همشهری آنلاین: «داستان فلسطین موضوع ریشهداری است و حوادثی که امروز اتفاق میافتد نتیجه ظلمها و جنایات گستردهای است که رژیم صهیونیستی در حق مردم فلسطین روا داشته در حقیقت زندان بزرگی درست کرده که فلسطینیها در آن در شرایط بسیار سختی زندگی میکنند.» این بخشی از اظهارات رامین مهمانپرست سخنگوی سابق وزارت خارجه ایران، در گفتوگو با روزنامه همشهری درباره تحولات امروز غزه و عملیات بیسابقه فلسطینیها موسوم به طوفان الاقصی است. مهمانپرست با اشاره به اینکه طراح کلی رژیم صهیونیستی این است که غزه را کاملا از فلسطینیها تخلیه کرده و این منطقه را به سرزمینهای اشغالی اضافه کند، میگوید که این طرح عملی نخواهد شد و صهیونیستها در نهایت بهدلیل تبعات سنگین این جنگ مجبور خواهند شد که به آتش بس دائمی تن دهند. این مصاحبه را در ادامه میخوانیم.
عملیات طوفان الاقصی چطور شکل گرفت و نتایجه آن را چطور ارزیابی میکنید؟
خوب عملیات طوفان الاقصی نتیجه این فشارها و ظلمها بود که عکسالعمل جدی در بین نیروهای مقاومت حماس داشت. رزمندگان حماس با این عملیات صحنه را تغییر دادند، یعنی همیشه رژیم صهیونیستی بود که ادعا میکرد در بخشهای اطلاعاتی دارای قدرت بسیار بالایی است؛ در بحث امنیتی توانمندیهای غیرقابل رقابتی دارد و در بخش دفاعی نیز با سیستم گنبد آهنین در حمایت از مردمی که به آن سرزمین آورده دست بالا را دارد و میتواند یک ضریب اطمینان بالایی را ایجاد کند؛ عملیات طوفان الاقصی هر سه ادعا را در هم شکست. به عبارت دیگر؛ طوفان الاقصی نشان داد صهیونیستها از عملیاتی با این وسعت ـ که حداقل از یک سال قبل تمرینهای آن شروع شده بود ـ یا اصلا اطلاعی نداشتند یا بهلحاظ سیستم امنیتی نتوانسته از امنیت کسانی که در داخل شهرکها و سرزمین اشغالی بودند دفاع کند.
درباره کارآیی سیستم گنبد آهنین هم دیدیم وقتی تعداد زیادی موشک نیروهای مقاومت به سمت شهرهای سرزمین اشغالی شلیک شد نتوانستند همه موشکها را رهگیری و منهدم کنند و به همین دلیل شهرهای مختلفی آسیب دیدند و آژیرهای خطر دائما به صدا در میآمد.
بیشتر بخوانید:
یک بام و دو هوای حقوق بشر در جنایت علیه فلسطین
نشانهها و روزنههای آتشبس دوباره در غزه + فیلم
عملیات یمن گوشهای از توانایی جبهه مقاومت
شکست امنیتی دفاعی اسرائیل
وضعیت سیاسی و شرایط داخلی در سرزمینهای اشغالی را چطور ارزیابی میکنید؟
پس از عملیات طوفان الاقصی، برنامههایی که احتمالا بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی برای منطقه داشت کاملا به هم ریخت و نخستوزیر اسرائیل در شرایط بسیار سختی قرار گرفت. البته نتانیاهو بیشتر از اینکه بهدنبال یک اهداف جمعی باشد به نظر میآید بهدنبال منافع شخصی خودش و ماندن در قدرت به هر قیمت ممکن است. وضعیت رژیم صهیونیستی بهگونهای نیست که بتواند عملیاتهای غیر منظم و جنگهای چریکی را در طولانیمدت ادامه دهد. نقطه شکست رژیم صهیونیستی همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند ضربات غیرقابل ترمیمی است که به این رژیم وارد شد و آن 3 ادعای بزرگ را در هم شکست.
همچنانکه که دیدید صهیونیستها مجبور شدند آتش بس اولیه را بپذیرند که باز هم در واقع تعبیری که مقام معظم رهبری در این باره بهکار بردند این بود که تل آویو عملا ضربه فنی شد به این معنی که تسلیم شدند و به نقطه آخر رسیدند. نتانیاهو و تیمش ادعا میکردند با عملیات طوفان الاقصی بهانهی خوبی به دست آوردند که میتوانند حماس را کاملا از بین ببرند، تمام تونلهای زیرزمینی در غزه را منهدم کنند و سرزمین فلسطین را از حماس پاک کنند؛ یا اینکه فلسطینیها را مجبور به کوچ اجباری کنند و آنها را در صحرای سینا یا مناطق دیگری مستقر کنند. دیدیم که ورود ارتش رژیم صهیونیستی به داخل غزه هیچ کدام از این اهداف را محقق نکرد. درست است که مردم بیگناه زیادی در این جنگ به شهادت رسیدند ولی واقعیت این است که عملیات کردن بر علیه مردم مظلوم غیرنظامی هیچ هنر ارزشمندی نیست و نیروهای حماس همچنان با قوت به عملیات خودشان ادامه میدهند.
تفاوت عملیات طوفان الاقصی با جنگهای گذشته در چیست؟
همیشه سیاست رژیم صهیونیستی این بود که عملیات های نظامیاش خارج از مرزهای خود و کوتاه مدت با با ضربات تعیینکننده باشد تا بتواند آن را مدیریت کند. اما اکنون میبینیم که داستان کاملا برعکس شده است. رژیم صهیونیستی درگیر جنگ شده و در داخل شهرکها و سرزمین اشغالی امنیت برقرار نیست؛ حدود 500 هزار شهرک نشین به کشورهای خودشان بازگشتهاند، سیستم اقتصادی فلج شده و تلآویو مجبور شده هزینههای زیادی را بابت درگیری با یک گروه به اصطلاح چریکی یا گروهی که یک ارتش کلاسیک نیست و تازه یک بخشی از نیروهای مقاومت است؛ پرداخت کند.
پیشبینی شما درباره آینده جنگ غزه چیست؟
پیش بینی من این است که عملیات نظامی صهیونیستها در غزه نمیتواند بهطور فرسایشی ادامه پیدا کند. فلسطینیها چیزی برای از دست دادن ندارند و از حق خودشان دفاع میکنند. آنها برای حاکمیت سرزمینهایی که اشغال شده مبارزه میکنند، برای آزادی کسانی که به اسارت گرفته شدند.
امروز عملیاتهایی که در یمن علیه صهیونیستها انجام میشود بسیار کارآمد است و میتواند ضربات جدیتری به اسراییلی ها وارد کند. اگر دامنه درگیری ها گسترده تر شود، طرفی که بازنده این نبرد غیر برابر است حتما رژیم صهیونیستی و حامیان آمریکایی، فرانسوی و انگلیسی تل آویو خواهند بود.
آیا احتمال تحقق سیاست کوچ اجباری فلسطینیها وجود دارد؟
مهمترین کشورهایی که باید در عملیات کوچاندن اجباری فلسطینیها نقشآفرینی میکردند مصر و اردن بودند که هر دو مخالفت کردند. ضمن اینکه مردم فلسطین نیز در عمل نشان دادند که حاضر به ترک سرزمین خود نیستند. اگر فلسطینیهای ساکن در غزه میخواستند کوچ اجباری را بپذیرند وقتی میدیدند که صهیونیست ها خانه های آنان را روی سرشان خراب میکنند، بیمارستانها را می زنند، مدارس را هدف قرار میدهند، زنان و کودکان غیرنظامی را به شهادت میرسانند باید سرزمین خود را میکردند اما ما شاهد بودیم که نه تنها این اتفاق نیفتاد که وقتی آتش بس موقت اعلام شد مردم جشن گرفتند و کسانی که به دلیل موج گسترده حملات مجبور به ترک خانه های خود شده بودند، بازگشتند؛ این یعنی سیاست رژیم صهیونیستی به نتیجه نرسید و نخواهد رسید و تل آویو مجبور می شود در نهایت تحت فشار شدید افکارعمومی دنیا آتشبس دایم را بپذیرد.
به نظر شما تحولات امروز غزه چه تاثیری بر تحولات آتی تلآویو خواهد داشت؟
فکر میکنم که شاهد تغییرات بزرگی در داخل رژیم صهیونیستی باشیم. نتانیاهو سرنوشت خودش را به جنگ گره زده است و میداند که موقعیت سیاسیاش را به احتمال زیاد از دست خواهد داد. ضمن اینکه، عملیات طوفان الاقصی تمام تلاشهایی که تا به امروز انجام شده بود تا از اسراییل به عنوان یک چهره صلحطلب نام برده شود از بین رفته است. تلاش بسیاری شده بود تا بگویند که تل آویو میخواهد وارد عادی سازی روابط با کشورهای عربی شود. تلاش شده بود تا بگویند که فلسطینیها گروههای تروریستی هستند اما با عملیات طوفان الاقصی این صحنه عوض شد؛ الان مردم فلسطین به عنوان مظلومانی که برای سرزمینشان شهدای زیادی دادهاند شناخته می شوند و در مقابل رژیم صهیونیستی به عنوان یک جنایتکار جنگی شناخته شده است. ادامه حملات تل آویو به غزه وضعیت را برای این رژیم نامشروع بدتر خواهد کرد در واقع شاید بتوانیم اینطور بگوییم که نقطهی پایان رژیم صهیونیستی آغاز شده است.
اقدامات یمن در حمایت از مردم فلسطین را چطور ارزیابی میکنید؟
جبههی مقاومت که در کشورهای مختلف مستقر هستند هنوز وارد بهطور کامل عملیات نشدند. اقدامات یمن از جمله جلوگیری از رفت و آمد کشتیهای اسراییلی یا کشتیهایی که به مقصد سرزمین های اشغالی حرکت میکنند در واقع گوشهای از تواناییهای جبههی مقاومت است.
به اعتقاد من، آمریکاییها بهدنبال گسترش جنگ نیستند چون منافع خود را در این نمیبینند که بخواهند درگیر یک جنگ بزرگ منطقه ای شوند. برخلاف اسراییلیها که تلاش دارند به نوعی این درگیری را به نقطهای بکشانند که پای آمریکا را به آن باز کنند و واشنگتن را مجبور کنند که تمامقد وارد این صحنه شود. من فکر میکنم همین مقدار که جبهه مقاومت بخشی از تواناییهایش را به رخ کشیده و نشان داده است که که اگر رژیم صهیونیستی به جنایات خود در غزه ادامه دهد باید هزینههای بسیار سنگینی پرداخت کند، تاثیر زیادی داشته و تعیینکننده خواهد بود.
آیا احتمال گستردهتر شدن درگیریها در منطقه و ورود آمریکا به این جنگ وجود دارد؟
اگر آمریکاییها به هر دلیلی فریب رژیم صهیونیستی را بخورند و وارد درگیری بزرگتر در منطقه شوند مسلما منافع زیادی را از دست میدهند و جایگاه خود را در این منطقه برای سالهای طولانی از دست خواهند داد. من بعید میدانم که چنین اتفاقی بیافتد و رژیم صهیونیستی نقشهها را نمیتواند به نتیجه برساند.
آمریکاییها اکنون در موقعیتی هستند که انتخابات ریاستجمهوری نزدیک است. آنها سعی میکنند تا حدی از اسراییلیها دفاع کنند که خودشان بهطور مستقیم درگیر عملیات نظامی نشوند. آنها به هیچ وجه وارد شدن به یک عملیات نظامی را به مصلحت خودشان نمیدانند.
شاید برخی انتظار داشتند که حزبالله لبنان یا ایران بهطور تمامقد وارد این درگیری شوند. چرا این اتفاق نیفتاد؟
نوع عملیات و جنایت اسراییلیها در غزه با این هدف صورت گرفت که یک درگیری گسترده منطقهای ایجاد کن و پای ایران را به این درگیری باز کرده و از طرف دیگر کشورهای غربی را وارد این درگیری کنند. به نظر من، یک سیاست بسیار هوشمندانهای در پیش گرفته شد. سیاست جمهوری اسلامی ایران و کشورهای دیگری چون لبنان در قبال فلسطین این بوده که مردمی که مورد ظلم واقع میشوند خودشان بتوانند این توانمندی را پیدا کنند که در مقابل ظلم مقاومت کنند. برهمین اساس در غزه ما میبینیم که فلسطینیها از سرزمین خودشان دفاع میکنند.
از ابتدای دور جدید درگیریها در غزه، شاهد استانداردهای دوگانه غرب در ارتباط با مساله فلسطین بوددهایم. نظر شما در اینباره چیست؟
درگیری در فلسطین به این مساله بازمیگردد که گروهی از مردم (فلسطینیها) خودشان را متعلق به این سرزمین میدانند و معتقدند کسانی که از کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند این سرزمین اشغال کردهاند. خوب بهترین راهحل این است که طی یک انتخابات آزاد کسانی که متعلق به این سرزمین هستند ـ جدای از اینکه این مردم فلسطینی مسلمان باشند، مسیحی باشند یا یهودی ـ در یک روند دموکراتیک انتخاباتی شرکت کنند و هر جریانی که پیروز انتخابات شد، دولت بعدی را تشکیل دهد. حال این دولت میتواند مسلمان باشد، مسیحی باشد یا حتی دولت یهودی. اینکه مردمی که متعلق به سرزمین فلسطین هستند طی یک انتخابات دولت خودشان را تعیین کنند بهترین شیوه برای حل مشکل فلسطین است اما چرا الان با اجرای این راهکار مقابله میکنند؟ چرا اجازه نمیدهند؟ معلوم میشود که واژههایی چون دموکراسی، حقوق بشر یا لزوم مقابله با تروریسم فقط ابزارهای سیاسی در دست قدرتها هستند.
شما ببینید که رژیم صهیونیستی آشکارا اعلام میکند که افراد حماس را ترور خواهد کرد، رسما اعلام میکند که بیمارستانها، مدارس، نیروهای امداد و خبرنگاران را هدف قرار میدهد و آنان را به شهادت میرساند اما هیچکس بحث حقوق بشر و مسایل انسانی را مطرح نمیکند؛ گویی آنها حق دارند که این کارها را انجام دهند. ولی در مقابل اگر فلسطینیان دست به اقدام متقابل بزنند آنگاه به آنان گفته میشود تروریست.
نقش نهادهای بینالمللی را در تحولات امروز غزه چطور ارزیابی میکنید؟
نهادهای بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم به این دلیل شکل گرفت که جلوی جنگهای بعدی را بگیرد و اجازه ندهد که خون انسانهای بیگناه پایمال شود ولی در عمل شاهد بودیم که همان قدرتها ادامهدهنده این رفتار ظالمانه در بین کشورهای مستقل شدند و هر کجا که منافعشان ایجاب میکرد دست به جنایت بزنند. به این ترتیب، واژههای سیاسی که تعریف کرده بودند فقط به عنوان یک ابزار برای رسیدن به اهداف خودشان مورد استفاده قرار گرفت. امروز در جنگ غزه ببینید که بحث حقوق بشر کجاست؟ بحث دموکراسی کجا رفته است؟
جنگ غزه نشان داد که نهادهای بینالمللی واقعا کارایی خود را ـ به معنای تعریف اولیه ـ از دست دادهاند. شما شاهدید امروز کشورهای جهان میخواهند جنایات رژیم اسراییل را محکوم کرده و جنگ را متوقف کنند اما آمریکاییها از حق وتوی خود استفاده کرده و این درخواست را رد میکنند.
واقعا باید در ساختار نظام بینالملل تجدید نظر صورت بگیرد. این نظام فعلی ناعادلانه طراحی شده و قدرتها طوری نهاد شورای امنیت یا مجمع عمومی سازمان ملل را طراحی کردهاند که هر جا لازم باشد برای دفاع از منافع خودشان از حق ظالمانه «وتو» استفاده میکنند. اگر یک جهان بهتری میخواهیم، اگر جهان عادلانهتری میخواهیم باید به سمتی برویم که همه نهادهای بینالمللی مورد تجدید نظر قرار بگیرند با یک ساختار جدیدی جایگزین شوند که در آن کشورهای مستقل بتوانند از منافع و امنیت خود دفاع کنند.
نظر شما