1-علل بدنی یا جسمانی
2-علل تربیتی یا ذهنی
3-علل عاطفی
4-ضعف خود آگاه«من»دانش آموز 5-ابراز مخالفت با محیط.
علل جسمانی یا بدنی
علل جسمانی یا بدنی از علل تنبلی و افت تحصیلی است که با معاینه دقیق پزشک مشخص میشود. علل موقت شامل خستگی زمان بلوغ، بیخوابی، فشار عصبی، ناسازگاری خانوادگی، نداشتن تغذیه مطلوب همچنین اختلالات داخلی مثل منظم نبودن غدد مترشحه و یا اختلال در گوارش و کمخونی، صرع و اختلالات مغزی که با آزمایشات پزشکی مشخص میشود.
جنون زودرس که اولیا به علت عدم آگاهی از بیماری کودک و نوجوان خود را سرزنش میکنند درصورتی که علل قطعی این بیماری فراموشی است و یا گاهی در زمینه شنوایی و بینایی ضعف دارد و نمیتواند با معلم و همکلاسیهایش رابطه برقرار کند و تکالیفش را به نحواحسن انجام دهد این قبیل دانشآموزان در مقایسه با سایر دانشآموزان کارهای خود را بهموقع و بهتر انجام میدهند تا مورد سرزنش دیگران قرار نگیرند
اما مشکل اصلی آنها به مرور زمان اعتماد به خود را از بین میبرد لذا دلسرد شده که در نهایت باعث عقبماندگی درسی و افت تحصیلی دانشآموز میشود. کودکان چپ دست، کجنویس و کجخوان، بچههایی که خوب مینویسند ولی نمیتوانند بخوانند.
علل تربیتی و ذهنی
در زمینه تربیتی گاهی معلم و مربی با روش و عملکرد اشتباه خود دانشآموز را به تنبلی محکوم میکند در حالیکه شاید عوامل نامساعد تربیتی اعم از خانه و مدرسه باعث تنبلی دانشآموز شده است بهطور مثال رعایت نکردن اصول روانشناختی در زمینه تعلیم و تربیت که کلید موفقیت هر معلم است، نادیده گرفتن روشهای درست تربیتی و آموزشی، بهکار بردن تبعیضهای غلط تشکیل کلاسهای دو سه نوبته با کیفیت آموزشی پایین، گنجاندن درس ریاضی و...
در چند ساعت پی در پی، تنظیم برنامههای سنگین آموزشی و تدریس فشرده و سطحی مواد درسی، بهکارگیری ضوابط نامناسب، اعمال تنبیههای شدید انضباطی، توقعات بیش از حد معلم، خشکی نحوه تدریس در دروسی مثل ریاضی، فیزیک و شیمی و بیروحی کلاس درس بدون در نظر گرفتن توان جسمی و روانی دانشآموز.
دانشآموزان کودن و عقبمانده نمیتوانند مراحل تحصیلی خود را بهطور عادی پشتسر بگذارند، افزون بر زمینه عقلی در نحوه ایجاد ارتباط با دیگران نیز ضعیف هستند و دچار کندی ادراک و بیثباتی روانی میشوند پس نمیتوانند روابط عاطفی ایجاد کنند چون چنین خصوصیاتی در همه این دسته از کودکان یکسان نیست، باید مدارس خاصی زیرنظر مربیان ویژهای برای هر گروه از اینان در نظر گرفته شود، حتی در هر مدرسه نیز باید کلاسبندیها به تناسب وضعیت جسمی و روانی بهخصوص ضرایب هوشی دانشآموزان ردهبندی شود تا در بچههای تند ذهن ایجاد خستگی و در بچههای کند ذهن ایجاد دلسردی نشود.
در ضمن معلم و مربی خشن علاوه براینکه باعث افت تحصیلی دانشآموز میشود گاهی ترس از معلم سختگیر و خشن بهصورت لکنت زبان یا اختلال در دستگاه گوارشی و تنفسی نیز ظاهر میشود.
علل عاطفی افت تحصیلی
اکثر دانشآموزانی که از سوی معلمان خود به تنبلی محکوم شدهاند دارای ضریب هوشی خوب و یا در حد متوسط بودند که به شرط برخورداری از توجه و کارآیی معلمان به آسانی میتوانستند مراحل تحصیل را پشتسر بگذارند و چه بسا از موفقیت هم بهرهمند شوند.
تجربه و تحقیق نشان میدهد که علل افت در اکثر اینگونه دانشآموزان به مسائل عاطفی و آشفتگی خانوادههایشان بستگی دارد و برخی نیز چوب ندانم کاری و کوتاهی معلم و مربی و نارساییهای مواد درسی را خوردهاند زیرا آشفتگیهای ذهنی از جمله نابسامانی کانون خانواده و ترس از فروپاشی آن و وحشت از معلم و بیزاری از فضای نامساعد آموزشی آغاز میشود، و کارآیی هوش را کند یا متوقف میسازد.
دانشآموزانی که بهدلیل عاطفی تنبلی میکنند در زمینه هوشی و تربیتی و بدنی ضعف ندارند تنها نیازهای شدید عاطفیشان آنها را کم حوصله و کم کار و به اصطلاح تنبل وانمود میکند. در کنار هر نوع فعالیتی یک کشش عاطفی وجود دارد چنانچه به هر علتی در آن سستی بهوجود آید فرد نسبت به آنکار بیعلاقه و به اصطلاح تنبل میشوند.
کشش عاطفی و علاقه فرد به پرداختن هرکاری مهمترین نقش را در شخص بهعهده دارد و کار مهم مربی و معلم ایجاد علاقه جهت هرکاری قبل از اقدام آن است و با تشویق مناسب او را به ادامه کار ترغیب کند، مهمترین عللی که باعث بیعلاقگی در شخص میشود عبارتند از:
1- فرد احساس کند که توان و لیاقت انجام کار موردنظر را ندارد.
2-گماردن به کاری که در حد و توان جسمی و روحی فرد نباشد.
3-ترس از تنبیه و سرزنش و ریشخند بزرگترها.
4- وجود اضطراب روحی و آشفتگی روانی.
5-ضعف اعتماد بهنفس.
6-احساس حقارت.
7- مهر طلبی.
8- خیالبافی.
ضعف خود آگاه «من»دانشآموز نخست باید من و خود آگاه فرد تقویت شود وقتی منِ خودآگاه بر قوه اراده حاکم باشد دیگر تحت تاثیر انگیزه ناخودآگاه قرار نمیگیرد و در انجام کار دقت کافی را ارائه میدهد و هرچه چیرگی«من» بر علاقه و اراده بیشتر باشد تمرکز شدیدتر و دقت عمیقتر میشود در دوره بلوغ من یا خود آگاه شخص بیشتر به فعالیتهای ذهنی و احساسی او معطوف است.
بههمین خاطر اشخاصی که«من»خودآگاه آنان ضعیف مانده باشد بهصورت تنبلی درسی مشاهده میشود.
همشهری استانها