همشهری آنلاین: ادامه درگیری صهیونیستها در جنگ غزه برای دومین ماه نشان داد که توان بازدارندگی گروههای مقاومت فلسطینی برخلاف تصور اولیه تل آویو تا بدان حد رسیده که توانسته صهیونیستها را طی حدود دو ماه گذشته درگیر نبرد بدون هیچ دستاورد قابل توجهی کند. در شرایطی که «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در ابتدای جنگ غزه مدعی تبدیل غزه به پارکینگ بود، اما ارتش رژیم صهیونیستی با غرور و ادعای خود، هنوز به هیجکدام از اهداف اولیه از جمله کشف مقر فرماندهی حماس، ترور رهبران مقاومت و کنترل کامل غزه پس از دو ماه نرسیده است. از طرف دیگر ورود دیگر گروههای مقاومت در یمن و لبنان حکایت از توسعه دامنه درگیریها به فراتر از مرزهای غزه دارد.
علاوه بر نقش فعال حزب الله لبنان در جبهه شمال مناطق اشغالی، در دریای سرخ نیروهای یمنی تا کنون موفق به چند نوبت حمله و توقیف کشتیهای اسرائیلی و یا مرتبط با اسرائیل شدهاند. با توجه به اهمیت تحولات غزه، گروه دیپلماتیک روزنامه همشهری گفتگویی با دکتر «احمد دستمالچیان»، سفیر سابق ایران در لبنان و اردن داشت و نظرات کارشناسی ایشان را پیرامون تحولات جاری در فلسطین جویا شد. مشروح این گفتگو به شرح ذیل است:
با توجه به مقابله اخیر نیروهای ارتش یمن با کشتیهای غربی و اسرائیلی در دریای سرخ، ورود نیروهای یمنی به مقابله با رژیم صهیونیستی را چگونه ارزیابی میکنید؟
یمنی ها در طول تاریخ به سلحشوری و جنگجویی مشهور بوده و هستند. کشورهای مختلف بزرگی هم برای دخالت در امور داخلی یمن تلاش کردند، از جمله در گذشته مصر و در سال های اخیر عربستان. حتی عربستان با وجود آن که یکی از بزرگترین انبارهای تسلیحاتی را در اختیار دارد، اما در برابر یمن شکست خورد و ناگزیر به مصالحه شد.
در واقع یمنیها دارای روحیه ایمان و عقیده هستند و با کمترین توقع و امکانات بزرگترین پیروزی ها را رقم میزنند، همچنان که عربستان تسلیم شروط یمنیها شد. الان هم انصارالله گروهی مجهز در محور مقاومت است.
نیروهای انصارالله با عقیده و ایمان و بدون هیچ واهمه ای هرگاه احساس کند که مسلمین در خطر هستند، برای حمایت اقدام می کنند. این تصمیم خودجوش داخلی خودشان است که بدون فشار و تاثیرپذیری بیرونی صورت می گیرد. کما این که مجاهدین عراقی هم این گونه هستند. البته هنوز یمنی ها بطور جدی وارد جنگ نشده اند، بلکه سیگنالهای جدی به آمریکا و غرب و رژیم صهیونیستی می دهند که می توانند جدی تر وارد کارزار شوند و از هوا با موشکهای دوربرد و پهپاد و در دریا خود را به اثبات رسانده اند.
یمنیها قبلا هم هشدارهایی به آمریکا و تل آویو داده بودند که به هیچکس در دریا اجازه مخل امنیت را نمی دهند. کشتی اخیر توقیف شده نیز یک کشتی تجاری بود و بعید نیست که در آینده دامنه حملات گسترش یابد. در واقع هیچ قدرتی نمی تواند در یمن دخالت کند و به لحاظ محیط جغرافیایی و روحیه سلحشوری مردمی هر قدرت متجاوزی در یمن دچار شکست خواهد شد.
ورود یمنیها به صحنه تقابل با رژیم صهیونیستی تا کجا خواهد بود؟
به نظرم هیچ خط قرمزی برای انصارالله وجود ندارد و آنان هرگاه منافع مسلمین را در خطر ببینند، حتما وارد عمل خواهند شد. در عین حال بحران غزه در مراحل پایانی خود است و پس از هفتهها کشتار بی رحمانه و با قساوت رژیم صهیونیستی به رهبری نتانیاهوی جلاد که روی شارون را سفید کرد، اکنون دیگر هیچ گونه خط قرمزی اعم از کودک کشی، مریض کشی، حمله به بیمارستان ها و کشتن مادران باردار وجود ندارد و با وجود همه این جنایتها، اما صهیونیستها هیچ دستاوردی جز هزارن زن و کودک کشته شده، نداشتهاند.
البته در مقابل هم صهیونیست ها دچار آسیب شدند و براساس برخی آمارها صدها تانک مرکاوای ارتش اشغالگر تا کنون منهدم شده است. رژیم صهیونیستی بدنبال نابودی حماس بود، اما امروز حتی یک فرمانده ارشد و رده اول حماس را هم دستگیر نکرده و هنوز به تونل های اصلی نرسیده اند. اشغالگران هدف شان فتح غزه بود، اما در شهرها دچار چالش شدند و برای کنترل بیمارستان شفا هم روزها گرفتار شدند.
رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۸۳ با همین ارتش تا شهر بیروت، پایتخت لبنان پیشروی کرد، قتل عام صبرا و شتیلا را به راه انداخت، یاسر عرفات را اخراج کرد و دولت دست نشانده تشکیل داد، رژیم صهیونیستی در گذشته در چنین وضعیتی بود، اما امروزه در کوچه و پس کوچه های غزه گیر افتاده و غزه تبدیل به گورستان تجهیزات رژیم صهیونیستی شده است، لذا ارتش رژیم صهیونیستی امروز هیچ هیبتی ندارد و تمام ابهتش فروریخته است.
طی دهههای گذشته موجودیت رژیم صهیونیستی بر دو پایه اساسی استوار بوده است: یکی بخش نظامی که در سال ۲۰۰۶ در جنگ ۳۳ روز توسط حزب الله دچار فروپاشی شد. صهیونیستها حتی با گنبد آهنین نیز نتوانستند کاری را از پیش ببرند و برای اولین بار آسمان فلسطین اشغالی در سال ۲۰۰۶ توسط موشکهای مقاومت فتح شد. لذا چهره نظامی رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ خدشه دار شد و ابهت آن فرو ریخت.
رکن دوم رژیم صهیونیستی تجهیزات اطلاعاتی و نیروهای امنیتی و شبکه های امنیتی و به روز دنیا بود که این قدرت امنیتی و اطلاعاتی نیز در یک حمله چند ساعته توسط حماس فرور ریخت و نیروهای حماس تا عمق ۳۰ کیلومتری مناطق اشغالی پیش رفتند و دیوار حائل رژیم صهیونیستی شکسته شد. فلسطینیها خیلی راحت از دیوار حائل غزه عبور کردند و سران غربی از بایدن تا صدراعظم آلمان تا نخست وزیر انگلیس برای روحیه دادن به نتانیاهو و سران تل آویو به مناطق اشغالی سفر کردند، چون نیروها و تجهیزات امنیتی اشغالگران بدست نیروهای فلسطینی افتادند.
بیشتر بخوانید:
افشای فریبی که اسرائیل قبل از طوفان الاقصی خورد؛ این تصمیم را چه کسی گرفت؟
اعلام خط قرمز ایران برای درگیری نظامی با اسرائیل یا آمریکا | پاسخ صریح کمال خرازی به ادعای ساخت بمب هستهای توسط ایران
اهمیت عملیات طوفان الاقصی نیروهای فلسطینی را در چه مواردی میتوان دانست؟ نتایج عملیات نیروهای فلسطینی در چه مواردی قابل بررسی است؟
صهیونیست ها میگفتند که حماس را شکست خواهند داد، اما در چند مورد درباره مبادله اسرا با حماس به صورت غیرمستقیم مذاکره کردند. صهیونیستها می گفتند که تونلهای غزه را فتح می کنند، اما نتوانستند، می گفتند که یحیی سنوار را ترور خواهند کرد، اما هنوز یحیی سنوار به عنوان فرمانده حماس در غزه به اداره امور می پردازد.
مسئله مهم غزه که در صحبت های مقام معظم رهبری هم منعکس شد، این بود که طوفان الاقصی ارزشهای نظام لیبرال دموکراسی را به چالش کشید، چون نظام غربی روی سه پایه اساسی قرار دارد که همه این مسائل به چالش کشده شد. موضوعهای حقوق بشر، آزادی بیان و سرانجام دموکراسی که زیربنای لیبرال دموکراسی غرب است و با عملیات طوفان الاقصی به چالش کشیده شد.
در حال حاضر وجدانهای بیدار در جهان بویژه در غرب موضوع اوکراین و غزه را با هم مقایسه می کنند و از رهبران غربی سوال می کنند که چگونه است با این همه حجم جنایت در غزه، واکنشی در میان رهبران غربی نیست و حتی غربی ها چراغ سبز به کشتار در غزه نشان میدهند، اما در اوکراین وقتی که تعدادی از کودکان و زنان در مقیاس بسیار کمتر کشته شدند، گوش دنیا را کر کردید.
این برای افکارعمومی غرب جای سوال است که چرا استاندارد دوگانه در حقوق بشر وجود دارد؟ خیزشی که در لندن، پاریس، نیویورک و سایر پایتخت های اروپایی ایجاد شده، بدنبال این سوال است که آزادی بیان کجاست؟ حقوق بشر کجاست؟ چرا هشتگ زدن در غرب برای فلسطین با مجازات روبرو می شود؟ چرا مردم فلسطین حق تعیین سرنوشت برای خود ندارند؟ مگر فلسطین مال کسانی نیست که آن جا بودهاند؟ چرا غرب حق تعیین سرنوشت برای فلسطین به رسمیت نمی شناسد؟ در واقع پس از طوفان الاقصی این شیشه عمر صهیونیستهاست که زمین خورده و در حال نابودی است.
رژیم صهیونیستی با هزینه کردن میلیاردها دلار بدنبال اغفال افکارعمومی و جلوگیری از بیداری وجدان بشری بود، اما پس از طوفان الاقصی این بیداری صورت گرفته است.
همین سران غربی که در جنگ غزه برای حمله به نتانیاهو چراغ سبز دادند، اکنون می خواهند که جنگ متوقف شود، چون معتقدند که غرب هم دچار چالش شده است. ما در چنین وضعی هستیم و نتانیاهو و رژیم صهیونیستی نمی تواند بیش از این ادامه دهد و برای تل آویو امکان جنایت بیشتر نیست.
بعد از کنار رفتن نتانیاهو هم چالش های جدیدی پیش خواهد آمد و او با مخالفت افکارعمومی داخلی حتی در مناطق اشغالی روبرو خواهد شد. نتانیاهو بر ادامه خونریزی اصرار می کند تا جلو فروپاشی خود را بگیرد، اما او هم نخواهد نتوانست و رژیم صهیونیستی همان گونه که مقام معظم رهبری اشاره کردند، شکست غیرقابل ترمیم خورده است و رژیم بعد و قبل از طوفان الاقصی متفاوت است.
صهیونیست ها می خواستند با عادی سازی روابط با برخی کشورهای عربی منطقه، یک کریدور اقتصادی به راه بیاندازد، اما این کریدور اکنون شکست خورده و این از دستاوردهای طوفان الاقصی است.
وقتی که مردم منطقه از تحولات فلسطین خشمگین هستند، حتما حاکمان ناگزیرند که یک روش جدید را در قبال فلسطین در پیش بگیرند. رژیم صهیونیستی در بن بستی که قرار داشت، به بحران و باتلاق بیشتری فرو رفته است و حیثیت و اعتبار آن زیر سوال رفته و همه مردم دنیا به نقاط ضعف رژیم صهیونیستی پی برده اند.
رژیم صهیونیستی اکنون یک رژیم آسیب دیده است که محور مقاومت نیز اجازه نخواهد داد که رژیم صهیونیستی بعد از این تنفس کند، چون صهیونیستها از درون دچار بحران و محاصره هستند و اکنون رژیم صهیونیستی از نظر عقیدتی و موجودیتی یک جسم غریب و اشغالگر در میان دریایی از خشم مردم مسلمان و عرب است. این جسم ناجور با بدنه منطقه هرگز نتوانسته خود را در منطقه تطبیق دهد. کنفرانس های اسلو، مادرید، کمپ دیوید و... برای عادی ساختن موقعیت رژیم صهیونیستی در منطقه بود، اما هیچگاه به هدف خود دست نیافتند.
اولین واکنش بعد از طوفان الاقصی از سوی مردم مصر بود که تعدادی از گردشگران صهیونیستی را به سزای عمل خود رساند و پس از آن اردنی ها به خیابان ریختند. این خشم اجتناب ناپذیر است و در بازی های جام جهانی قطر این خشم عمومی از رژیم صهیونیستی را دیدیم.
روند مقاومت مردم فلسطین را در شرایط فعلی چگونه ارزیابی می کنید؟
بعد از شکست سازمان آزادی بخش فلسطین در سیاست سازش با اشغالگران، مردم فلسطین از کوچکترین وسیله در اختیار خود یعنی سنگ استفاده کردند و انتفاضه سنگ یا همان انتفاضه حجر به راه انداختند، بعدش با چاقو به میدان آمدند و انتفاضة السکاکین را به راه انداختند و امروزه مقاومت با موشک های خود انتفاضه صاروخ را علیه اشغالگران دنبال می کند که به معنای انتفاضه موشک است و شهرهای اشغالی زیر موشک باران مقاومت فلسطین هستند. خشم موجود علیه اشغالگران باعث شده تا هر بار فلسطینی ها مجهزتر وارد میدان شدند.
ملتی که ۷۵ سال تمام در بدترین شرایط زندگی و امنیت و آرامش خود را در شرایط محاصره از دست داده و از کوچکترین مواهب زندگی برخوردار نبودند، هر رفتاری مانند طوفان الاقصی را ممکن است داشته باشد. وقتی رزمنده فلسطینی می رود و تانک مرکاوا را منفجر می کند، این یعنی مجاهد دست از جان شسته، وقتی مردم غزه این باریکه را تخلیه نمی کنند، یعنی مردم زیر بار نخواهند رفت و این اسطوره ها خلق شده و تا اشغال است، مقاومت هم خواهد بود. با این همه جنایت مگر می شود به نظریه دو دولت توجه داشت.
دو دولت یعنی بخشی از خانه ها و سرزمینهای فلسطینی ها همچنان در دست اشغالگران خواهد بود. هیچ کشوری و هیچ جریانی بدون این که حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین را در نظر داشته باشد، نمی تواند موضوع فلسطین را به نتیجه برساند.
فلسطینی ها هنوز کلید و سند ملکی خود را دارند، کل سرزمین فلسطین بایستی آزاد شود. توافقات کمپ دیوید، اسلو و شخص عرفات شکست خورد، چون عرفات پایداری و عزت مردم خود را در نظر نگرفت. همین طور که در آفریقای جنوبی، رژیم آپارتاید به رهبری سفیدپوستان اشغالگر که بدنبال اعمال حاکمیت بر مردم بومی بودند و ۳۰ سال نلسون ماندلا زندان کشید، اما در نهایت حاکمیت به مردم خود آفریقای جنوبی بازگشت.
از نگاه شما به عنوان سفیر سابق ایران در لبنان و اردن، رابطه ایران و محور مقاومت در جریان تحولات اخیر فلسطین و به طور کلی در روند کلی تحولات منطقه چگونه قابل تحلیل است؟
غرب می خواهد در فلسطین نظر خود را اعمال کند و بایدن حتی گفته اگر اسرائیل نبود، یک اسرائیل را باید تاسیس می کردیم، و هنوز در آمریکا سرخ پوستان با نظام مستقر مشکل دارند. منطق اصلی فلسطین و سنت الهی و تاریخی این است که تا زمانی که اشغال هست، مقاومت هم خواهد بود و اگر این منطقه بدنبال آرامش است، باید حق تعیین سرنوشت به ساکنان خود بدهد و آوارگان فلسطینی به سرزمین خود برگردند و در یک نظام انتخاباتی سالم دست به انتخاب بزنند.
لازم است که مردم فلسطین اعم از مسیحی و مسلمان و یهودی نظام خود را انتخاب کنند. این از پایه های اصلی لیبرال دموکراسی است که غرب زیر بار آن نمی رود و مقاومت هم هر روز با صلابت تر می شود و در مقابل رژیم صهیونیستی نیز هر روز ضعیف تر و خوارتر می شود. ما در بستری هستیم که دوران گذار بین الملل است. در این دوران گذار در بستری هستیم که شاهد افول هژمونی آمریکا هستیم.
آمریکا مانند گذشته تاثیر گذار نیست و نمی تواند اراده خود را به پیش ببرد. امروزه آمریکا در برابر چین کوتاه آمده و ملاقات رئیس جمهور دو کشور صورت گرفته است. در این موقعیت، کشورهایی موفق هستند که بتوانند قدرت آفرینی کنند و توان استراتژیک بازدارنده داشته باشند، از جمله این کشورها جمهوری اسلامی ایران است که به قول مقام رهبری مقتدر مظلوم و بسیار قدرتمند است. در تاریخ ۵۰۰ ساله اخیر هم هیچگاه این گونه ایران مانند امروز توان بازدارندگی نداشته است. هیچ وقت مانند امروز ایران این گونه خود را به تسلیحات بازدارنده مجهز نکرده بود.
آخرین دستاورد جدید ایران هم همین موشک هایپرسونیک ایرانی بود که مقام معظم رهبری در نمایشگاه نظامی از این موشک به همراه پهپادهای پیشرفته بازدید کرد. در این شرایط ایران و محور مقاومت که یک محور بازدارنده از جنوب لبنان تا دریای مدیترانه تا دریای سرخ و تنگه باب المندب ایجاد شده است، نقش تعیین کننده و بازدارندهای دارند.
دوران گذار فعلی، کلیدی ترین و حساس ترین مقاطع تاریخی ایران هستند، چون در شهریورماه ۱۳۲۰ پس از جنگ جهانی دوم که دوران گذار داشتیم، یک رژیم پوسیده و مزدور رضاخانی سرکار بود که با یک اشاره آمده بود و با یک اشاره هم رفت، در صورتی که اگر ایران یک کشور مستقل و عزتمند و قدرتمند و تاثیرگذار در همان دوران بود، ایران بدلیل پتانسیل بزرگ استراتژیک و ژئوپلیتیکی که در طول تاریخ داشته، نقش آفرینی می کرد.
الان ایران یک نظام انتخاباتی ، مستقل و مردمی دارد که بسیار قدرتمند است و توان بازدارندگی متعدد دارد و روی پای خود مستقل و با صلابت ایستاده است. در چنین شرایطی، محور مقاومت به عنوان بازوهای استراژیکی در کنار جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته و گروههای مقاومت مجهز شده اند. جمهوری اسلامی ایران از معدود کشورهایی است که مزدور پروری نکرده و انسان پروری کرده، انسان ها را رشد داده و آن ها را مستقل کرده و آن ها را به عنوان یک هویت مستقل پرورش داده که به سلاح های قدرتمند مجهز شوند، سلاح های غزه توسط خود مردم غزه ساخته شده است و در یمن و لبنان هم همین طور است و هر جا محور مقاومت وجود دارد، جوشش مردمی برای بهتر شدن وجود دارد.
در این شرایط وقتی که محور خیر به رهبری جمهوری اسلامی ایران و به همراهی محور مقاومت در مثلث شوم عبری-عربی روبروی هم ایستاده، سرانجام با حضور با صلابت ایران، پروژه تکفیری و داعشی از بین رفت.همچنین پروژه سرزمین سوخته شام از بین رفت. اکنون محور مقاومت در برابر بزرگترین پروژه استعماری تاریخ یعنی رژیم صهیونیستی که تمام توان و تجهیزات مدرن دنیا اعم از اطلاعاتی و تسلیحاتی و امنیتی در اختیار دارد در حال مقابله است و رژیم صهیونیستی در حال اضمحلال و نابودی است. مقام معظم رهبری در بازدید از نمایشگاه نظامی تاکید کردند که ایمان پشت سلاح های مجهز تولید شده داخلی است.
در واقع پیروزی های مقاومت که بزرگ است، بدلیل ایمان و عقیده با صلابت و شهادت پروری است و می گوید یا من پیروز هستم یا شهید می شوم، ولی آن سرباز کفرآمیز رژیم صهیونیستی به حیات کفر آمیز خود آلوده است و از میدان نبرد می ترسد و فرار می کند. آینده از آن اسلام و محور مقاومت است. انقلاب اسلامی با پیروزی خود مسیر تاریخ را تغییر داد و در مسیر رشد و توسعه با عزت مردم قرار گرفت. جهان کفر و استکبار در طول چهل سال گذشته همیشه شر و بی ثباتی تولید کرده و بدنبال عدم امنیت و سلب آسایش مردم و بلاد اسلامی بوده است و در یک محور شیطانی بدنبال قساوت بوده است، اما جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی مبشر صلح و آزادی با سرکوب محور شرارت بوده است و صلح و امنیت آورده است.
محور مقاومت مردم منطقه را از دست تروریست ها نجات داده است و ما در این مسیر رو به پیشرفت هستیم. طرح جمهوری اسلامی ایران براساس فطرت های بیدار بشری و آموزه های الهی است. امام صادق می فرمایند دین و فطرت یکسان هستند و مبشر صلح و خیر و درست عمل کردن هستند و شیطان همیشه شر آفرین است و هر جا شیطان باشد، امنیت و آسایش و صلح و راستی نیست و دروغ است. چطور رژیم صهیونیستی دروغگویی خود را آشکار کرده که حتی غربی ها هم گفتند که تو دروغ گفتی که در بیمارستان شفا تونل است. این ها چیزی نیست که در جهان امروز مخفی بماند. هر انسان با وجدان بیدار بشری، تبدیل به یک رسانه می شود و با توجه به تجهیزات مدرن فضای مجازی باید این دروغ ها را افشا کند.
در جریان درگیری های اخیر فلسطین و جنگ غزه، حزب الله لبنان تا چه حد توانسته در این تحولات ایفای نقش داشته باشد؟
در نبرد اخیر غزه، حزب الله وارد جنگ در جبهه شمال شد و تحت تاثیر ورود حزب الله، بسیاری از شهرک های صهیونیست نشین مجبور به کوچ اجباری به مناطق مرکزی شدند و بیش از ۷۰ درصد از تجهیزات راداری و پیشرفته رژیم صهیونیستی در شمال فلسطین اشغالی از بین رفته و دشمن در آن منطقه کور شده و نمی تواند عملیات نظامی انجام دهد. همچنین حزب الله بیش از ۱۰۰ شهید تا کنون داده است و این به معنای نقش آفرینی برجسته حزب الله در جنگ اخیر غزه است.
همچنین حزب الله یک تاکتیک بسیار مهم انجام داده و آن جنگ بدون جنگ است که سید حسن نصرالله به پیش برده و جنگی است که دشمن نتوانسته پاسخ دهد. چرا حزب الله و سایر محور مقاومت به آن صورت که مورد تصور است، نیامدند میدان؟ چون جمهوری اسلامی بدنبال مدیریت بحران است. نتانیاهوی خبیث سالهاست که بدنبال آن است که آمریکا را به نحوی درگیر جنگ در منطقه کند و منطقه را به آتش بکشد و همه را زیر تیغ تیز تسلیحات جهنی بیارود تا خودش فرار کند. اما جمهوری اسلامی از این نیرنگ باخبر است که نباید در این دام قرار گیرد.
محور مقاومت براساس حسابگری تاکتیک خود را به پیش می برد و مردم فلسطین و غزه کار خود را به پیش می برند. نیازی به رویارویی مستقیم نیست و رویارویی مستقیم یعنی افتادن در دام بزرگ نتانیاهو تا آمریکا درگیر جنگ منطقه شود و جنگ جهانی به راه اندازد، اما اکنون نتانیاهو تنها مانده و در سراشیبی سقوط است. این حکمت بزرگی بود که محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران انجام داد. اگر ما در این دام افتاده بودیم، در زمین رژیم صهیونیستی بازی کرده بودیم، مقاومت کار خود را انجام می دهد و حماس پیروز از این عملیات بیرون می آید.
اگر مقاومت در غزه دچار خطر جدی باشد، حتما تاکتیک جمهوری اسلامی و محور مقاومت تغییر خواهد کرد، ولی الان نیازی به این نبوده است و این مسئله بایستی تبیین شود که تاکتیکی اتخاذ شده است که هم محور مقاومت درگیر نشود و هم درگیر باشد. در واقع ایران و محور مقاومت با جنگ بدون جنگ اهداف خود را هوشمندانه به پیش می برد.
آینده در دوران گذار از آن محور مقاومت است و بدون محور مقاومت هیچ حرکتی قابل انجام نیست. به قول مقام معظم رهبری بعضی ها بدنبال قمار روی اسب باخته بودند، اما محور مقاومت به این ها نشان داد که این ها نمی توانند این کار را انجام دهند و این قدرت بازدارندگی و تعیین کننده مقاومت است که تحولات منطقه را بدست گرفته و در نتیجه مقاومت پیروز منطقه است، چون مردم با مقاومت هستند و براساس فطرت های بیدار مردم منطقه حرکت می کنند و صدردصد پشتیبان محور مقاومت مردم و در بالاتر از همه چیز خداوند نگهدار مقاومت است.
در طول ۴۰ سال گذشته تمام سران کفر خواستند گامهای مستضعفین منطقه را که در محور مقاومت منسجم شده، ریشه کن کنند، اما نتوانستند و نابود شدند، همان طوری که روزگاری صدام، قذافی و مبارک در منطقه نقش آفرینی می کردند و امروز نیستند، در آینده هم سایر رژیم های وابسته و مزدور فرو می ریزند.
نظر شما