من روسیاه و این جمع فرهیخته به حقیقت جویی وشایستگی و مناعت طبع این مرد گواهیمیدهیم.
سید محمود دعایی که از صبح تشییع پیکر استاد، در محل بیمارستان مهر حاضر شده بود، اکنون در بهشت زهرا بر پیکر وی نماز میخواند و برایش دعا میکرد.
«خدایا به ما توفیق بده آرمان و راه این مرد را ادامه دهیم. این مرد را با تمامی مناعت و احسانی که داشت، بردباری و شکبیایی که دربرابر ناملایمات نشان داد، بیامرز و با اولیاء محشورش کن»
شیخ مطبوعات میدانست بر پیکر چه کسی نماز میخواند و میدانست که چه چهرهای روی در نقاب خاک کشیده است. به همین دلیل روزنامهاش نخستین روزنامهای بود که خبر درگذشت آن زندهیاد را درج کرد و خود از ابتدای صبح به بهشت زهرا آمد تا از نفوذ معنویاش برای هرچه روانتر کردن کفن ودفن رفیق دیرنیش استفاده کند، که به حق کارساز بود.
محمد امین ریاحی مرد صافیاعتقاد عرصه فرهنگ و شاهنامه شناس و ادیب نامدار را جمع کمی مشایعت کردند، اما همچنان که دعایی در انتهای نماز خود اشاره کرده بود، هر کدام از این جمع که تا قطعه نامآوران آمده بودند، دریایی از دانش و اندیشه را در خود نهان داشتند. از شفیعی کدکنی، تا ایرج افشار تا محمد علی موحد، باستانی پاریزی، حسن انوری، علی اشرف صادقی، توفیق سبحانی، هوشنگ ابتهاج سایه و... شاگردان و ناشرانی چون محمد زهرایی و علی اصغر علمی.
ریاحی در قطعه نامآوران در کنار بزرگانی چون علی اصغر خبره زاده که زمانی با دکتر ریاحی در یک دانشگاه درس میخواندند، احمد رضا دریایی، نعمتالله جهانبانویی، احمد بورقانی و چند تن دیگر از اهل فرهنگ و هنر و مطبوعات به خاک سپرده شد.