نکتهجالب توجه اینکه منچستریونایتد تقریبا در صدر تیمهایی قرار داشت که بیش از 60 بازی در طول رقابتهای لیگ برتر انگلیس، جام حذفی و لیگ قهرمانان اروپا انجام داده بود. بدون اینکه آن مقاله را بخوانیم یک موضوع کاملا روشن است؛ ما تکنولوژی تنظیم آمادگی جسمانی را نداریم در واقع شاید ابزارها را بشناسیم اما تکنولوژی ساخت چنین برنامهای را نداریم.
چون این تکنولوژی را باید افرادی به وجود بیاورند که در مسائل مربوط به آمادگی جسمانی تخصص دارند؛ افرادی که سواد این کار را دارند و میتوانند طوری برنامهریزی کنند که بعد از پایان لیگ تیمها تا این حد دچار افت نشوند. اما متاسفانه در فوتبال ما، کسانی که به صورت علمی و آکادمیک این کار را پیگیری میکنند در هیچ سمتی نیستند و کسانی که در سمتهای اجرایی قرار دارند از کمترین دانش ممکن در این زمینه برخوردارند. حلقه مفقوده همینجاست. بدون اینکه بخواهیم به شواهد بپردازیم همه ما اطمینان داریم که آسیبدیدگیها و خستگیها، اصلیترین آفتهای برنامهریزی در فوتبال کشورمان است.
بازیهای لیگبرتر به اضافه لیگ قهرمانان آسیا و همچنین رقابتهای جام حذفی توان تیمهای مطرح فوتبال کشورمان را گرفته است. معادله روشن است؛ بازیکنها ظرفیت مشخصی دارند وقتی فشار بیش از حد باشد، بازیکن تیم ما اگر تا دیروز برای تصاحب توپ 10 بار میجنگید امروز ترجیح میدهد پنج بار برای درگیری و تصاحب توپ تلاش کند.
در واقع از برخوردهای اضافی صرفنظر میکند. حتی دیده میشود که بازیکنان کمتر شوت میزنند و توپهایی که از بغل آنها رد میشود را تکل نمیکنند چون میترسند کشاله پایشان آسیب ببیند. پاسهای بلند به یکدیگر نمیدهند چون میدانند که فورواردها نمیتوانند مثل قبل به دفعات استارت بزنند. نداشتن آمادگی جسمانی مناسب و ترس از تمدیدنشدن قرارداد، باعث میشود که رقابتهای تیمها در لیگ قهرمانان آسیا به نازلترین شکل ممکن درآید.
در مورد تیم ملی البته نمیشود به راحتی قضاوت کرد چون در آنجا سیستم چرخشی حکمفرما بود، بازیکنان مشخصی نبودند که در همه اردوها حضور داشته باشند بعضیها شاید یک نیمه هم بازی نکردند اما بازیکنانی مثل هادی عقیلی نیز بودند که در تمامی اردوهای تیم ملی حضور داشتند. چنین بازیکنهایی فشار مضاعفی را تحمل کردند اما نکتهای که قصد دارم در اینجا به آن اشاره کنم مکانیسم فکری کمیته تیمهای ملی در فدراسیون فوتبال است.
به عقیده من ذهن کمیته تیمهای ملی هنوز به اینجا نرسیده که بتوانند از راههای دیگری هم برای کاهش افت تیمهای حاضر در لیگ بهره ببرند. آنها با پارهای از اصلاحات در برنامهریزی خودشان میتوانند شرایط بهتری را در لیگ ما رقم بزنند.
در همه جای دنیا فشردگی رقابت و بازیها در لیگ برتر ، جام حذفی و لیگ قهرمانان وجود دارد. اما چه اتفاقی میافتد که آنها حتی در آخرین دیدارهای فصل خود نیز با انرژی فوقالعادهای در زمین میدوند. آنها راه پیچیدهای را طی نکردند. به نظر من یک روز بیشتر طول نمیکشد که کمیته تیمهای فنی اطلاعاتی را به دست بیاورد که در آن اعداد و ارقام و دادههای مشخصی وجود دارد.
اینکه مثلا تعداد بازیکنان مصدوم چه اندازه است؟ چه درصدی از این بازیکنان در فشردگی رقابتها و در جریان اردوهای ملی آسیب دیدهاند؟ زمینهای نامساعد شهرهای ما چقدر در این آسیبدیدگیها نقش داشته و مسائل دیگری که کمیته تیمهای ملی با بررسی آن میتواند به جدول ایدهآل خود دست پیدا کند. این اطلاعات میتواند چراغ راه مربیان لیگ باشد.