دی ماه ۱۳۵۱ در حالی که به عنوان داسنان نویس برگزیده مجله تماشا - سروش امروز - انتخاب شده بود،
به تحریریه روزنامه کیهان پیوست. او داستان نویس و شاعر بود اما پس از کار روزنامهنگاری یکسره این دو حوزه را رها کرد.
۲۶ سال در کیهان به عنوان خبرنگار، گزارشگر، دبیر گروه، عضو شورای سردبیری و عضو شورای تیتر مشغول کار بود و پس از آن عضو شورای سردبیری روزنامه انتخاب در بدو تولد و تا پایان کار روزنامه بود.
سپس در سمت سردبیر به روزنامه هموطنسلام رفت و پس از تعطیلی این روزنامه به روزنامه همشهری به عنوان معاون سردبیر پیوست.
صدیقی در این ۴۶ سال در شکلگیری و حیات دهها روزنامه و مجله سهم و نقش داشته است. قریب ۲۰ سال است روزنامهنگاری تدریس میکند، سالها نقد هنری و ادبی نوشته است وهنوز هم سینما و ادبیات را عمیقا دنبال میکند.
تندیس فروغ فرخزاد در سال ۱۳۵۶ به همراه سید علی صالحی - شاعر- و پرویز فنی زاده- تئاترین- به عنوان خوشآتیه ترین روزنامه نگار و تندیس بهترین یادداشت نویس در سومین دوره جشنواره سراسری مطبوعات، در کنار تقدیرهای مختلفی که از او شده به همراه داوری در جشنوارههای مختلف مطبوعات از جمله توفیقهای این چهره شاخص عرصه مطبوعات به شمار میرود.
همت و مهر والای صدیقی اما معطوف به انتقال تجارب و دانستههایش در حوزه روزنامهنگاری به جوانترهاست، همانگونه که جمعی از روزنامه نگاران سه دهه اخیر از آموزههای او بهره بردند.
از کارهای مختلفی که صدیقی در روزنامهنگاری انجام داده میتوان به سردبیری هفتهنامه موفق و تاثیرگذار «حوادث» در سال ۱۳۷۰ اشاره کرد که اتقاق تازهای در حوزه حادثهنویسی در مطبوعات به شمار میرفت. صدیقی تجارب خود را در حوزه حوادث نویسی دنبال کرد، به طوری که تئوریهای تازهای را در کارکردهای تیترنویسی در حوادث به دانش روزنامهنگاری ایران اضافه کرد. او در یک مقاله بلند با عنوان «قطعاتی برای پازل تیتر نویسی در مطبوعات ایران» تجارب خود در این زمینه را مکتوب کرده است.
صدیقی به خاطر علائق خود به سینما، در زمینه ارتباط سینما و نمایش با روزنامهنگاری هم چندین مقاله نوشت و قصد دارد که آنها را به صورت کتاب منتشر کند؛ وعدهای که هنوز عملی نشده است. ازجمله مقالات قابل اعتنای صدیقی میتوان به مقاله بلند «مصاحبه؛ صحنه نمایش» که در فصلنامه رسانه منتشر شده است، اشاره کرد.
گزارشها، یادداشتها، و نوشتههای فریدون صدیقی که تعداد آنها از هزار هم تجاوز میکند، اینجا و آنجا به عنوان کارهای درسی در مراکز آموزشی تدریس میشود و از تاثیرگذاری تجارب وی در این زمینهها حکایت میکند.
گفت وگوی او با «صفر؛ مرده شور بهشت زهرا» از جمله کارهای ویژه وی است که همچنان مورد استناد دانشجویان قرار میگیرد.
او از هم نسلان و دوستان چهرههای نامی هنر و فرهنگ این دیار چون کامکارها، بهروز غریب پور، صدیق تعریف و دکتر قطبالدین صادقی است.
صدیقی دو فرزند دختر و چهار نوه دارد. هر دو فرزند او پس از تجاربی در حوزه روزنامهنگاری به روانشناسی روی آوردهاند. دختر بزرگش سارا دکترای این رشته و دختر دیگرش المیرا مشاور روانشناسی است.