همشهری آنلاین: اما این کودک هر روز از شهر تفت به یزد میآمد و در طول مسیر سختیهای بسیاری را بهجان میخرید تا درس بخواند. انیس شاه رحمانی از این که مدرسه یا مرکزی شبانهروزی برای این دسته از کودکان وجود ندارد تا مجبور به رفتوآمد نباشند، رنج میکشید. او راه و نیمراههای فراوانی را آزمود تا توانست حمایت آموزشوپرورش را برای ادامه تحصیل این کودک جلب کند و شرایطی را به وجود آورد که او بتواند آسانتر درس بخواند، اما پسازآن سر و سامان دادن به زندگی کودکان کمتوان ذهنی به دغدغه خانم معلم تبدیل شد.
انیس شاه رحمانی تازه به خانه بخت رفته بود که متوجه شد شریک زندگیش گرفتار اعتیاد به مواد مخدر است و همه خواب و رویاهایی که برای خود ساخته سرابی دور و ناممکن هستند. انیس در پرقو بزرگ نشده بود، اما کنار آمدن با این کابوس برایش آسان نبود. تازه عروس یزدی تصمیمش را گرفت و برای ترک اعتیاد همسر و نجات زندگیش گیوهها را ورکشید. او بهعنوان مشاور در یکی از مدارس استثنایی شهر یزد کار میکرد و هر روز شاهد درد و رنج خانوادههایی بود که مشکلات زندگی پرگرهشان برای آنها فرصت و توانی باقی نمیگذاشت که به فرزندان کمتوان خود رسیدگی کنند. به دنیا آمدن اولین فرزند خانم معلم عزم او را بیش از گذشته برای درمان همسرش جزم کرد و درحالیکه بخش زیادی از حقوق اندک معلمیش صرف مخارج ترک اعتیاد همسرش میشد، ناامیدی را به زندگیش راه نمیداد.
مرهم آلام کویر
برای همسر انیس آسان نبود که غبار چرکین و چسبناک اعتیاد را از ذهن و وجودش بشوید و بارها پسازآن که بهسختی اعتیادش را ترک میکرد، دوباره به مصرف مواد مخدر روی میآورد. خانم معلم وقتی برای چندمین بار برای درمان همسرش آستین بالا زد و او را به زندگی بازگرداند، تصمیم گرفت همسرش را به دنیای بیتکلف شاگردان معصومش بکشاند تا شاید تجربه این دنیای تازه او را به تغییر در شیوه زندگیش وادارد.
این تدبیر انیس شاه رحمانی بیاثر نبود و همسرش در تکاپوی کمک و گرهگشایی به کودکان کمتوان ذهنی تا جایی پیش رفت که مصمم شد همسرش را برای پذیرش سرپرستی و نگهداری چند کودک بیمار همراهی کند. پیچوخمهای اداری و موانع مالی این تصمیم کمنبود، اما شیرینی روزی که تابلوی خیریه مرکز «مرهم آلام کویر» بر سردر ساختمانی قدیمی نصب شد و اولین عضو این مرکز به آن جا پا گذاشت همه این دشواریها را از ذهن شاه مرادی و همسرش شست. دختر خوانده خانم معلم در یکی از مراکز نگهداری کودکان بیسرپرست عمر ۵ساله اش را سپری کرده بود، اما حتی مصرف روزانه چندین قرص قوی هم باعث نمیشد خواب توی چشمهای معصومش بنشیند.
یک دنیای متفاوت
شاه رحمانی تعریف میکند: «این کودک مشکلات روحی شدیدی داشت و پرخاشگریش کارکنان مرکز را به ستوه آورده بود. او هر شب قبل از خواب ٣ ساعت جیغ میزد و گریه میکرد و هیچ دارویی برای آرام کردن او کارساز نبود.» خانم معلم و همسرش این کودک ۵ساله کمتوان ذهنی را مانند فرزند خودشان در جمع خود پذیرفتند و چندان نگذشت که مهربانیهای خانم معلم او را به کودکی آرام و بانشاط تبدیل کرد. این تجربه شیرین باعث شد شاه رحمانی و همسرش تعداد کودکان کمتوان بیشتری را در مرکز مرهم آلام کویر بپذیرند و شرایط زندگی و تحصیل بیدغدغه آنها را فراهم کنند.
اکنون خانم معلم سرپرستی ٢٠ دختر ٧ تا ١٦ساله معلول ذهنی بیسرپرست و بدسرپرست را بر عهدهدارد و مادرانههای او با این فرزندان رنج کشیده اش صمیمانهتر از حس او نسبت به ٣ فرزندی است که خودش به دنیا آورده است. همسر انیس شاه رحمانی در دنیای تازهای که در کنار این کودکان برای خود ساخته است، سخت تلاش میکند تا خستگی روزهای تاریک دوره اعتیادش را از وجود خودش و شریک زندگیش بشوید.
مرکز خیریه «مرهم آلام کویر» اینروزها با ۵ مربی خانم اداره و ٢٠ درصد هزینههایش توسط بهزیستی تامین میشود. خیران هم در این راه کمک حال شاهرحمانی و دخترانش هستند.
نظر شما