: «تنها ساختمان قدیمی این محدوده که حدود ۷۰ سال از عمر آن میگذرد در کوچه شهید بغدادی در محدودهای که در گذشته به زمینهای آقای خرازی معروف بود قرار دارد. اطراف این ساختمان با باغهای میوه و سبزی احاطه شده بود. هنوز هم در اطراف این ساختمان قدیمی، درختهای کاج کهنسال به چشم میخورد که تنها نشانههای باقیمانده از آن باغهای باطراوت است. این ساختمان قدیمی متعلق به خانواده خرازی از اجداد کمال خرازی، وزیر امور خارجه پیشین است.»
حسینیهای به نام اثنیعشری
حسینیه اثنیعشری و هیئت قرآن که یکی از قدیمیترین حسینیهها و هیئتهای شهرری است حدود ۱۵سالی است که به محدوده پارکینگ شهرری منتقل شده است. پیش از این حسینیه اثنیعشری در میدان کوچک، نزدیک سقاخانه حرم قرار داشت اما بعد از آغاز طرح توسعه حرم حضرت عبدالعظیم(ع)، این حسینیه و هیئت قرآن اثنیعشری به محدوده پارکینگ منتقل شد. این هیئت و حسینیه یادگاری از آیتالله اثنی عشری است. او از تحصیلکردگان حوزه بود و اهالی مسائل اعتقادی و عبادی خود را از وی میپرسیدند. اکبری میگوید: «آیتالله اثنیعشری بر رعایت حق همسایگی بسیار تأکید میکردند. در آن سالها تازه ساختن ساختمانهای چند طبقه داشت رواج پیدا میکرد. به یاد دارم آیتالله اثنیعشری به اهالی ری سفارش میکرد که در ساخت خانه دقت کنند تا مبادا خانه یکی مشرف بر خانه دیگری باشد. ایشان تأکید میکردند خانهها با رعایت موازین دینی ساخته شود و در حد امکان همسطح باشند.»
«عبدالمجید مساحتی» معلم قدیمی شهرری که از دوران نوجوانی در زمینهای کشاورزی کارگری کرده و از شاگردان اثنیعشری بود میگوید: «حاج آقا حسین اثنیعشری در خانوادهای متدین که بسیار مورد اعتماد اهالی بودند به دنیا آمد. خانواده پدری حاج آقا اثنیعشری در بین اهالی به خانواده آقا سید معروف بود. حاج آقا از همان ابتدا به قرائت قرآن و دعوت جوانان به دین توجه ویژهای داشت. هنوز هم بسیاری از شاگردان آیتالله اثنیعشری بعد از گذشت ۱۰سال از فوت ایشان در هیئت قرآنخوانی اثنیعشری جمع میشوند و قرآن تلاوت میکنند.»
مساحتی که امروز از معلمان و قاریان باسابقه و صاحبنام قرآن درحرم حضرت عبدالعظیم(ع) است میگوید: «آقای اثنیعشری بعد از اتمام دوره ادبیات زبان فارسی و آموزش زبان فرانسه در مدرسه محمدیه تهران مشغول به تدریس شد. بعد از آن به قم رفت و در محضر آیتالله حائری و آیتالله خوانساری به تحصیل مشغول شد و در سال ۱۳۶۳ به شهرری بازگشت وشاگردان زیادی را پرورش داد. ایشان در سال۱۳۸۴بعد از پایان نگارش کتاب ۱۴ جلدی تفسیر قرآن کریم درگذشت و در ورودی ضریح حضرت عبدالعظیم(ع) به خاک سپرده شد.»
بازارچهای در دل باغ نعنایی
«مصطفی مؤمنی» یک آرایشگاه در بازارچه دارد. او دوران کودکی خود را در همین محله گذرانده است. میگوید: «یکی از قدیمیترین باغهای این محدوده باغی به نام «ارباب ماشاالله» بود که کاجهای بلند و درختهای میوه بسیاری داشت. بسیاری از اهالی ری برای استفاده از فضای مفرح این باغ به محله ما رفت و آمد میکردند. جویهای تمیز و پرآبی در این باغ جریان داشت و به همین دلیل خیلی از بچهها و نوجوانان برای آب بازی و حتی شنا از محلههای اطراف به این باغ میآمدند. این باغ با وجود این همه زیبایی، شبها محل خوفناکی بود. چون هیچ روشنایی نداشت و اغلب مردم از اینکه شبها در اطراف آن تردد کنند وحشت داشتند.»
مؤمنی میگوید: «من هنوز هم باورم نمیشود که چطور با این سرعت همه چیز تغییر کرد؟ گویی همین دیروز بود که در باغها جستوخیز میکردیم. حالا به جای آن باغهای سرسبز و زیبا ساختمانها سربرآوردند و جای آواز پرندگان را هم بوق ممتد خودروها گرفته و محدودهای که یک زمان تفرجگاه اهالی ری بود حالا به محلهای شلوغ و پرترافیک تبدیل شده است.»
خاطراتی که در قاب عکس حاج عباس ماندگار شدند
کاسبان بازارچه باغ نعنایی مثل اعضای یک خانواده هستند و به خوبی یکدیگر را میشناسند. رفاقت بعضی از آنها به ۵۰ سال پیش برمیگردد. حاج «عباس صادقی» دهه ۷۰ زندگیاش را میگذراند. او از عکاسهای قدیمی شهرری است. هرچند امروز از عکاسخانه او خبری نیست و در بازارچه سوپرمارکت دارد. میگوید: «در باغ طوطی که حالا یکی از صحنهای حرم حضرت عبدالعظیم(ع) است و در همین محدوده پارکینگ طوریکه گنبد و گلدسته حرم مشخص باشد از زائران آقا عکس فوری میانداختم. قیمت هر عکس ۱۰ تومان بود.» صادقی میگوید: «به دلیل نوسازی منزل و بستهبندی لوازم، اکنون به دوربینها و عکسهایم دسترسی ندارم تا آنها را در اختیار شما قرار دهم.»
یکی دیگر از کاسبان بازارچه «محسن شاهوار» است که در جوانی سوژه عکس حاج عباس بود. او عکسی را نشان میدهد که حدود ۴۵سال گذشته توسط حاج عباس از محل پارکینگ با زمینه گنبد و گلدسته حرم انداخته شده است. حاج عباس با دیدن عکس میگوید: «برای ثبت عکسهای ۲ نقش که آن زمان بهنوعی ابتکار محسوب میشد از شرکت فیلم و دوربین «پلوراید» جایزه نقدی گرفتم. جوانترها وقتی عکس را میبینند تصور میکنند که در این عکس به دلیل ۲ نقش بودن از فتوشاپ استفاده شده است. در حالیکه چنین نیست.»
حاج عباس لبخندی میزند و میگوید: «در زمان ما از فتوشاپ خبری نبود. از تکنیک ۲ انگشتی استفاده میکردم. وقتی لنز دوربین را روی سوژه تنظیم میکردم ۲ انگشت را جلوی نیمی از دریچه دوربین نگه میداشتم تا به آن نور نرسد و این کار را تکرار میکردم و عکس ظاهرشده ۲ نقش میشد.» حاج عباس میگوید: «در ۱۵سالگی شاگرد میوهفروشی بودم. یکی از اقوام پیشنهاد کرد در عکاسخانه آنها کارگری کنم و عکاسی را نیز یاد بگیرم. هنوز ۲۰ سالم نشده بود که سیار در محلههای خوش آب و هوا و زیارتی عکس میانداختم. دربند و حرمهای امامزاده صالح(ع) و حضرت عبدالعظیم(ع) از پاتوقهای من بود.»
وی میافزاید: «یکی از پاتوقهای عکاسی من قبل از انقلاب، شهر آبادان بود. از شهریورماه برای عکاسی به آنجا میرفتم. با شروع جنگ تحمیلی برای همه ما اولویت تغییر کرد. دیگر کمترکسی به فکر عکس بود. بهخصوص مردم جنوب کشور. از همان موقع بود که من هم با عکاسی خداحافظی کردم.» هنوز خاطره باغهای سرسبز و باطراوت زنده است. باغهایی که روزگاری تفرجگاه اهالی بود ولی حالا در هجوم بیرحمانه آجر و آهن محو شده است.
بنز دندهفرمانی در پارکینگ شهرری
وقتی کوچه باغهای ضلعغربی حرم عبدالعظیم(ع) نام پارکینگ به خود گرفت نخستین خودروهای بنز مسافربری در پارکینگ شهرری به خط شدند. بنزهای دنده فرمانی۱۸۰ که با گازوئیل کار میکرد و تعدادشان به۱۰ دستگاه هم نمیرسید و تنها در یک خط (شاه عبدالعظیم- میدان اعدام) مسافرجابهجا میکرد. اما باز کسانی که دستشان به دهانشان میرسید از این خودروها استفاده و اغلب مردم از درشکه و اسب استفاده میکردند. آن موقع ظرفیت این خودروها با راننده ۶نفر بود اما وقتی مسافرها لاغر بودند این تعداد هم افزایش پیدا میکرد. رانندگی شغل مهمی بود چون هرکسی آنقدر توانایی اقتصادی نداشت تا بتواند اتومبیل بخرد. در سال ۱۳۴۵ کرایهخطی پارکینگ شهرری تا میدان اعدام ۵ریال بود.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۲۰ در تاریخ ۱۳۹۴/۰۵/۲۶
نظر شما