موافقان از هرگونه نوگرایی در زمینه موسیقی استقبال میکنند حال آنکه برخی از آنها سالها پیش، نوگرایی عدهای در حوزه دیگری از موسیقی را رد کرده بودند اما این بار بهدلیل حضور موسیقیدانان نام آشنایی چون محمدرضا شجریان و شهرام ناظری، نوگرایی را نیاز موسیقی ایرانی میدانند. تکلیف مخالفان هم که معلوم است؛ مخالفند چون سنت شکنی را نمیپسندند.
نوگرایی همیشه با نوعی موضعگیری همراه بوده و عدهای برای دوری از همین موضعگیریها، تغییراتی که در سازهای تخصصی خود ایجاد کرده بودند را ارائه ندادند اما این بار حضور استاد آواز ایران بهعنوان اولین کسی که بهطور جدی از سازهای نو رونمایی میکند، فضای جدید را در موسیقی ایرانی به وجود میآورد که ممکن است به حضور بیشتر موسیقیدانانی منجر شود؛ موسیقیدانانی که سالهاست اندیشه تحول و تطور در موسیقی سنتی ایران را دارند.
اما مخالفان هم بیراه نمیروند. آنها میگویند در شرایطی که حتی معروفترین سازهای ایرانی و غیرایرانی هم برای مخاطب آشنا نیست و صدای بسیاری از سازهای ایرانی به گوش ما نمیرسد چه ضرورتی تولید سازهای جدید یا تکمیل سازهای قدیم را ایجاب میکند؟ در حقیقت بدون استفاده کامل از تمام تواناییهای سازهای آماده قبلی چگونه میتوان نیاز به تکامل این سازها را احساس کرد و امیدوار بود که سازهای جدید صداهای بهتری داشته باشند؟
این در حالی است که حتی مخالفان هم میدانند که هیچ کدام از سازهای رایج از روز اول به این شکل و شمایل نبودهاند و آنچه در دست ماست حاصل نوگرایی دیگران در دورههای قبل است. مخالفت و موافقت با سازهای جدید جنبه دیگری نیز دارد و سؤالهایی ایجاد میکند که پاسخ آن را باید در مصاحبههای رو در روی کارشناسان یافت؛ سؤالاتی مثل اینکه آیا نوازنده به شکل تجربی بهتر از سازنده ساز نواقص آن را میداند؟ یا سازنده ساز به شکل حرفهای میتواند ایرادهای ساز را برطرف کند؟ و آیا ممکن است آهنگساز براساس اصول آهنگسازی و ارکستراسیون بهتر از نوازنده و سازنده ساز مشکلات سازهای موجود و نیاز به سازهای جدید را درک کند؟
زمان، ماندگاری را مشخص میکند
مجید درخشانی، آهنگساز موسیقی سنتی ایران، تولید سازهای جدید را برای موسیقی ایرانی ضروری دانسته و معتقد است:«تغییر سـاختــاری در سازهای ایرانی برای ما جدید است در حالی که اروپاییها سال هاست که این تغییرات را پشت سر گذاشته و به یک استاندارد مشخص در سازهایشان رسیدهاند. در حقیقت زمانی که در اروپا ارکستر تکامل یافت، نیاز به تکامل سازها نیز به وجود آمد و سازهای مختلف مثل کلارینت، ویولن و... هر کدام به تدریج تغییر کردند و به شکل فعلی رسیدند.»
وی درباره تکامل سازهای ایرانی میگوید: «از آنجا که برای سازهای غیرایرانی یک استاندارد وجود دارد، دیگر کسی نمیتواند و نمیخواهد که شکل فعلی ویولن یا هارپ را تغییر دهد چون ضرورت آن را احساس نمیکند. اما هنوز نمیتوان در مورد سازهای ایرانی به چنین نتیجهای رسید.»
درخشانی همچنین میافزاید:«تفاوت ما با اروپاییها در این است که آنها برای تکامل و تغییر در سازهایشان حمایت دولتی داشتهاند و خیلی سریعتر از ما توانستند نمونه کامل شدهای از سازهایشان را در ارکسترها بهکار گیرند. در حقیقت آنها با به کارگیری تلاش پیشینیان خود در زمینه ساخت ساز، توانستند با تغییر در صدا دهی سازهایشان، ارکستر کامل تری داشته باشند. در حالی که ما با وجود آنکه به یک آنسامبل جدید نیاز داریم هنوز نتوانستهایم به توافقی در سازهایمان برسیم که امکان ایجاد این آنسامبل فراهم شود.»
درخشانی با بیان اینکه تعدادی از سازهای ایرانی ایراد فنی دارند، میگوید: «سازهای ایرانی کاملند اما برخی از آنها مشکلاتی را برای نوازنده ایجاد میکنند که باید با تغییر ساختاری، این ایرادها را برطرف کرد. بهعنوان مثال نوازنده تار هنگام اجرا همیشه نگران پارهشدن پوست سازش است یا برخی، از کوک خالی کردن سازهایشان میترسند. بنابراین شاید با کمی تغییر بتوان از یک سو این نگرانیها را به حداقل رساند و از سوی دیگر صدای بهتری هم ایجاد کرد.»
این نوازنده با تاکید بر اینکه هنوز یک شکل ثابت برای سازهای ایرانی وجود ندارد، درباره احیای سازهای قدیمی میگوید: «موسیقی ما به صداهای نو نیاز دارد که میتوان این صداها را با احیای سازهای قدیمی ایجاد کرد. در حقیقت گاه برای تولید صداهای جدید نباید از صفر شروع کرد و میتوان با به کارگیری سازهای قدیمی و فراموش شده در قالبی نو به هدفی که مورد نظر موسیقیدانان است، رسید. بنابراین ما از یک سو به صداهای جدید در موسیقی نیاز داریم و از سوی دیگر میتوانیم این صداها را در موسیقی قدیم خودمان پیدا کنیم.»
وی درباره موضعگیریهایی که نسبت به ساخت سازهای جدید میشود، معتقد است:«اگر وجود یک ساز ضروری باشد با گذشت زمان ماندگار میشود و اگر تولید آن بیدلیل باشد، به راحتی از دنیای موسیقی حذف خواهد شد. بنابراین نباید حضور سازهای جدید را خطری برای سازهای قبلی احساس کرد.»
راه را باید هموار کرد
میلاد کیایی، آهنگساز و نوازنده سنتور نیز هر حرکت جدید در موسیقی را مثبت دانسته و میگوید: «باید برای کسانی که قصد دارند موسیقی ایران را با حفظ ویژگیهایش دگرگون کنند، راه را هموار کرد تا این قدمهای مثبت به نتیجهای برسد که در نهایت مورد نظر همه موسیقیدانان است.»
کیایی نیز همچون درخشانی معتقد است: «اگر ساخت سازهای جدید در موسیقی ایرانی ضروری باشد، این کار تاثیر خود را گذاشته و سازها ماندگار میشوند. بنابراین نباید درباره سازهایی که هنوز به شکل جدی در موسیقی به کار گرفته نشدهاند پیش داوری کرد. اگرچه به هر حال همیشه مخالفانی هستند که نسبت به کارهای جدید هنرمندان مشکوک هستند و کارشان را زیر سؤال میبرند اما این موضوع نباید مانع رشد خلاقیت هنرمندان شود.»
این نوازنده سنتور با اشاره به تکامل ساز تخصصی خود از گذشته تا امروز میافزاید:«ساز سنتور در طول زمان تغییرات بسیاری داشته است. بهعنوان مثال ابتدا تارهای آن از جنس ابریشم و زه بود اما بعدها هنرمندانی از فرنگ سیم فلزی آوردند و روی سنتور بستند.
این کار آنها ابتدا با مخالفت موسیقیدانانی مواجه شد که هر گونه سنت شکنی را توهین به موسیقی میدانستند. اما به هر حال سیم فلزی بهتر از ابریشم و زه بود چون علاوه بر داشتن صدای بهتر، کوک ساز را بیشتر نگه میداشت. بنابراین ممکن است در طول زمان ویژگیها و ضرورت ساخت سازهای جدید نیز مشخص شود.»
کیایی، معرفی سازها به مردم عادی را مهمترین مسئلهای میداند که تا به حال به آن توجه نشده است. وی در این باره میگوید:«معرفی سازهای قبلی و معروف باید در اولویت باشد چون متأسفانه مردم حتی با معروفترین سازها هم آشنایی ندارند. اما این موضوع نباید مانع ساخت سازهای جدید باشد و ضرورت آن نادیده گرفته شود. البته یکی از محسنات ساخت سازهای جدید امکان معرفی آنها در مراسم رونمایی است که میتواند ذهن مردم را نسبت به موسیقی درگیر کرده و حتی هنگام مقایسه با سازهای قبلی، صدای آنها نیز شنیده شود. اگرچه تاکید میکنم باید معرفی سازهای قبلی و ساخت و شناساندن سازهای جدید در کنار هم باشند.»
نوآوری، اتفاقی جهانی است
لوریس چکناواریان، هم همچون دیگران، نوآوری را یک ضرورت میداند و میگوید:«تعدادی از سازهای جدید وسعت صدای سازهای قبلی را بیشتر کرده و امکاناتی را در اختیار نوازنده قرار میدهند که پیش از این وجود نداشته است. حتی شاید با چنین دیدی بتوان سازهای جدید را به شکل جدیتر به ارکستر راه داد.»
این آهنگساز نیز هرگونه پیشداوری و قضاوت در مورد سازهای جدید را بیدلیل دانسته و میافزاید:«باید با حفظ اصالت موسیقی ایرانی، سازهای آن را تغییر داد تا صداهای بهتری از آنها استخراج شود. در حقیقت نباید قبل از به کارگیری سازها در ارکسترهای سنتی و غیرسنتی آنها را رد کرد. چرا که نوآوری، اتفاقی است که در همه جای دنیا رواج دارد و هنرمندان رشتههای مختلف هرازگاه با توجه به امکاناتی که در اختیار دارند، نیازی را برطرف کرده و ضرورتی را ایجاد کردهاند.»