مجموع نظرات: ۰
یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۵:۰۱
۰ نفر

محسن احمدی: به‌طور معمول در هر جامعه‌ای زنان اولین افراد خانه‌اند که صبح قبل از همه کار را شروع می‌کنند و آخرین افرادی هستند که دست از کار می‌کشند.

در کشورهای در حال توسعه، زنان از نظر بهداشت، سواد، تسهیلات، امکانات رفاهی و از همه مهم‌تر اشتغال وضع مناسبی ندارند و نتیجه کار آنها بیشتر پنهان است. بخشی از مشکلات و مسائل اشتغال زنان، موانع توسعه‌ای مانند موانع اجتماعی و فرهنگی مثل تحصیلات بالا، رضایت همسر، ترکیب نقش‌های دوگانه و... است که به ساختار کشورها مربوط می‌شود و بخشی از آنها موانع غیرتوسعه‌ای هستند. زنان بیش از همه در کشوری که نمی‌تواند اشتغال مناسب و در حد نیاز برای افراد خود ایجاد کند، صدمه خواهند دید. همین مسئله در نظام خانوادگی و نیز در مؤسسات و سازمان‌ها شرایط را برای اشتغال زنان دشوار می‌سازد که البته به‌طور حتم زمینه فرهنگی هم این شرایط اقتصادی و اجتماعی را تداوم می‌بخشد. بدین شکل که نظام فرهنگی با ارزش‌ها و اهداف تعیین‌شده از سوی جامعه، شخصیت زنان را طوری می‌سازد که خود آنها این وضعیت را می‌پذیرند و در ثبات آن شریک می‌شوند.

در شرایطی که نیروی کار، به‌خصوص کار زنان یکی از شاخص‌های توسعه اقتصادی- اجتماعی است، چگونه می‌توان با پیش‌داوری‌ها و بقایای فکری نسل گذشته، شرایط مناسبی برای به‌کار گرفتن این نیروی عظیم فراهم کرد؟ در این گزارش سعی شده با بررسی موانع و مشکلات اشتغال زنان و نگاه مردان به این موضوع، وضعیت اشتغال این قشر از افراد جامعه مورد دقت و توجه قرار گیرد. هر چند ممکن است عده‌ای وضعیت اشتغال زنان در جامعه کنونی را مسئله‌ای اجتماعی ندانند، ولی با رویکردی که زنان به حضور بیشتر در اجتماع دارند، چه بخواهیم و چه نخواهیم آنان به شکل‌های مختلف از فعالیت‌های خانگی گرفته تا اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در تلاش برای نشان‌دادن استعدادهای خود هستند.

کار زنان موجب اضطراب در خانواده می‌شود

بسیاری از مردانی که در این گزارش با آنها درباره اشتغال زنان و همسرانشان صحبت شد، معتقدند به‌دلیل زیست‌شناسی، زنان نمی‌توانند به رقابت با مردان در احراز شغل‌های پردرآمد و حساس بپردازند. اکثر این مردان که از قشر تحصیلکرده جامعه نیز هستند بر این باورند که استخدام تمام‌وقت زن و مادر خانواده، اضطراب والدین را در مورد رفاه کودکان افزایش می‌دهد که این موضوع می‌تواند در روابط زناشویی تاثیر منفی بگذارد.

«احسان- ف » یکی از آنهاست. مهندس معدن و کارمند عالی‌رتبه یک سازمان دولتی او می‌گوید: «من با کار کردن زنان مخالف نیستم، اما باید بپذیریم که کار کردن تمام‌وقت زنان در بیرون از خانه، آنها را از انجام کارهای مربوط به خانه باز می‌دارد، ولو اینکه شوهران و فرزندانشان مقداری از مسئولیت‌ خانه را به‌عهده بگیرند. از آنجا که بخش اصلی کار خانه مربوط به‌خود زنان است، این امر موجب تاثر افراد خانواده می‌شود. از سوی دیگر افزایش روزافزون مهدکودک‌ها و سایر سیاست‌هایی که برای رفع مشکل زنان شاغل وضع می‌شود هرگز نمی‌تواند از میزان خستگی جسمی، نگرانی و سایر اضطراب‌های روانی و احساسی زنان در محیط کار بکاهد.»

موانع اجتماعی و فرهنگی عمده‌ترین مشکلات اشتغال زنان

اما دکتر غلامعباس توسلی، جامعه‌شناس و نویسنده کتاب جامعه‌شناسی کار، به این موضوع اینگونه نگاه نمی‌کند. او معتقد است: «اشتغال زنان تابع عوامل مختلفی است؛ یکی از آن عوامل سنت‌ها و رسوم فرهنگ جامعه است. فرهنگ‌های مختلف، نگاه‌های مختلفی هم از کار کردن زنان دارند. در فرهنگ سنتی، زنان بیشتر جذب کارهایی مثل زندگی درونی مانند کار در مزرعه شخصی، کار در کارگاه‌های خانوادگی و... می‌شدند. خود زنان هم به دلایل گوناگونی مثل مسائل اخلاقی، مصلحتی و فرهنگی به این موضوع علاقه‌مند بودند. زنان ایرانی در گذشته خیلی با کار مستقل بیرونی سروکار نداشتند اما این به آن دلیل نیست که کار نمی‌کردند، چرا که زنان عشایر و مناطق شمالی کشور پابه‌پای مردان در دشت و بیابان و مزرعه کار می‌کردند اما از آنجا که در گذشته تعداد فرزندان بیشتر بود، زن‌ها نیاز داشتند که عهده‌دار مسئولیتی شوند که به کار خانه‌شان لطمه نزند. اما به تدریج این نگاه تغییر کرد. اکنون دنیا هم می‌خواهد که زنان وارد کار جدی‌تر و تخصصی‌تر شوند.»

دکتر توسلی در ادامه به وضعیتی که پس از انقلاب صنعتی در دنیا به‌وجود آمد اشاره می‌کند و می‌گوید: «بعد از انقلاب صنعتی زنان نقش پررنگ‌تری در بخش صنعت و خدمات عهده‌دار شدند. اغلب کارخانه‌ها مملو از زنانی بود که در آنجا مشغول به کار بودند. بنابراین موضوع اشتغال زنان و نقش آنها در اقتصاد جامعه سمت‌وسویی دیگر گرفت. حال همه مردان و دولتمردان کشورهای غربی و توسعه‌یافته خواهان حضور زنان در اجتماع بودند، آن هم با حقوقی برابر. اما در ایران وضعیت به‌گونه‌ای دیگر است. اگر چه، چنین توسعه‌ای کم‌وبیش در ایران هم ملاحظه می‌شود ولی سرعت زیادی نداشته است.

در 40-30 سال اخیر همیشه جمعیت فعال زنان ما یک رقم ثابت بین 15-10 درصد را تشکیل داده است، که بسیار چشمگیر نیست اما در جوامع صنعتی این رقم به 40-30 درصد می‌رسد. یعنی به همان اندازه که مردان در اشتغال جامعه نقش دارند زنان هم دارند. دلیل آن هم پرواضح است؛ بعضی معتقدند به خاطر به هم نخوردن اساس خانواده زنان در خانه بمانند یا کار سبک را انتخاب کنند یا ساعات کاری‌شان کاهش یابد و عده‌ای دیگر، طور دیگری فکر می‌کنند. حتی بعضی از زنان نیز ترجیح می‌دهند در خانه بمانند. به همین دلیل فکر می‌کنم تا رسیدن به جایگاه مطلوب راه زیادی در پیش داریم.»

خدیجه سفیری - جامعه‌شناس- نیز که مقالات گوناگونی در این‌باره در نشریات مختلف نوشته است، در بخش‌هایی با دکتر توسلی موافق است: «در همه جوامع نقش اصلی برای زنان، نقش مادری و همسری است. از این‌رو با اصل قرار دادن این نکته، مسائل دیگری چون اشتغال آنها نقش درجه دومی به‌خود می‌گیرد. بنابراین امکان یافتن شغل برای دختران و زنان متاثر از عوامل مختلفی از جمله نحوه اجتماعی‌شدن‌شان است. آنها از کودکی می‌آموزند که در کسب موقعیت‌ها و امتیازات اجتماعی، با پسران یکی نیستند.

تمایزات کنونی میان زن و مرد می‌توانند محصول عواملی چون فقدان انگیزه و کمبود امکانات رشد و ترقی برای زنان باشند. فقدان انگیزه و ممانعت از تحصیل در خانواده پدری (به‌دلیل انجام کارهای خانه و ازدواج زودرس)، دختران را از مدرسه رفتن محروم می‌کند و این امر در خانواده شوهر به‌دلیل وظایف مادری، خانه‌داری و تسلط شوهران ادامه می‌یابد. از سوی دیگر فقدان انگیزه و تمایل نسبت به تحصیل با مشاهده حضور نداشتن زنان در مَناصب بالای مدیریتی و سایر پست‌های مهم به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه مانند ایران و دستمزد پایین زنان تشدید می‌شود و آنها را در سطوح پایین تحصیلات و آموزش حرفه‌ای قرار می‌دهد.»

آنچه از صحبت‌های این دو جامعه‌شناس دریافت می‌شود اینکه هر دو آنها موانع اجتماعی و فرهنگی را یکی از عمده‌ترین مشکلات سر راه اشتغال زنان می‌دانند. موانعی که باور دارد نقش زنان تنها منحصر در خانه است و از سوی دیگر موانع موجود اجتماعی براساس نظریات نابرابری فرصت‌ها برای زنان چنان است که اشتغال زنان خارج از خانه با مشکلاتی روبه‌روست.

زنان در محیط‌های استرس‌زا وارد نشوند

 جامعه‌شناس دیگری اعتقاد دارد که باید در این ‌خصوص به وجدان جمعی جامعه توجه کرد که نشأت گرفته از قانون ماست. منوچهر ثابتی می‌گوید: «در قانون اساسی وظیفه‌ اصلی زن توجه به مسائل خانواده و رسیدگی به امور خانه است، در ماده 7 قانون مدنی نیز به روشنی آمده است که مرد مکلف می‌شود هزینه‌های زن را بپردازد. اگر چه در جایی دیگر به این نکته هم اشاره شده است که مرد می‌تواند از درآمد زن منتفع شود و حتی در جایی دیگر قانون دست مرد را باز گذاشته که اجازه ندهد زن در بعضی از مشاغل وارد شود. اما از آنجا که در دنیای امروز نیاز داریم که زن‌ها در بعضی از زمینه‌ها فعال باشند، پس نیاز به اشتغال زنان هست، اما بهتر است در محیط‌هایی وارد شوند که خیلی استرس‌زا نبوده و در مجموعه به کانون خانواده لطمه نخورد.»

شاهین ارمک 29 ساله که همسری خانه‌دار دارد، نظرات این کارشناس ارشد جامعه‌شناسی را باور دارد. او که کارمند شهرداری است، می‌گوید: «خودم چندین سال است که در سازمان‌ها و اداره‌های خصوصی و دولتی کار کرده‌ام. به‌نظرم زن‌ها نباید در محیط‌هایی مشغول به کار شوند که هم کار آن مردانه است و هم بیشتر کارمندانش مرد هستند. همیشه به همسرم می‌گویم اگر واقعا می‌خواهی کار کنی، باید شغلی برای خود دست و پا کنی که یا در خانه باشد یا در محیطی کاملا زنانه. چون اجازه کار کردن در اجتماعاتی که مردان هم در آن حضور دارند به تو نمی‌دهم. او هم به اجبار پذیرفت و الان در خانه همراه با چند تن از زنان فامیل به انجام کارهای خدماتی مشغول است و تولیداتشان را از طریق انجمنی که به زنان کارآفرین مشهور است، ارائه و به فروش می‌رسانند.»
جالب است بدانید همسر شاهین لیسانس میکروبیولوژی دارد اما کاری که در خانه انجام می‌دهد درست کردن گل‌های کاغذی و پختن انواع مرباست.

کاهش ساعت کار زنان، مردانه کردن بازار کار است

اما آن روی سکه را هم ببینید. به غیراز شاهین با دو مرد دیگر هم در این گزارش گفت‌وگو شد.آنها مشکلات دیگری در سر راه اشتغال زنان عنوان کردند. این مردان هدف از کار کردن زنان را تنها در درآمد بیشتر نمی‌دانند بلکه حضور بیشتر و مؤثر زنان در اجتماع را دلیل عمده به کار در محیط‌های بیرون از خانه عنوان می‌کنند. هر چند بر این باورند که جامعه‌ای که آنها در آن زندگی می‌کنند کاملا مردسالارانه است. یکی از این مردان می‌گوید: «ببینید. چندی پیش طرح کاهش ساعت کار بانوان شاغل در صنایع مطرح شد. ظاهر امر بسیار هم خوب جلوه می‌کند، اما وقتی به دقت به این طرح و پیامدهای آن نگاه می‌کنیم، می‌بینیم کاملا تفکری مردانه پشت آن است. فهمیدن آن هم خیلی ساده است. یکی از مجموع اهداف این طرح در واقع بیشتر دفاع یا حمایت از کیان یا نهاد خانواده است. یعنی این طرح، با چنین مفروضاتی پیشنهاد شده است. ولی واقعیت این است که باز هم نگرش جنسیتی در این طرح همچنان باقی است. چنانچه در سایر لوایح هم که از طرف دولت درباره زنان مطرح می‌شود ما می‌توانیم به نحوی این نوع نگرش را ببینیم.

کاهش ساعت کار یک نوع نگرش مردگرایانه یا مردانه کردن بازار کار را به‌دنبال می‌آورد. خواهی نخواهی بسیاری از کارفرمایان با این طرح مردان را در بازار کار به زنان ترجیح خواهند داد. به‌دلیل آنکه آنها می‌توانند تمام‌وقت کار کنند. از طرف دیگر این طرح افزایش کار و مسئولیت خانگی زنان را هم دوچندان می‌کند. به‌دلیل آنکه این وقت را برای آنها قائل می‌شود و طبیعی است که همسرانشان انتظار مضاعفی از آنان دارند. نکته دیگر اینکه اگر ما واقعا به‌دنبال افزایش حمایت از خانواده و کیان آن هستیم، چرا فرصت را به مردان نمی‌دهیم که آنها هم بتوانند از این احیانا کاهش ساعت کار بهره ببرند؟»

آنگاه حرف‌های خود را با این پرسش به پایان می‌برد: «آیا به‌نظر شما این راهکار بدی است؟ کاش می‌شد مسئولان درباره این پیشنهاد بیشتر فکر کنند. مصداقش را هم در خیلی از کشورهای اروپای غربی شاهد هستیم. بهتر نیست از طرح‌هایی استفاده شود که هیچگونه تفکیک جنسیتی در آن وجود نداشته باشد تا زنان بیشتری وارد کار شوند.

اگر چه طبق آمار تعداد زنان شاغل نسبت به قبل بیشتر شده، اما آنان بیش از مردان، در مشاغل کم‌بارآور، کم دستمزد و آسیب‌پذیر مشغول کارند، بدون آنکه از حمایت اجتماعی و حقوق ابتدایی در محل کار برخوردار باشند. به یاد داشته باشیم محل کار و دنیای کار، کانون راه‌حل‌های جهانی برای برابری جنسیتی و پیشرفت زنان در جامعه است. با اشتغال زنان به کارهایی شایسته ما جوامع را توانمند می‌کنیم و موجبات پیشرفت اجتماعی- فرهنگی و البته اقتصادی کل جامعه را فراهم می‌کنیم. باور کنیم پول زن مال خودش نیست، آنها نمی‌خواهند با کار کردن خود به همسر خویش فخر بفروشند، تنها می‌خواهند در اجتماع حضور داشته باشند. این به نفع همه است و بیشتر از همه به نفع مردان.»

سنت‌های حاکم بر اشتغال زنان، همچنان می‌تازد

دوباره سراغ دکتر توسلی و خدیجه سفیری می‌رویم. نظرات این مردان را برایشان بازگو می‌کنیم. هر دوی آنها علاوه بر موانع اجتماعی، عوامل سنتی‌ای را که در این مسائل دخالت دارند، مطرح می‌کنند.

غلامعباس توسلی، استاد سابق دانشگاه تهران می‌گوید: «اگر چه پس از انقلاب، اشتغال زنان یک حالت عمومی پیدا کرد و اکثریت زنان شاغل شدند اما این را هم اضافه کنید که به دلایل بسیاری از جمله افزایش جمعیت باز هم زنان عقب رانده شدند. مردان براساس آن باور سنتی که می‌گوید نان‌آور خانه هستند، باید کار می‌کردند. طبیعی بود اولویت با مردان باشد. بنابراین شغل کمتری به زنان می‌رسید. پس اساسا مشکل سنتی دوباره زنده شد. آن نگاه مدرن که زنان هم باید به اندازه مردان کار کنند به‌صورت سابق ادامه پیدا نکرد و فاصله ما با کشورهای دیگر در این خصوص بیشتر شد.

اما از سوی دیگر زنان بیشتری وارد دانشگاه‌ها شدند، تخصص گرفتند، حتی مدارج عالی علمی و فرهنگی پیدا کردند، اما آن نگاه سنتی همچنان حاکم است: «در وهله اول اولویت با مردان است» بنابراین این موضوع باعث شد که زنان جذب کارهای غیرتخصصی از جمله منشی‌گری، بچه‌داری در مهدهای کودک و... شوند. درصورتی که اگر با این همه هزینه‌ای که برای تحصیل دختران و زنان می‌شود و تا آنجا که می‌دانم قریب به اتفاق دختران پس از دبیرستان راهی دانشگاه‌ها می‌شوند، در جایی از آنها استفاده نشود همه زحمات و تخصص‌ها به هدر خواهد رفت و این‌ در درازمدت به ضرر جامعه است. بنابراین با برنامه‌ریزی صحیح و فرهنگ‌سازی و تغییر دیدگاه مردان درباره اشتغال زنان می‌توانیم بخشی از نگرانی‌هایی که در اجتماع در این‌خصوص وجود دارد بکاهیم. از آنجا که جامعه ما در حال تغییر و تحول است، بهتر است که در انتخاب افراد برای پست‌های گوناگون به صلاحیت‌ها توجه شود تا جنسیت.

سرمایه‌گذاری‌ها در جهات مردانه نباشد. دولتمردان و سیاستگذاران ما باید نگاه کلان‌تر به مسائل زنان داشته و به یاد داشته باشند که زنان ما تنها برای کارهای خدماتی و خانگی آفریده نشده‌اند. از سوی دیگر زنان هم باید برای دسترسی به بازار کار و مشاغل شایسته، هنگام کاریابی بر تبعیضات بسیاری فائق آیند، زیرا فراهم شدن بستر مناسب برای کار زنان امری حیاتی در روند نیل به برابری جنسیتی است. لازم است راه‌های مبتکرانه‌ای برای کاهش موانع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جست‌وجو شود. ایجاد جایگاهی برابر برای زنان در بازار کار نه فقط صحیح، بلکه هوشمندانه است.»

خدیجه سفیری هم اگر چه نگاه سنتی به اشتغال زنان را مانعی برای حضور آنان در بازار کار می‌داند اما معتقد است که در بسیاری مواقع زنان هم به این موضوع دامن می‌زنند: «نظام فرهنگی یا ارزش‌ها و اهداف تعیین‌شده از سوی جامعه، شخصیت زنان را طوری می‌پسندد که خود آنها این وضعیت‌ها را می‌پذیرند و در ثبات آن شریک می‌شوند. میان زن و مرد تفاوت وجود دارد ولی نه به مبنای اینکه امکانات در اختیارات یکی بوده، دیگری از آن محروم باشد. تفاوت در توانایی و قدرت استفاده و بهره‌برداری از امکانات، مربوط به نقش اجتماعی است که جامعه برای آنها تعیین می‌کند.»

تا در خانه تقسیم کار صورت نگیرد، مشکل اشتغال زنان باقی است

سفیری در ادامه به اظهارنظر برخی از مدیران مرد درباره کارکردن زنان بچه‌دار اشاره می‌کند و می‌گوید که به‌نظر آنان این زنان نباید به‌دنبال کار باشند: «آنها می‌گویند زنان باید به بچه و خانواده بپردازند. آیا به‌نظر شما اشتغال زنان به‌دلیل این پیش‌داوری با مانع روبه‌رو نیست؟ تا زمانی که مسئولیت بچه‌داری براساس برابری در خانواده تقسیم نشود، مشکل کارمندان زن به همان شکل خود باقی می‌ماند و زنان همچنان از بسیاری از موقعیت‌های مناسب محروم خواهند ماند.

کار دوم زنان در خانه، یکی از دلایل اصلی پایین‌تر بودن میزان مشارکت آنها نسبت به مردان در آموزش‌های تخصصی کار و نیز علت حضور کمرنگ آنها در بازار کار است. متأسفانه نظر مدیران ارشد بسیاری از مؤسسات درباره توانایی زنان در احراز مشاغل بالا و مدیریتی، بسیار مثبت است، ولی در هنگام انتخاب از بین زنان و مردان متقاضی مشاغل مدیریتی، مردان را به زنان ترجیح می‌دهند. بنابراین به همین دلایل زنان خود را برای رسیدن به مشاغل بالا موفق نمی‌بینند. البته عوامل دیگری هم از جمله تاثیر فناوری و توسعه که نیازمند تخصص‌های حرفه‌ای‌تر و بالاتر است و بسیاری از زنان به دلایل پیش گفته از جمله موانع اجتماعی و توسعه‌ای از آن بی‌بهره‌اند، باعث می‌شود زنان از صحنه فعالیت خارج ‌شوند.»

بنابراین در یک جمع‌بندی می‌توان اینگونه گفت که جامعه امروز ما نمی‌تواند زنان را به شیوه‌های سنتی زندگی بازگرداند؛ زیرا از یک‌سو بستر لازم برای ایجاد تحصیل آنان را فراهم کرده و از سوی دیگر زنان ما نسبت به قبل به مدد فناوری‌های گوناگون آگاه‌تر شده‌اند. پس دولتمردان باید در تلاش جهت طرح مسئله اشتغال آنان باشند، قبل از آنکه این امر به مسئله‌ای اجتماعی تبدیل شود. برای مهار شدن آن نیز لازم است جایگاه زنان را در سازمان‌ها و مؤسسات جهت کسب شغل مناسب و متناسب با شرایط آنها مشخص کرد. کلیشه‌های فرهنگی کارِ خانه مختص زنان، توسط مراکز فرهنگ‌ساز از بین برود. سنت‌های صحیح برای زوجین مانند احترام به یکدیگر، مشارکت در کارِ خانه و تربیت بچه‌ها، کمک به تحصیلات زنان و ارتقای آنان در خانواده‌ها تقویت شود. توجه به کار زنان در بیرون از خانه و شایستگی‌های آنان و حذف تعصب‌هایی که مانع رشد و توسعه جامعه است می‌تواند جامعه‌ای با توسعه پایدار بسازد که فرصت‌ها و امکانات برابر برای هم افراد فراهم شود.

کد خبر 80421

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز