به گزارش همشهری آنلاین،پیامهای رهبری و حضرت امام (ره) درباره حج را دوباره مرور کنید. همگی حج را دارای ۲ نکته کلیدی میدانند؛ یکی وحدت مسلمین و دیگری مبارزه و برائت. این دو نکته را شاید صرفا پیش از این دو اصل ایدئولوژیک و ۲ رهنمود کلی میدانستیم، اما واقعیت آن است که رهبران انقلاب این دو نکته را ۲ راهبرد مهم برای نابودی تمدن غرب و تحقق تمدن اسلامی میدانستند و این دو نیز در یک مصداق عینی و میانمدت متبلور بود و آن هم محو اسرائیل. اتفاقات امروز بعد از طوفانالاقصی این نکته را کاملا به چشم آورد؛ اینکه چگونه اسرائیل ذره ذره یک ملت را نابود میکند؛ اینکه چگونه غرب با همه توان پشت سر اوست؛ اینکه این باطن غرب چقدر شیطانی، خبیث و بیرحم است؛ اینکه چقدر همهچیز دروغ است و نفاق و اینکه برای بازگرداندن حاکمیت مردم فلسطین و محو اسرائیل چارهای نیست به جز قدرت.
قدرتی که باعث شود هزینه وجود اسرائیل به فایده آن نیرزد؛ یعنی غرب ببیند اینکه یک موجودیت اختراعی زورکی در قلب منطقه اسلامی، بتواند نقش ابرقدرتی را بازی کند که مناسبات منطقه را تحتتأثیر هژمونی خود قرار دهد، شدنی نیست. این نیاز به تغییر محاسبات حاکمان منطقه دارد. این تغییر محاسبات آغاز شده بود، اما با طوفانالاقصی همهچیز آنچنانتر شد.
آری قدرت لازم است؛ قدرتی که با نیروی سلاح و انتفاضه از درون بتواند یک سرزمین ناامن برای مهاجران غاصب بسازد و دولتهای مختلف منطقه نیز به آن مدد برسانند.
قدرتی که بتواند با خواست و اراده غرب مواجه شود و این یعنی ایده مقاومت و این یعنی بروز یک قدرت فراگیر بینالمللی اسلامی که یک محیط کاملا نامساعد برای وجود اسرائیل ایجاد میکند.
اتفاقات منطقه صحنه را برای این همسویی فراهم کرده بود؛ ایجاد ایران قوی و قدرتمند و ضعف غرب و ظهور قدرتهای مختلف آسیایی و درگیری روشن این قدرتها با غرب، همگی صحنه را مهیا کرده بود؛ لذا یکی از اتفاقات مهم در هنگامه طوفانالاقصی همگرایی جدی بود که در منطقه شکل گرفت در اعلام مواضع. نتیجه این همگرایی را در نشست کشورهای اسلامی در جده میشد مشاهده کرد و در مواضع حکومتها؛ اما هرچه جنگ طوفانی غزه پیش رفت، فشار افکار عمومی جدیتر شد و حالا زمان طرح یک مطالبه روشن از حکومتهای اسلامی بود.
انزوای اقتصادی اسرائیل به جز انزوا در افکار عمومی و مواضع سیاسی، ابتکاری بود که ایران آغاز کرد و این یعنی یک حرکت عملی و یک گام رو به جلو و یک درخواست عینی برای مردم منطقه. این مطالبات چند اثر مهم دارد؛ یکی آنکه حاکمان را وادار به اقدام عینی میکند و همینطور صحنه را برای ایجاد انقلابها و بیداری مردم مسلمان نسبت به حاکمانشان فراهمتر میکند.
آنچه درنهایت باید رخ دهد، فقط محو اسرائیل نیست. محو اسرائیل یک هدف میانمدت نهچندان دور است. آنچه باید رخ دهد همان است که به تعبیر حضرت امام(ره) یک وحدت جمهوریهای اسلامی در منطقه رخ دهد؛ یعنی کشورهای مختلف بیدار شوند و حاکمانی مردمی، انقلابی و مقاوم مقابل غرب ایجاد شود. این راهحل، انسجام و وحدت بینالمللی اسلامی است؛ وحدتی که جوشیده از سلوک، معنویت، قیام و مقاومت است؛ همانطور که در حج مشاهده میکنیم. این یعنی خیزش جهان اسلام؛ خیزشی که فضایی برای تنفس غده سرطانی غربی در این منطقه باقی نخواهد گذاشت. حالا نقش خون مردم معصوم غزه را در کنار حماسه خیرهکنندهشان برای نیل به این هدف بالعیان میتوان مشاهده کرد. این دو باعث شده باطن غرب نمایان شود و این بروز باطن تمدن غرب را باید قدر دانست. این تنها راه ایجاد صلح و جلوگیری از خونریزی و قتلعام در منطقه است.
با این توضیح رفتار ایران در تعامل با حکومتهای مختلف در منطقه را از این منظر باید مشاهده کرد. همینطور نقش قدرت ایران و جهش علمی و اقتصادی آن را نیز از این منظر باید دید. اینها همه فهم دیگری از پیشرفت انقلاب را برای ما ایجاد میکند.
علی مهدیان؛ استاد حوزه و دانشگاه
نظر شما