پنجشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۸:۴۷
۰ نفر

پگاه شفتی: نوجوان‌ها باز هم در دفتر دوچرخه دور هم جمع شدند تا درباره حال و هوای تحصیلی، هدف‌ها و پیشنهاد‌هایشان با سیدرضا رحیمی، مشاورتحصیلی، به گفت‌وگو بنشینند.

مشاور: بحث را با خودتان شروع می‌کنیم. هر دانش‌آموزی با توجه به هدف‌ها و برنامه‌هایش در طول یک سال تحصیلی، خودش را تحلیل می‌کند تا ببیند چه‌قدر به هدف‌هایش نزدیک شده. حالا که به پایان سال تحصیلی نزدیک می‌شویم،  به عنوان  چنین دانش‌آموزی، در پایه‌ای که بودید، چه‌قدر به هدفی که در ابتدای سال تحصیلی داشتید، نزدیک شدید؟

زکریا، سال دوم تجربی:  هدف‌های من از اول خیلی مشخص نبودند. بعد از انتخاب رشته کمی مشکل برایم پیش آمد که باعث شد آن‌طور که دلم می‌خواهد، نتیجه نگیرم.

عرفان، سال دوم رشته ریاضی:  من در اوایل ترم اول می‌خواستم شاگرد اول بشوم، اما با تنبلی‌هایی که پیش آمد، در میان ترم کمی افت کردم و نتوانستم شاگرد اول بشوم؛  ولی بعد به خودم آمدم و با  قولی که به پدر و مادرم دادم و با یک برنامه‌ریزی دقیق، توانستم آخر ترم نتیجه خوبی بگیرم.

یاسین، سال دوم رشته‌تجربی: من  از اول سال  هدفم خوب درس‌خواندن بود که این کار را نکردم  و موکول کردم به شب امتحان؛ شب امتحان هم نتوانستم خوب از عهده‌اش بربیایم و نتیجه  خوبی نگرفتم. من هم مثل عرفان، آن‌طور که دلم می‌خواست نتیجه نگرفتم.

عکس ها: محمود اعتمادی

مشاور: پس یکی از دلیل‌هایی که باعث شد از هدف‌هایتان دور بشوید، کار امروز را به فردا انداختن بود. حالا یک سؤال فرعی:  آیا رشته‌تان را با تدبیر انتخاب کردید؟ اصلا چه عاملی باعث شد این رشته را انتخاب کنید؟

زکریا: من، ابتدا رشته کامپیوتر و فنی‌حرفه‌ای را انتخاب کردم، اما بعد پشیمان شدم. فهمیدم الان همه جا پر از کلاس‌های آزاد و فوق برنامه کامپیوتر است و هر کسی می‌تواند  با گذراندن چند دوره ساده، به کامپیوتر مسلط شود. بعد  با علاقه‌ای که به زمین‌شناسی داشتم تصمیم گرفتم زمین‌شناسی را انتخاب کنم . اما چون عمویم در این رشته فارغ‌التحصیل شده و به کار مشغول  بود، به من گفت کار در این رشته آن‌طور که فکر می‌کنی، نیست و محدوده زندگی‌ات باید در حوضه زمین‌های نفت‌خیز باشد و در آینده از خانواده‌ات دور می‌شوی. به همین دلیل  با تحقیقاتی که کردم و از چند نفر کمک گرفتم، رشته تجربی را انتخاب کردم. در آینده هم قصد دارم در رشته داروسازی ادامه تحصیل بدهم، چون  در باره این رشته تحقیق کردم و از هر نظر برایم مناسب است.

عرفان: من از زمانی که درس را شروع کردم و  از اولین روز مدرسه عاشق ریاضی بودم.  همیشه در درس‌های ریاضی نمره‌های خوبی می‌گرفتم. برعکس از درس‌هایی مثل شیمی و زیست  اصلاً خوشم نمی‌آمد. سال اول دبیرستان همه این درس‌ها را که درس‌های رشته تجربی بودند، به زور  و فقط برای گرفتن نمره قبولی می‌خواندم. اما الان  رشته ریاضی را انتخاب کردم و  خیلی راضی هستم.

یاسین: من از سال اول دبیرستان هدفم انتخاب رشته تجربی بود، چون معلم زیستم را خیلی دوست داشتم و  شیفته درس دادنش بودم. او آن قدر خوب درس می‌داد که من عاشق درس زیست شدم.  این معلم  نقش  خیلی مهمی در انتخاب رشته‌ام داشت. من به خاطر او و البته با کمک مشاور، رشته تجربی را انتخاب کردم و در آینده می‌‌خواهم پزشک شوم.

مشاور:  بله،  با شما موافقم. نقش معلم در انتخاب رشته و کشف علاقه دانش‌آموزها غیر قابل‌انکار است. اما عرفان، شما گفتی که افت داشتی، چرا؟

عرفان: سهل‌انگاری کردم. فکر کردم همه درس‌ها را بلدم. البته تنبلی هم کردم. اما درست روز  بعد از گرفتن کارنامه میان ترم، فهمیدم اشتباه کردم. برای جبران اشتباهم،  برنامه‌ریزی دقیق انجام دادم، البته با تشویق پدر و مادرم، توانستم در پایان ترم موفق شوم.

سیدرضا رحیمی (مشاور)

مشاور: از هر سه نفرتان که سهل‌انگاری را تجربه کردید و گاهی هم کار امروز را به فردا واگذار کردید، می‌پرسم: حالا که این تجربه را پشت سر گذاشتید،آیا دیگر این اشتباه‌ها را تکرار نمی‌کنید؟

عرفان: آدم سرش یک‌بار به سنگ می‌خورد.

یاسین: خب، طبیعتاً  آن اشتباه‌ها را انجام نمی‌دهیم، چون سال بعد  درس ها از این هم سخت‌تر می‌شوند. ولی من همه‌اش خودم را مقصر نمی‌دانم؛ مثلاً زمان مدرسه ما خیلی طولانی است، از شش صبح تا سه بعدازظهر! واقعاً خسته‌کننده‌است. به خصوص برای من که ورزش نقش مهمی در زندگی‌ام دارد و اصلا نمی‌توانم ورزش را نادیده بگیرم.  با این حساب وقت چندانی برایم نمی‌ماند تا بتوانم آن طور که باید درس بخوانم.

زکریا: البته نباید فراموش کرد که مشکلات خانوادگی  از کنترل ما خارج هستند و غیرقابل پیش‌بینی. حتی اگر برنامه‌ریزی خیلی دقیقی هم انجام بدهیم،  در صورت‌ به‌وجود آمدن کوچک‌ترین مشکل خانوادگی، رشته کار از دستمان در می‌رود.

مشاور: بله، به نکته‌های خوبی اشاره کردید. اما باز هم یک سؤال متفاوت: اگر قرار باشد در پایان سال تحصیلی بگویید ای کاش، این ای کاش شما به چه چیزی می‌تواند برگردد؟
یاسین: (با خنده) ای کاش ساعت مدرسه کمتر بود!  اگر ساعت مدرسه کمتر بود، من وقت بیشتری داشتم، در نتیجه برنامه‌ریزی بهتری می‌کردم، بیشتر درس می‌خواندم و موفق‌تر بودم.

عرفان: ای کاش کار امروز را به فردا موکول نمی‌کردم. ای کاش سهل‌انگاری نمی‌کردم...  اما الان دیر نیست، خوشبختانه هنوز فرصت جبران دارم.

زکریا: ای کاش تفریح و درس را درست طبقه‌بندی می‌کردم که هم از تفریح لذت می‌بردم و هم از درس نتیجه می‌گرفتم. این خیلی مهم است. مثلا من بعضی وقت‌ها اشتباه می‌کردم، از کل کتاب فقط یک درس را  می‌خواندم، بعد می‌رفتم نیم ساعت تلویزیون نگاه می‌کردم؛ در حالی‌که ذهنم همچنان درگیر درس بود. بعد با ذهنی درگیر تلویزیون، دوباره به سراغ درس می‌رفتم؛ این‌طوری از هیچ کدامشان لذت نمی‌بردم و  چیزی دستگیرم نمی‌شد.

زکریا بصیری

مشاور: در ای کاش‌های شما مانع‌ها  و مشکل‌های  اساسی وجود نداشت و مشکل‌ها خیلی ساده بودند.

عرفان: خب، به نظرم راز موفقیت هر دانش‌آموزی در وهله اول آرامش او در خانه و محیط خانواده است. در درجه بعدی اعتماد و احترام پدر و مادر به دانش‌آموز است. سومین نکته هم این است که دانش‌آموز با علاقه و اشتیاق خودش درس بخواند.

مشاور: پس بخش بزرگی از موفقیت یک دانش‌آموز به خانواده بر‌می‌گردد.خانواده مسئول است آرامش شما را فراهم کند. اگر می‌تواند در خانه و اگر نه  می‌تواند فضاهایی مثل کتابخانه را برای دانش‌آموز فراهم کند.

عرفان: باید مراقب نصیحت‌هایشان باشند. نصیحت دو نوع است: یکی نصیحت سازنده  که می‌تواند دانش‌آموز را به خودش بیاورد و راه درست را نشان دهدتا او را  وادار به درس‌خواندن کند. یکی هم می‌تواند سرزنش کننده باشد و دانش‌آموز را ناامید کند؛ مثل مقایسه‌هایی که انجام می‌دهند و یک نفر را با کس دیگری مقایسه می‌کنند که به نظرم درست نیست. به نظر من  نباید دانش‌آموز ها را باهم مقایسه کرد.

زکریا: من معتقدم بعضی از معلم‌ها هم در این زمینه نقش خیلی مهمی دارند. معلم می‌تواند فضای یادگیری مناسبی در یک کلاس فراهم کند.  اگر این کار را بکند، دانش‌آموز ناخودآگاه به درس خواندن علاقه‌مند می‌شود و درس‌می‌خواند. اما بعضی معلم ها نمی‌توانند این فضا را در یک کلاس فراهم کنند که این می‌تواند ضربه بزرگی به دانش‌آموزها وارد کند.

مشاور: بله، مقایسه  اصلا کار درستی نیست، گاهی باعث تخریب روحیه دانش‌آموز می شود.  با نظر زکریا هم موافقم. معلم‌ در زمینه موفقیت دانش‌آموزها نقش به‌سزایی دارد.اما این روزها داریم به امتحان‌ها نزدیک‌می‌شویم. می‌خواهم نظر شما را   در باره انواع امتحان (کشوری، استانی، داخلی) بدانم.

یاسین: به نظرم  امتحان باید داخلی باشد؛ چون سطح علمی همه دانش‌آموزهای یک کشور یا یک استان با هم یکی نیست. مثلاً امکانی که در شهرها هست، هیچ‌وقت نمی‌تواند در روستاها هم وجود داشته باشد. بعضی دانش‌آموزهای روستایی با این‌که با تمام توانشان زحمت می‌کشند، اما نمی‌توانند موفق شوند.

محمد یاسین نجیبی

عرفان: بعضی امتحان‌ها سراسری باشد و بعضی‌ها داخلی. چون بعضی معلم‌ها خیلی سخت‌گیر هستند و سؤال‌های خیلی سختی در امتحان طرح‌می‌کنند و توقع نادرستی  از دانش‌آموزانشان دارند. در این جور مواقع  اگر امتحان‌ها استانی یا کشوری باشد، بهتر است.
زکریا: امتحان‌های داخلی بهتر است، چون هر معلمی سطح دانش‌آموزانش را بهتر می‌شناسد و می‌داند چه چیزی از دانش‌آموزانش بخواهد. اما در آخر امتحان‌ها می‌توان یک آزمون جامع سراسری برگزار کرد که جنبه آماری قضیه هم حفظ شود.

مشاور: اما چرا آموزش و پرورش این کار را می‌کند و بعضی از امتحان‌ها را به صورت سراسری برگزار می‌کند.  بدون شک در اینجا یک هدف خاص و مهم وجود دارد: هدف از گوناگونی نوع برگزاری امتحان‌ها، تغییر کتاب درسی و شناسایی نقاط ضعف از طریق  آزمون هماهنگ در کل کشور است. در واقع با این کار فقط می‌خواهند محتوای درس‌ها  را بررسی کنند، نه این‌که بین دانش‌آموزها مقایسه‌ای انجام شود. مثلاً  اگر بخواهند ساختار یک کتاب درسی را تغییر بدهند، با برگزاری یک امتحان سراسری به نقاط ضعف و نقاط قوت آن کتاب پی می‌برند و برنامه بهتری برای نوع تغییر به‌دست می‌آورند.

عرفان: وقتی بعضی از مدرسه‌ها  به عنوان حوزه امتحانی انتخاب می‌شوند، روحیه بچه‌‌هایی  که باید در یک مدرسه غریبه امتحان بدهند، تضعیف می‌‌شود. مثلاً پارسال که مدرسه ما به عنوان حوزه امتحانی انتخاب شده بود، دانش‌آموزانی که از مدرسه‌های دیگر برای امتحان به مدرسه ما می‌‌‌‌آمدند، همه با صورت‌های درهم رفته و اخمو می‌آمدند. حتی یادم هست، یک بار دعوا شد.  دانش‌آموز برای امتحان دادن به یک محیط آرام و راحت احتیاج دارد. دانش آموزی که با روحیه خراب یک امتحان را شروع کند، نمی‌تواند در آن درس موفق باشد.

یاسین: نوع تدریس بعضی درس‌ها به نظر من خوب نیستند، در حالی که  می‌توانند بهتر شوند. مثلاً  ما درس‌هایی مثل فیزیک و شیمی را فقط به صورت تئوری یاد می‌گیریم. و معلم‌ها هم به حل چند مسئله اکتفا می‌کنند، در صورتی‌که بخش مهمی از  این  درس‌ها را باید  به صورت عملی انجام داد. از طریق کار آزمایشگاه می‌توانیم آنها را  بهتر یاد بگیریم و حتی به آن علاقه‌مند شویم.‌

مشاور: و حالا کنکور. می‌دانید که  یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های دانش‌آموزها کنکور است و  تا سال 1390 قرار است کنکور برداشته شود. به نظر شما این کار درست است؟

یاسین: نه، موافق نیستم. فکر می‌کنم  آن کسی که حقش است، به حق خود نرسد.

عرفان میرسلطانی

عرفان: من هم موافق نیستم؛ دلهره و دغدغه بیشتر می‌شود. فقط کسانی که معدل‌های خیلی خوب دارند، می‌توانند به دانشگاه‌های خوب بروند و بقیه سرخورده می‌شوند. حتی خیلی از کسانی که زحمت می‌کشند نمی‌توانند به دانشگاه‌های مورد علاقه‌شان بروند.درست است  که ظرفیت دانشگاه‌ها زیاد است؛ اما آیا صندلی‌های دانشگاه‌های خوب هم به اندازه ظرفیت‌هاست؟

زکریا: اگر کنکور برداشته شود، کسی که معدل ورود به دانشگاه را ندارد، دیگر راه برگشت و جبرانی ندارد.

مشاور:  از طرفی دانش‌‌آموزها از اول دبیرستان وارد میدان می‌شوند و با آرامش بیشتری درس می‌خوانند و می‌دانند که نباید همه چیز را به سال‌های آخر موکول کرد. در پایان با توجه به این‌که  شما   دانش‌آموزهای خوبی هستید و معدل‌های خوبی دارید، چه پیشنهادی برای پایان سال تحصیلی به بقیه دانش‌آموزها دارید؟

عرفان:از همین امروز برنامه‌ریزی دقیقی آماده کنند.

زکریا: دست از پراکنده‌خوانی بردارند، با نظم و ترتیب درس بخوانند.

یاسین: از خانواده بخواهند محیط آرامی برایشان فراهم کند تا بتوانند درس بخوانند. 

کد خبر 79968

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز