دقت کردهاید که حدود یکماه است اخبار ایران بحرانی نیست؟ مثلا پدری از فقر، کودک خود را نمیخورد! و گشتهای ارشاد به کنسرتهای موسیقی حمله نمیکنند! و مسئولان به ونزوئلا فرار نمیکنند! و اشنویه سقوط نمیکند! و بهجای رهبر معظم انقلاب «میرطاهر» نمیآید! و نیکا را با باتوم نمیکشند! و دانشجویان شریف به خاک و خون کشیده نمیشوند! و پاهای رونقی در زندان نمیشکند! و به آرمیتا در زندان تعرض نمیشود! و...
بهنظرتان چرا؟ خیلی ساده است... کارفرمای دروغگویان مشغول کودککشی است و جیره دروغپراکنی خرج موشکپراکنی در غزه میشود.
اما ماجرا از این دقیقتر است؛ واقعیت این است که رهزنهای رسانهای همچنان در ایران مشغول کارند اما دروغهایشان باور نمیشود؛ چرا؟ چون رسانههای ضدایرانی به ناچار ماهیت حقیقی خود را نشان دادهاند و سمت اسرائیل ایستادهاند و مشغول خونشویی شدهاند و طبیعی است که بیآبروتر از گذشته شوند...
معدود مخاطبهای ایرانی که مقابل این رسانهها مردد بودند هم امروز با خط اعتباری سوختهای مواجهند که در روز روشن کشتار هزاران نفر زن و کودک را در غزه میبینند و از این نسلکشی دفاع میکنند. طبیعی است که طشت رسوایی از هویت شیادانه این رسانهها بر زمین بیفتد.
و اما ۲ نکته:
اول اینکه جنس چالشهای ایرانی روشن شده است. وقتی ماموریت دروغگویی متمرکز روی ایران است، شب و روز برای مردم مسئله میسازند. ملت هر روز با دهها دروغ و دهها چالش و دهها مسئله مواجه است... اینجاست که هوشیاری مخاطب و مسئول در خطای برداشت و خطای تصمیمگیری بااهمیت میشود.
دوم اینکه عمق فاجعهانگیز دروغگویی در رسانههای ضدانقلاب آشکار شده است. کشتار دههاهزار کودک و زن را در غزه ببینید و ابعاد هولناک این جلادی قرن در نسلکشی را برآورد کنید و حالا تصور کنید که پشتپرده اغتشاشات ۱۴۰۱ چه شیاطین خونآشامی قرار داشتند.
و اما ثمره این دو مقدمه:
مردم ما صرفا با مشتی رسانه دروغگو طرف نیستند. از بیبیسی و منوتو و ایراناینترنشنال و غیره عبور کنید. ذهن مردم ما در مواجهه با کسانی است که کمترین جنایتشان خون ریختن سفاکانه از مظلوم در روز روشن و در مقابل دیدگان عالم است.
هولناک نیست؟ بههوشیم؟ ماجرا را کم برآورد نکردهایم؟ مهیای مبارزهایم؟ در آرایش جنگیم؟
محسن مهدیان؛ مدیرمسئول
نظر شما