به گزارش همشهری آنلاین، رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت سال قبل با مراجعه زن میانسالی که مدعی بود پسر ۲۸ سالهاش به نام رحمان ناپدید شده است، آغاز شد.
وی در توضیح ماجرا گفت: چند سال پیش به اتفاق دو پسرم برای کار به ایران آمدیم. یک هفته بعد دو پسرم رحمان و اکبر در شریفآباد پاکدشت مشغول به کار شدند. آنها هر روز صبح سرکار میرفتند و شب برمیگشتند. آخرین باری که او را دیدم به همراه برادرش اکبر از خانه خارج شدند اما پس از چند ساعت اکبر تنها برگشت و مدعی شد رحمان برای انجام کاری از من جدا شد و گفت خودش برمیگردد اما دو روز گذشته و او برنگشته است.
افشای راز جنایت
پس از آن مأموران در نخستین گام اکبر ۳۴ ساله را احضار کردند و تحت بازجویی قرار دادند. او ابتدا سعی داشت مسیر تحقیقات را منحرف کند اما وقتی در برابر شواهد قرار گرفت به ناچار به قتل برادرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: چند روز پیش دختر ۱۴ سالهام گفت که عمویش به او تعرض کرده است و من هم چارهای جز قتل او نداشتم. دخترم با نشان دادن یک فیلم این موضوع را ثابت کرد و من هم بلافاصله به بهانهای با برادرم تماس گرفتم و او را به بیابانهای شریفآباد کشاندم و با چند ضربه چاقو کارش را تمام کردم. اگر زنده میماند باز هم تلاش میکردم او را بکشم چون سزای کارش فقط مرگ بود.
پس از اعتراف صریح متهم، مأموران به محل جنایت رفتند و در حالی که بخشی از جسد توسط حیوانات خورده شده بود بقیه جسد را کشف کردند.
افشای راز دومین جنایت
در حالی که به نظر میرسید تحقیقات درباره پرونده به سرانجام رسیده همسر اکبر راز جنایت دیگری را برای مأموران فاش کرد.
زن جوان که به اداره آگاهی رفته بود به پلیس گفت: صبح روزی که برادرشوهرم کشته شد اکبر دخترم را به بهانه خرید لباس، از خانه بیرون برد و چند ساعت بعد تنها برگشت و وقتی جویای حال دخترم شدم، او گفت دخترمان را از کشور خارج کرده و دیگر هم سراغش را نگیر. حالا که فهمیدم شوهرم برادرش را کشته احتمال میدهم دخترم را هم کشته باشد.
پس از آن اکبر بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و این بار به قتل دخترش اعتراف کرد و گفت: وقتی موضوع تعرض را فهمیدم دنیا برایم تیره و تار شد، دیگر زنده ماندن او فایدهای نداشت. دخترم را با خودم بیرون بردم و با او صبحانه خوردیم و بعد به محل خلوتی رفتیم و با چاقو چند ضربه به او زدم و وقتی مطمئن شدم مرده است به خانه برگشتم و به همسرم دروغ گفتم. ساعتی بعد هم به سراغ برادرم رفتم. این لکه ننگ را باید پاک میکردم، هرچند دخترم بیگناه بود اما او قربانی رفتارهای کثیف برادرم شد.
با اعترافات متهم، مأموران به سراغ محل قتل دختر نوجوان رفتند اما فقط توانستند چند تکه از استخوانهای او و لباس و کفشش را پیدا کنند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در این میان مادر و همسر متهم با حضور در دادگاه رضایت بدون قید و شرط خود را از متهم اعلام کردند. به این ترتیب متهم بهزودی از جنبه عمومی جرم محاکمه میشود.
نظر شما