همشهری آنلاین - شقایق عرفینژاد: امروز حتی شخصیتهای مثبت سریالها هم آنطور که پیشتر تصویر میشدند، انسانهای بی خطای فرشته صفت نیستند. علاوه بر آن این سریالها پر از شخصیتهایی هستند که آنها را با اسم ضدقهرمان میشناسیم.
به شکل کلاسیک در یک درام دو شخصیت محوری وجود دارد. شخصیت مثبت و شخصیت منفی. به طور معمول به اولی پروتاگونیست گفته میشود و منظور شخصیت محوری و اصلی یا قهرمان داستان است که خواننده یا بیینده سرنوشت او را دنبال میکند. در برابر پروتاگونیست شخصیت منفی یا آنتاگونیست قرار دارد که پروتاگونیست را از رسیدن به هدفش بازمیدارد و برایش موانع سختی ایجاد میکند. اما تعاریف به این سادگی نیستند. بعضی پروتاگونیستها مدل سنتی «قهرمان» را زیر و رو میکنند. اینها ضدقهرمان نامیده میشوند و حتی میتوانند در برخی موارد شرور باشند. اما بیشتر قهرمان زخمخوردهای هستند که در جستوجوی انتقامند یا از طبقه ضعیفی هستند که با کارهای خلاف پول به دست میآورند یا کسانی هستند که برای کمک به دیگران کارهای غیرقانونی میکنند. این نوع ضدقهرمان در سریالهای شبکه نمایش خانگی، نمونههای زیادی دارند و به نظر میرسد جذابیت بیشتری هم برای مخاطب دارند. قهرمانانی که خطاکارند، اما مخاطب نگران سرنوشت آنهاست:
قباد و بزرگ آقا، شهرزاد
سریال شهرزاد به کارگردانی حسن فتحی، دو شخصیت ضدقهرمان مهم داشت. بزرگ آقا با بازی علی نصیریان و قباد با بازی شهاب حسینی. آقابزرگ صاحب تشکیلات عظیمی است و از شخصیتهای متنفذی است که به راحتی میتواند هرکاری انجام دهد. او اصرار دارد شهرزاد با قباد، پسر برادرش، ازدواج کند. در حالی که شهرزاد دل به فرهاد سپرده و قباد هم همسر دارد. فرهاد که از طرفداران دکتر مصدق است به زندان می افتد و ممکن است اعدام شود. بزرگ آقا شرط پادرمیانی برای آزادی فرهاد را رضایت شهرزاد برای ازدواج با او می گذارد و شهرزاد هم برای نجات جان محبوبش قبول می کند. بزرگ آقا حتی اگر به دلیل سیاست بازی هایش شخصیت منفی برای مخاطب نباشد، دست کم به دلیل جدا کردن این دو عاشق باید شخصیت منفوری باشد، اما تماشاگر او را دوست دارد.
از طرف دیگر قباد که به اجبار و فقط برای این که فرزندی داشته باشد، با شهرزاد ازدواج کرده، واقعا عاشق او می شود. او خلاف های مختلفی دارد و در برابر فرهاد هم می ایستد. اما شهرزاد مثل شهرزاد قصه گو که پادشاه را با داستان هایش رام می کند، قباد را نرم می کند. حالا قباد با تمام بدکاری هایش برای مخاطب جذاب است و زمانی هم که باز به گفته بزرگ آقا از شهرزاد جدا می شود، تماشاگر دوستش دارد.
نوری، قورباغه:
شخصیت نوری در سریال قورباغه با بازی نوید محمدزاده، صاحب عمارت و امپراتوری بود که آن را از راه مادهای به اسم غورباغه به دست آورده بود. این ماده باعث میشد مصرف کننده، مو به مو حرف کسی را که این ماده را به او داده، اجرا کند. او به این ترتیب از راههای مختلف و از طریق آدمهای گوناگون ثروت زیادی به دست آورده است. اما او گذشته تلخی دارد که باعث شده امروز به اینجا برسد. او کودکی سختی داشته با پدری که مادرش را کتک میزده و حتی پول درمان بیماری او را نداشته است. نوری به این ترتیب آدم ضعیفی میشود که از پس کارهای روزانه اش هم برنمیآید. اما با پیدا کردن این ماده شخصیت دیگری پیدا میکند و از خواهر کوچکترش هم سرسختانه حمایت میکند. او ضدقهرمانی را تصویر میکند که مرگش در انتها و جایی که تماشاگر انتظار ندارد، غافلگیری بزرگی برای تماشاگر دارد.
کسری کیا، خونسرد
در سریال خونسرد ساخته امیرحسین ترابی، با دکتری به اسم کسری کیا مواجه هستیم که یک قاتل زنجیرهای است. سریال که کپی از سریالی آمریکایی «دکستر» است، داستان این پزشک قانونی است که هربار یک مرد را که باعث آزار دیدن یا کشته شدن زنی شده، به کارگاهش میبرد، به صندلی میبندد و میکشد. او پیش از کشتن قربانیانش، ربدشامبری تن آنها میکند که به گذشته او ربط دارد. بعد از چند قسمت گذشته او مشخص میشود و تماشاگر متوجه میشود او ناپدری داشته که مادرش را کتک میزده و در آخر هم باعث مرگ او شده است.
از آن به بعد کسری از مردانی که زنی را آزار دادهاند، انتقام میگیرد. کسری در سریال انسان مهربانی تصویر شده که بسیار مراقب همسر و خواهرش است و حتی همسر خواهرش را به دلیل خیانت به خواهرش، میکشد. در انتها هم روی همان صندلی که قربانیانش را میکشته، کشته میشود. در برابر او دوست صمیمیاش را داریم که پلیس است و در باره پرونده همین قتلهای زنجیرههای تحقیق میکند. اما به جای او کسری آن شخصیتی است که به رغم قاتل بودنش، مورد توجه مخاطب قرار میگیرد.
نعیم، پوست شیر
شخصیت نعیم در سریال پوست شیر به کارگردانی جمشید محمودی، از آن شخصیتهایی است که الگوی قهرمان درستکار را ندارد، اما هدفمند است. او پس از قتل دخترش تنها کارش جستوجو برای پیدا کردن قاتل اوست تا انتقام بگیرد. او با پلیس همراهی میکند، اما خیلی مواقع خودش دست به کار میشود تا با رد کردن موانع قانونی زودتر به قاتل برسد. او در این راه آدم هم میکشد، اما این کار به او بار شخصیت منفی را نمیدهد. بنابراین ضدقهرمانی است که تنها یک هدف دارد و در این راه تماشاگر را هم همراه میکند. علاوه بر او شخصیت رضا پروانه هم با آن که یک لات ته شهری است و خلاف هم می کند، برای مخاطب جذابیت دارد.
- اول سریال «بخوانیم» یا رمان «تماشا» کنیم! | سریالهایی که قرار بود داستان بهتری داشته باشند
- نگاهی به تصویر زنان در سریالهای شبکه نمایش خانگی؛ از شهرزاد تا سمیرا | این زن ها جور دیگری زندگی میکنند
مالک، زخم کاری
برجستهترین ضدقهرمان اما مربوط به سریال زخم کاری است. در فصل اول این سریال مالک، با بازی جواد عزتی، صاحب هلدینگی را که در آن کار میکند، میکشد و بعد هم شروع به دور زدن یا کشتن بقیه اعضا میکند تا هلدینگ را در دست بگیرد. حتی زنی را که پیش از این دوست داشته وسیله میکند تا به هدفش برسد. چنین شخصی در زندگی واقعی، البته انسان وحشتانگیزی است. اما مالک زخم کاری، این احساس را ایجاد نمیکند و حتی مخاطبان از حضور کم او در فصل دوم انتقاد میکند. در کنار او سمیرا، همسرش، هم ضدقهرمانی است که در فصل اول مالک را تحریک می کند تا آدم بکشد و در فصل دوم برای حفظ پسرش و البته ثروتش دست به هرکاری می زند.
نظر شما