یک سال پیش تولیدکنندگان نفت، شاهد بودند که قیمت نفت خام در بازارهای جهانی به مرزهایی رسید که هیچ کارشناسی تصور آن را هم نمیکرد. افزایش قیمت موجب نگرانی مصرفکنندگان و سود تولیدکنندگان شده بود و در این میان هر طرف بهدنبال متهمی برای گناهکارشناختن در این ماجرا بود.
در آن زمان همواره تاکید میشد که عوامل اصلی بازار یعنی تقاضا و عرضه در افزایش قیمت، نقش مهمی بازی نمیکنند و در واقع عوامل خارج از کنترل بازار از جمله معاملهگران نفت در بازارهای بورس هستند که به افزایش قیمتها دامن میزنند. در آن زمان، بحرانی در بازارهای بورس رخ داد که نماد آن ورشکستگی شرکت نفتی انرون در آمریکا بود. این رویداد موجب شد تا افت قیمت در بازار سهام آمریکا صاحبان سرمایه و صندوقهای بازنشستگی را به سوی بازار کالایی از جمله نفت و طلا و فلزات هدایت کند.
با رویآوردن سرمایهگذاران به این بازارها شاهد بودیم که قیمت انواع کالاها از جمله نفت بهشدت و با سرعت رو به افزایش گذاشت. در چنین شرایطی بازار نفت شاهد رویدادی بیسابقه بود و هر روز خبرها از شکستهشدن مرز قیمت نفت خام حکایت داشت. این شرایط به افزایش قیمت فراوردههای نفتی منجر شد و تحتتأثیر افزایش قیمت فراوردههای نفتی، تورم بر اقتصاد کشورهای مصرفکننده فشار کمرشکنی را وارد میکرد.
در این اوضاع، صاحبان قدرت در کشورهای مصرفکننده، تولیدکنندگان نفت از جمله سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک را عامل این بحران اعلام میکردند. در این زمان اوپک همه توان تولید نفت خود را بهکار گرفت تا نیاز بازار را پاسخ دهد ولی این تلاش حاصلی نداشت.
در واقع شرایط تقاضای کاذب در بازار به نحوی بود که همه توان تولید کشورهای تولیدکننده نیز توان پاسخ به آن را نداشت. این تقاضا البته در بازار واقعی و مصرف نبود بلکه در بازار کاغذی بورس کالا در نیویورک و لندن بود. حتی در آن دوره، برخی تولیدکنندگان از فقدان مشتری برای نفت خویش سخن میگفتند و متعجب بودند که چرا خریداران نفت در بازاری که هر بشکه نفت را به 150دلار میخرند خریدار نفت آنان نیستند.
همان زمان، برخی از دستاندرکاران بازار نفت از معاملات کاغذی نفت در بورس کالا بهعنوان یک متهم اصلی در بروز مشکل افزایش قیمت نفت سخن میگفتند و هشدار میدادند اما بهدلیل شرایط بحرانی صندوقهای سرمایهگذاری در کشورهای صنعتی، مسئولان دولتی اقدامی برای کنترل این معاملات نمیکردند.
حاصل این روند در بازارهای کالا، بحران فعلی اقتصاد جهان است. نظارت ناکافی بر معاملات غیرواقعی در بازارهای سهام موجب شد تا روند معاملات پیاپی و زنجیرهای در نقطهای به بنبست برسد و اقتصاد متوقف شود. راهی که در اقتصاد جهان برای این بحران یافتهاند در نهایت میتواند بازارهای کالا از جمله بازار نفت را تحتتأثیر قراردهد ولی در میان کشورهای تولیدکننده نیز برخی در پی راهحلهایی هستند. یکی از این راهحلها راهاندازی بورس اختصاصی کشورهای تولیدکننده نفت است؛ طرحی که شاید در اولین نظر بسیار خوب و عملی بهنظر برسد ولی در واقعیت رؤیایی است.
کشورهای تولیدکننده نفت هیچگاه از زیرساختهای اقتصادی لازم برای راهاندازی بورسهای شفاف کالا برخوردار نیستند. اگر نه همه، اغلب فاقد اقتصادی سازمان یافته و قابل برنامهریزی هستند. این شرایط موجب میشود که این ایده کمی غیرعملی و دور از دسترس بهنظر برسد. اما این دیدگاه طرفداران قوی و پیگیری در میان اعضای اوپک دارد.
این ایده براین اساس شکل گرفته که باید کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت اعم از کشورهای عضو اوپک و غیراوپک قیمت نفت را تعیین کنند. آنان قصد دارند از این پس اجازه ندهند یک عده معاملهگر در بازار بورس قیمت نفت را تعیین کنند و تولیدکنندگان، محکوم به پذیرفتن قیمت تعیینشده در بورسهای کالای بینالمللی باشند. به اعتقاد نماینده ایران در هیأت عامل اوپک، بررسی تغییر شرایط یادشده و ازبینبردن انحصار بازارهای بورس در تعیین قیمت نفت، از پرسشهایی است که همواره میان تولیدکنندگان (بهخصوص اخیرا) مطرح شده است.
اینکه بازارهای بزرگ بورس دنیا از سوی کشورهای مصرفکننده نفت شکل گرفته است و به محل اصلی تعیین قیمت نفت تبدیل شده ناشی از نیاز و ضرورتهای اقتصادی است. بازارهای بزرگ کالا در دنیا در اختیار کشورهای مصرفکننده است و این سؤال که چرا این بازارها محل تعیین قیمت یک کالاست نیز مشخص است.
محلی که مصرفکننده و تولیدکننده بهصورت شفاف به دادوستد میپردازند و قیمتها در شرایط رقابتی مشخص میشود بهترین محل برای تعیین و مشخص کردن قیمت است. قیمت نفت باید در محلی تعیین شود که شرایط رقابتی و شفافی برای دادوستد برقرار است و دو سوی دادوستد یعنی فروشنده و خریدار در تعاملی روشن و مشخص به توافق برای مبادله کالا با پول برسند.
در واقع این شرایط است که بازارهای بورس بزرگ دنیا را به محلی برای تعیین قیمت تبدیل کرده است. اینکه چرا این بازارها در انحصار کشورهای مصرفکننده است نیز ناشی از آن است که کشورهای تولیدکننده بهدلیل ساختار اقتصادی حاکم، تمایلی برای حضور در این بازارها نداشتهاند.
اگر کشورهای تولیدکننده نفت خواهان آن هستند که با ایجاد بازار بورس به این انحصار خاتمه دهند باید در مرحله نخست به بازسازی اقتصادی خویش رویآورند و با ایجاد شرایطی که امکان رقابت سالم را فراهم کند به این انحصار در معاملات نفتی خاتمه دهند. به اعتقاد محمدعلی خطیبی این پرسش مطرح است که آیا امکانی وجود ندارد که کشورهای تولیدکننده اعم از اوپک و غیراوپک با همکاری یکدیگر بازار بورسی ایجاد کنند که با بازار بورس کشورهای مصرفکننده در رقابت باشد و آنان یکدیگر را اصلاح کنند و باعث شفافتر شدن بازار نفت شوند؟
بدون شک چنین رویکردی خوب و مثبت است و میتواند یک اقدام سازنده و رو به جلو باشد ولی مهمترین مسئله این است که کشورهای تولیدکننده نفت چگونه در این بازار مشارکت خواهند کرد و به چه شکل در این بازار مداخله خواهند کرد. چنین رویکردی عملی و قابل دفاع است ولی بدون شک باید بهطور دقیق مطالعه و بررسی شود. خطیبی افزود: هماکنون زمان آن رسیده که کشورهای تولیدکننده درصدد تاثیرگذاری بیشتر در قیمتگذاری نفت باشند.
نماینده ایران در هیأت عامل اوپک افزود: تجربه کسبشده درباره بانکها و مؤسسههای مالی، باید درخصوص بازارهای بزرگ بورس نیز اعمال شود و کنترل بیشتری بر عملکرد آنها صورت گیرد. این اقدام از انحرافهای احتمالی و کسب منفعتهای غیرمجاز و سوءاستفادهها جلوگیری میکند. شاید بهتر باشد در کنار ایجاد بورسهای بینالمللی از سوی تولیدکنندگان، ناظرانی از سوی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان، فعل و انفعالات بازارهای بورس را کنترل و بر آنها نظارت کنند.