پیونگیانگ ادعا کرد که این موشک، ماهوارهای را به فضا فرستاده است اما فرمانده دفاع هوافضای آمریکای شمالی در بیانیهای گفت: قسمت نخست موشک در دریای ژاپن سقوط کرد و بخشهای دیگر به همراه کلاهک در اقیانوس آرام افتاد. هیچ شیئی وارد مدار زمین نشد و هیچ قطعهای از آن در ژاپن سقوط نکرد. این دلیلی بر آن است که چرا نیروهای دفاعی ژاپن بهمنظور نابودی قطعات، موشکی به سوی آن شلیک نکردند. اما ژاپن هم بههمراه ایالات متحده بر این باور است که کرهشمالی فناوری موشکی بالستیک را آزمایش کرد تا بتواند یک کلاهک هستهای را فراتر از آسمان خود و تا آلاسکا حمل کند.
ترس از یک حمله اتمی از سوی کرهشمالی، به همراه رکود اقتصادی کنونی، ژاپن را مجبور کرد تا خودش را بار دیگر مسلح کند. کرهشمالی اکنون تنها دشمن احتمالی ژاپن محسوب میشود. کرهشمالی توسط کیم جونگ ایل، پسر عجیب و غریب و مستبد کیم ایل سونگ اداره میشود که با یک اقدام تهاجمی جنگ کره را در سال1950 میلادی به راه انداخت.
پیونگ یانگ بارها اعلام کرده که تلاش برای ساخت بمبهای هستهای را متوقف کرده است اما ارتش ژاپن نسبت به انبار کردن موشکها توسط کرهشمالی مشکوک است.ژاپن پیمان دفاعی مشترک با ایالات متحده امضا کرده است. آمریکا براساس این پیمان که در آغاز دوره
جنگ سرد برای محافظت در برابر حملات اتحاد جماهیر شوروی سابق امضا شد، یک چتر دفاع هستهای برای ژاپن فراهم کرده است.
از سوی دیگر، بحران اقتصادی در جهان وضعیت را تغییر داده است. با این وجود، ژاپن یکی از کشورهایی است که بهشدت از سونامی آرام صدمه دیده است و اگر به موقع جلوی آن گرفته نشود جهان را مانند بحران رکود شدید که در اوایل دهه1930 میلادی اتفاق افتاد، در خود غوطهور میسازد.
سقوط وال استریت در سال1929 میلادی، نخست موجب کاهش شدید پیشرفت در صنعت ابریشمسازی ژاپن شد. در سال1931 میلادی، شاخص بهای ابریشم خام به همراه شاخصهایی که در سال1914 میلادی در 100 واحد قرار داشت و در سال 1929 میلادی در 151 واحد و در سال 1925 میلادی در 222 واحد بود، 67واحد سقوط کرد. در همان زمان، شاخص بهای برنج از 257 واحد به 114 واحد کاهش یافت.سقوط تجارت بینالملل در جهان، همزمان باعث کاهش صادرات پنبه ژاپن شد و شمار زیادی از کارگران دختر کارخانه که بیکار شده بودند به روستاهای بومی خود پناه بردند. در نتیجه فقر گسترده مناطق روستایی را فراگرفت.یکی از راه حلهایی که ژاپن برای حل مشکلات اقتصادی خود پیدا کرد، افزایش هزینههای نظامی بود.
افرادی که دموکراسی غربی را منشأ تمام بدیها میدانستند، به ارتش ژاپن که تنها نیروی ثباتدهنده در کشور بود، درود فرستادند. این امر بهدلیل اشغال منچوریا و تاسیس منچوکوئو توسط هنری پو ئی آخرین امپراتور چین بهعنوان امپراتور دست نشانده بود و باعث شد تا زمینه برای توسعه ارتش در خارج از ژاپن و ساخت کشوری سازمان یافته برای جنگ مهیا شود.
سیاست دولت ژاپن نقش مهمی در این پیشرفتها ایفا کرد. در آغاز، این پیشرفتها بهمنظور تلاش برای غلبه بر بحران اقتصادی بود اما سپس این پیشرفتها وابسته به نیازهای نظامی شد. اختصاص هزینه برای ارتش ژاپن از زیر 500میلیون ین و 30 درصد از بودجه در سال 1931 میلادی به 4 میلیارد ین و 70 درصد از بودجه در سالهای 1937 و 1938 میلادی تبدیل شد و در تاریخ 7 جولای 1937 میلادی، جنگ اعلام نشده میان ژاپن و جمهوری چین تحت رهبری سپهسالار چیانگ کای شک شروع شد.
در واقع، ژاپن از نخستین کشورهایی بود که از طریق صرف هزینه زیاد در بخش نظامی از بحران اقتصادی جلوگیری کرد. اگر بحران اقتصادی کنونی همچنان ادامه پیدا کند، ژاپن باید به سادگی هزینههای دفاعی را بالا ببرد تا این مشکل را حل کند.ژاپن به صرف هزینهها خواهد پرداخت تا از این بحران خارج شود.آمار بیکاری در ژاپن بهشدت بالا رفته است و روستائیان در پارکهای بزرگ عمومی چادرهای خود را بر افراشتهاند.
دولت لیبرال دموکرات تارو آسو -نخستوزیر ژاپن- که طرفدار آمریکا نیز هست، در سراشیبی سقوط قرار دارد، در حالی که اگر رسواییهای مربوط به کمکهای سیاسی مانع نشوند ایچیرو اوزاوا -رهبر محافظه کار حزب دموکراتیک ژاپن- هنوز هم احتمال دارد در ماه سپتامبر بهقدرت برسد. اگر این چنین شود، ژاپن هم به سوی اتمی شدن پیش خواهد رفت تا خود را نسبت به کرهشمالی متخاصم محافظت کند. این در حالی است که قانون اساسی ژاپن هرگونه اقدام برای جنگ را نفی میکند.
یکی از سیاستهای اساسی و تغییرناپذیر ژاپن، عدمتولید یا داشتن تسلیحات هستهای کشتار جمعی است. اما ژاپن هم کشوری است که میتواند با توجه به شرایط موجود سریعا تغییر کند.
در طول دوره 10ساله دموکراسی تایشو در 25سال نخست قرن گذشته، افسران آنقدر از پوشیدن یونیفورم نظامی شان در انظار عمومی شرم داشتند که آنها را در خوابگاه اجارهای مقابل سربازخانه مخفی میکردند و هنگامی که قصد داشتند از پست نگهبانی داخل سربازخانه شوند سریعا لباسهای خود را با یونیفورم عوض میکردند.مردم ژاپن بهگونهای آموزش دیده بودند تا باور کنند ژاپن ملتی آسمانی و خدایی است که سرنوشت مقرر کرده مردم آسیا را از مستعمره غرب نجات دهد. ژاپن با مشکل دیگری پس از جنگ جهانی دوم روبهرو شد. تاریخ دوباره در ژاپن تکرار خواهد شد، مگر اینکه جلوی بحران اقتصادی کنونی و تبدیل شدن آن به فاجعهای بهمراتب بدتر از دوره رکود شدید گرفته شود و بهبود وضعیت در آیندهای نه چندان دور صورت بگیرد.
چایناپست