همشهری آنلاین - فرشاد شیرزادی: غلامحسین عمرانی، شاعر، پژوهشگر و استاد دانشگاه تسلط خاصی به عرفان و تصوف اسلامی دارد. مدرک دانشگاهی او نیز دکترای عرفان اسلامی است. او همچنین از معدود کسانی در ایران است که نحلههای مختلف فلسفی را به خوبی میشناسد. او فلسفه هم تدریس میکند. این شاعر زاده فیروزکوه، در گفتوگوی پیش رو نام نخستین شاعری را میآورد که پیش از انقلاب برای مردم مظلوم فلسطین شعر سرود و همچنین از سنایی، عطار و مولانا به عنوان نخستین شاعران مقاومت در شعر کلاسیک فارسی یاد میکند. او البته میگوید: «آن زمان شعری با عنوان شعر مقاومت وجود نداشت اما امروز روز که ما شعر آنان را تحلیل و شرح میکنیم، به سادگی درمییابیم که با شعر مقاومت طرفیم.»
گفتوگوی ما را با عمرانی بخوانید:
شعر مقاوت که در حال حاضر مرتبط با موضوع غزه است، چه تأثیری بر متن زندگی مردم فلسطین دارد؟ برای اینکه سرایش اینگونه شعر شکل و شمایل کاسبکارانه به خود نگیرد، ما چگونه میتوانیم فضا را مهیا کنیم و شعر اصیل مقاومت را از دیگر شعرها با مقاصد مختلف بازتعریف و شناسایی کنیم؟ چه شعری در این زمینه با طیب خاطر شاعر نوشته میشود؟ ویژگیها و مشخصاتش به طور جزئینگرانه چیست؟
در پرسش شما دو موضوع مستتر است: یکی مقاومت جهانی و دیگری متن زندگی مردم فلسطین. این دو اصطلاح برخاسته از نهاد مردمی است و شعر هم جوششی از نهاد مردم است، اما بر زبان شاعر جاری میشود. اجازه میخواهم درباره پدیده شعر مقاومت قدری برایتان صحبت کنم و مقدمهای بس کوتاه ارائه دهم: نخست اینکه پدیده شعر مقاومت برخلاف انتظار مردم، پدیدهای امروزی نیست بلکه از سدهها و نه دههای گذشته وجود داشته منتها به انحای گوناگون ارائه شده است.
شما چگونه شعر مقاومت دههای گذشته را با سدههای گذشته یکی میدانید؟
ممکن است روزگاران قبل به آن شعر عنوان شعر مقاومت اطلاق نمیشد. در پژوهشهایی که در طول سالیان درباره انواع شعر، از حیث درونمایه و محتوا داشتهام، دیده ام که شعر روزگاران گذشته، در برهههایی از تاریخ، شعر مقاومت بوده. البته اگر مجال باشد، به شعر مقاومت این روزگار هم خواهم پرداخت. گرچه اوضاع تغییر یافته اما اصل در جای خودش باقی است و در بر همان پاشنه میچرخد. یعنی چون مردم در برابر ستم، و تأکید دارم هر نوع ستمی از خودشان مقاومت نشان میدادند، شعر مقاومت پدید آمده است. امروز مردم فلسطین و مردم هر جای دیگر جهان برابر ستم از خودشان مقاومت نشان میدهند. بدیهی است که بروز و ظهور آن به زبان شعر و هنر است. این نوع شعر مقاومت در بین آحاد شاعران نهادینه شده است. در واقع واکنش شاعران به قالب شعر خودش را نشان میدهد و صدای مردم مظلوم است.
امروز روز بیداری ملتها مطرح است و نهضت مقاومت از همین بیداری ملتها شکل میگیرد.
تأثیر بیداری شاعران و مردم بر متن زندگی مظلومان
تأثیر این بیداری شاعران بر متن زندگی آحاد مردم مظلوم چیست؟
بیداری ملتها هم تأثیرپذیر است و هم تأثیرگذار. در واقع تأثیرپذیر از تاریخ جامعه است که به شکل جهانی میتوان آن را مورد بررسی قرار داد و تأثیرگذار بر مردم آن سرزمین مظلوم و ستم دیده است. اعم از دینی و غیردینی. تفکیک این شعر مقاومت هم کار درستی نیست و همچنین آن را به شاخههای مختلف تقسیم و دستهبندی کردن اشتباه است. این موضوع در مکتب تفکیک نمیگنجد، بلکه در واقع شعر مقاومت مکتب تلفیق است. از سوی دیگر در پاسخ به پرسش شما باید بگویم که این شعر از متن زندگی مردم برخاسته و مردمی هم هست. این گونه شعر هرگونه جداسازی را نمیپذیرد. نمیتوان شعر را تقلیل داد و در چارچوب ایدئولوژی گنجاند و آن را به پدیده یا پدیدههای دیگر الصاق کرد. بنابراین نمیتوان آن را به خورد اصطلاحات مختلف داد. شعر مقاومت فلسطین از نهاد مردم برمیخیزد. این مردم مظلوم و ستم دیده هستند که شعر مقاومت را به جوش میآورند. این موضوع اشاره به همان چگونه تمیز دادن شعر کاسبکارانه و شعر حقیقی دارد که در پرسش قبل از من خواستید تا توضیحش را برایتان ارائه دهم. چون شاعران هم شاعران مظلومیت همین مردماند (و مانند گذشته شاعران دربار نیستند) طبعاً شعرشان هم شعری تأثیرپذیر از مردم است. این نوع شعر مقاومت نام میگیرد و نه شعر ایدئولوژیک و فرمایشی چرا که نوع دوم ربطی با مظلومیت مردم فلسطین پیدا نمیکند.
نخستین شاعر مقاومت در تاریخ ادب پارسی کیست؟
به مقاومت اشاره کردید که در سدههای گذشته وجود داشته. قدری به مقاوت از منظر ادبی بپردازید و برای مخاطبان ما هم این موضوع را توضیح دهید.
در تاریخ ادبیات ایران، سنایی نخستین شاعری است که شعر مقاومت را پدید میآورد. اما بر اساس چینش فرهنگ و روزگار خودش که هر پدیده مقاومتی ذیل عنوان اعتراض و انتقاد نام به اصطلاح «عرفان» به خود میگرفت. عرفان هم در واقع یک نهضت مقاومت بوده. نهضتهای صوفیانه در واقع همان مقاومت ایرانیان در برابر بیدادها و ستمهای تاریخی است. بنابراین در تاریخ ایران بزرگترین شعر مقاومت پدید آمده.
نخستین شاعری که برای فلسطین سرود چه کسی بود؟
اگر بخواهیم به امروز برگردیم، چه؟
اگر بخواهیم شعر ۱۰۰ ساله اخیر را در نظر بگیریم، شعر نهضت مشروطیت هم شعر مقاومت است. در این بین هم شاعران متعددی را میتوان برشمرد که اگر بخواهم بگویم در تقابل با پدیدههای دیگر بودند اما خودجوش بودند و برخاسته از متن زندگی مردم. در این روزگار شعر از دربار منفک شد. من با عنوان تصوف و عرفان رسمی البته از این نوع شعر یاد نمیکنم بلکه اشاره دارم که این نوع شعر در گذشته ذیل این تعریف میگنجد. زندهیاد محمدعلی سپانلو در روزگار معاصر نخستین شاعری است که برای فلسطین شعر میسراید. وقتی هنوز صحبتی از فلسطین نبوده و تنها زمزمههایی به گوش ایرانیان رسیده، او شعر مقاومت فلسطین را میسراید. پس از او شاعران دیگر هم دنبالهرو او شعرهای متعددی در همین زمینه سرودند. یا در همان شب ترور احمدشاه مسعود، او یکی از بهترین شعرها را برای شیر دره پنجشیر سرود. حال میخواهم بگویم که در اصطلاح شعر مقاومت ما ارزیابی مثبت نسبت به شاعران گذشته و معاصر دارم.
قالب شعر مقاومت چیست؟ | شاعران کلاسیک هم شعر مقاومت سرودند؟
طی پژوهشهای شما شعر مقاومت بیشتر در چه قالبهایی سروده شده است؟
از گذشته تا به امروز هم در قالب قصیده، هم مثنوی و حتی در قالب غزل شعر مقاومت سروده شده. در حالی که هر یک از این سه قالب برای موضوع خاصی بودهاند. اما سنایی در هر سه قالب شعر مقاومت سروده است. البته آن روزگار به این شعر، شعر مقاومت نمیگفتند اما امروز روز وقتی آن را شرح و تحلیل میکنیم، میتوانیم به سادگی آن را شعر مقاومت بنامیم. در عصر ما هم قالب قدری تغییر کرده اما محتوا همان محتواست. شاعر اصیل همچون نهاد اصیل مردم، نمیتواند از جریان مقاومت دور باشد. بیاختیار به شکل خودجوش به خوانش و سرایش شعر مقاومت روی میآورد. شعر مقاوت به معنای اخص کلمه یعنی تفکر اجتماعی. همان چیزی که بارها در پایاننامههای دانشجویانی که بررسی میکردم، به دانشجویان گوشزد کردهام. در واقع شعری که تفکر اجتماعی نداشته باشد، اصلاً شعر نیست. شعر احمد شاملو شعر تفکر اجتماعی است. این نوع شعر غیر انحصاری است. شعری نیست که هیأت حاکمه یا هر نهاد دیگری در هر جای جهان بخواهد آن را در انحصار خود بگیرد. شعر مقاوت به معنای وسیع کلمه شعری غیر انحصاری است. فیالمثل مثنوی معنوی عرفانی که سراینده و پدیدآورنده آن مشهور آفاق و انفس است، یعنی جناب مولانا، بزرگترین شعر مقاومت است و مولانا پس از سنایی و عطار جزو شاعران مقاومت قلمداد میشود.
محمود دولتآبادی: پل ابریشمین بین من و شما وجود دارد | انتقاد دولتآبادی از کتاب های دیجیتال
برخی مدیران در دو دهه قبل به سر میبرند | زمان جنگ فقیر بودیم اما امیدوار ...
بیهوده نیست که امروزه شاعران معاصر در سراسر جهان دنبالهرو آنها هستند. این شاعران حلقهاند و در روزگاری که مولانا، سنایی و عطار شعر مقاومت میسرودند، شاعرانی برای دربار شعر میگفتند و بویی از درد مردم و جامعه نبرده بودند. گو اینکه در آشنایی کامل شاعران با قواعد و فنون شعری نباید تردید کرد اما شعر مقاومت حتی بدون این قاعده هم ظهور میکند. برجستهترین هویت فرهنگی هر ملتی مقاومت مردم در برابر ستم تاریخی و هر نوع تبعیض است که حاکمان برایش طرح میکنند، اما شاعران و مردم دست به دست هم میدهند و شعر مقاومت را به وجود میآورند. چرا که شعر مقاومت حرف دل مردم است و در ظرف شعر جلوهگر میشود.
نظر شما