«میزان انرژی مصرفی در ایران معادل 2 تا 3 برابر متوسط جهانی است و دولت و کارخانهها بیشترین سهم را در مصرف انرژی در کشور بهخود اختصاص دادهاند.»، «ایران دارای 70 میلیون نفر جمعیت است ولی با وجود این دو برابر چین با جمعیت 2/1 میلیارد نفر انرژی مصرف میکند.».
این سخنان تنها بخش کوچکی از سخنان مسئولان مختلف کشور است که در مورد مصرف بیرویه انرژی مطرح شده است. اما این همه ماجرا نیست.
هنگامی که ابتدای سالجاری برنامه ملی اصلاح الگوی مصرف توسط مقام معظم رهبری مطرح شد، بسیاری از صاحبنظران و مسئولان به لزوم توجه دولت به این برنامه تاکید کردند.
برخی مسئولان در سخنان مختلف از دولت خواستند تا در راستای تحقق این هدف لایحهای را به مجلس ارائه کند تا این پیام که به نوعی حرکت کشور را در طول سالهای آینده مشخص میکند به ثمر برسانند.
اما نکته اصلی در این است که علاوه بر دولت که میباید به این وظیفه خطیر عمل کند، جامعه نیز باید در این راستا گام بردارد. باید به این واقعیت اذعان داشت که آنچه از متن جامعه و از میان مردم برمیخیزد بیشک همراه با پایداری بیشتری خواهد بود.
بنابراین بدیهی است انتظار داشته باشیم که نهضتی تازه از متن جامعه برخیزد تا این پیام مقام معظم رهبری که به نوعی چراغ راه آینده است، بیشتر نهادینه شود و گامهای عملی خود را آغاز کند.
اصلاح الگوی مصرف تنها یک شعار نیست. این نکته را بسیاری از مسئولان و صاحبنظران یاد آور شدهاند. اصلاح الگوی مصرف حرکتی نو است در راستای تحقق ایرانی آبادتر. اصلا لازم نیست دلایلی را بر شمریم تا این پیام بیشتر درک شود. لزومی ندارد تا به مصرف انرژی در کشور اشاره کنیم و با سایر کشورهای جهان مقایسهاش کنیم. فقط کافی است بدانیم که با تکیه بر این پیام میتوان نسل آینده کشور را از منابع عظیم انرژی کشور همچنان بهرهمند کرد.
تردیدی نیست که ما در طول سالهای گذشته در بهره وری و بهره برداری از منابع مختلف کشور، روش مناسبی نداشتیم؛بهگونهای که در هزینه کردن منابع ملی جزء پر مصرفترین کشورهای جهان قرار داریم.
میزان مصرف انرژی در کشور به گواهی آمار بسیار فاجعه بار است؛هر چند قیمت واقعی انرژی در کشور در مقایسه با سایر کشورهای جهان بسیار متفاوت است و ارزانتر به دست شهروندان ایرانی میرسد، که به تعبیر بسیاری همین امر مصرف بیرویه منابع طبیعی را به همراه دارد.
بهعنوان مثال هزینه واقعی بنزین در کشورهای مختلف جهان بین 15 تا 18 میلیارد دلار در سال است. همچنین براساس آمارهای منتشر شده مصرف گازوئیل در کشور بین 20 تا 22 میلیارد دلار و گاز حدود 36 میلیارد دلار است.
این در حالی است که کشور ما با داشتن جمعیتی در حدود 70میلیون نفر در زمره پر مصرفترین کشورهای جهان قرار دارد. مصرف گاز در حال حاضر به گواهی شرکت ملی گاز ایران حدود 500 میلیون متر مکعب است. این در حالی است که کل قاره اروپا با بیش از 20 کشور و با جمعیت 250 میلیون نفر، 600 میلیون متر مکعب، هند با بیش ازیک میلیارد جمعیت 150 میلیون متر مکعب و پاکستان با 150 میلیون نفر جمعیت حدود 100میلیون متر مکعب گاز مصرف میکند.
این در حالی است که با برنامهریزیهای مناسب میتوان مصرف انرژی را در کشور به میزان معقول و متناسب رساند. در حالی که ما دومین دارنده مخازن گاز دنیا هستیم تاکنون نتوانستهایم در صادرات منابع ملی سهمی بیش از یک درصد داشته باشیم.
همچنان صدرنشینیم
مصرف روزانه انرژی کشور در حدود 420 میلیون لیتر است. در واقع این رقم ایران را در میان کشورهای جهان در رده سیزدهم نشانده است.
تردیدی نیست که اگر ایران به جای آنکه از منابع ملی و طبیعی خود بهره میبرد، حاملهای انرژی را وارد میکرد، بخش عمده از منابع ارزی کشور باید صرف خرید محصولات انرژی میشد. هر چند با وجود داشتن منابع عظیم همچنان ایران یکی از بزرگترین واردکنندگان بنزین و فراوردههای نفتی است.
دولت نیز در طول سالهای گذشته با صرف یارانههای سنگین سعی در کاهش قیمت تمام شده فراوردههای انرژی داشت؛
یارانههایی که به تعبیر کارشناسان اگر بهمدت 2سال در اختیار بخش خصوصی قرار میگرفت، میتوانست علاوه بر تحقق اهداف بهینهسازی مصرف انرژی اهداف مثبت دیگری مانند سرمایهگذاری هوشمند از سوی مردم، بازگشت سرمایهها از محل حذف یارانهها به چرخه تولید و اصلاح قیمت انرژی از محل مابهالتفاوت مصرف انرژی و گام نهادن در مسیر صادرات را محقق کند.
اما در شرایط فعلی در ایران با جمعیت حدود 70 میلیون نفر معادل بیشتر از یک میلیارد نفر انرژی مصرف میشود که بیشترین میزان اتلاف انرژی مربوط به بخش ساختمان است و به عبارتی میتوان گفت که هزینه مصرف انرژی کشور معادل دو برابر بودجه سالانه است.