همشهری آنلاین؛ سرنخ: اواسط سال ۸۵ با کشف جسد پسری جوان در بندرعباس رسیدگی به این پرونده آغاز شد. او بر اثر اصابت ضربه ای به سرش جانش را از دست داده بود و به دلیل اینکه زمان وقوع جنایت هیچ کس در آنجا حضور نداشت، معلوم نبود که این جنایت توسط چه کسی و با چه انگیزه ای اتفاق افتاده است. در جریان رسیدگی به این پرونده پلیس ۱۷ مظنون را بازداشت کرد اما تحقیقات انجام شده نشان میداد که هیچ کدام از آنها در قتل دست ندارند. با این حال تحقیقات ادامه پیدا کرد تا اینکه مدتی بعد یکی از دوستان سابق مقتول به اتهام قتل دستگیر شد.
این متهم ادعا میکرد که در قتل نقشی ندارد اما بعد از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد. این رای اما در دیوان عالی کشور نقض و برای بررسی مجدد به دادگاه فرستاده شد. رسیدگی به این پرونده سالها طول کشید و بارها حکم دادگاه در دیوان نقض شد. در شرایطی که ۱۴ سال از این قتل میگذشت و تلاشها برای کشف حقیقت راه به جایی نبرده بود، پلیس به اطلاعاتی دست یافت که نشان میداد متهم مدتی قبل از قتل به یکی از دوستانش گفته بود که یک کلت کمری خریده است. همین اطلاعات به سرنخ تازه ای در این پرونده تبدیل شد. زمان دفن جسد مقتول، علت اصلی فوت به درستی تعیین نشده و علت مرگ ضربه به سر اعلام شده بود. در این شرایط بود که قاضی رسیدگی کننده به پرونده دستور نبش قبر صادر کرد تا بعد از ۱۴ سال بار دیگر درباره علت جانباختن مقتول تحقیق شود. پزشکان قانونی در بررسی مجدد جسد روی جمجمه مقتول آثار عبور گلوله کلت کمری کشف کردند. این موضوع از یک سو و شواهدی که نشان می داد متهم مدتی قبل از جنایت کلت کمری تهیه کرده ظن و گمان علیه او را تقویت کرد. در این شرایط او بار دیگر در دادگاه محاکمه شد و این بار قاضی با استناد به شواهد و مدارک به دست آمده از جمله گزارش پزشکی قانونی حکم قصاص صادر کرد. این رای مدتی بعد در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و برای اجرا به واحد اجرای احکام دادگستری بندرعباس فرستاده شد.
در این میان مسئولان اجرای احکام، شورای حل اختلاف و مسئولان زندان تلاش زیادی برای صلح و سازش و بخشیده شدن جوان محکوم به قصاص انجام دادند. او و خانواده اش نیز بارها از اولیای دم طلب عفو و بخشش کردند. پسر جوان حتی اعلام کرد حاضر است دیه مقتول را پرداخت کند یا با هر مبلغی که آنها اعلام کنند در پرونده مصالحه انجام شود اما آنها حاضر به بخشش نبودند. او حتی اعلام کرد حاضر است مدرسه ای به نام مقتول بسازد اما اولیای دم اعلام کردند به هیچ قیمتی حاضر به بخشش نیستند. در این شرایط بود که جوان محکوم پای چوبه دار منتقل شد.
او وقتی با چوبه دار مواجه شد به دست و پای پدر مقتول افتاد و از او درخواست بخشش کرد؛ اما پدر مقتول که در تمام این سالها مجازات قاتل و روشن شدن واقعیت را پیگیری میکرد تصمیمش را گرفته بود. در این شرایط بود که حکم اجرا شد تا پرونده این جنایت بعد از ۱۷ سال با طناب دار بسته شود.
نظر شما