همشهری آنلاین: هفته جاری با خبر تکاندهنده شهادت چندتن از نیروهای قدس سپاه در حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به ساختمانی در محله «مزه» واقع در غرب دمشق شروع شد. در این حمله پاسدار شهید سردار صادق امیدزاده، پاسدار شهید سردار حسین محمدی و پاسدار شهید محمدامین صمدی، پاسدار شهید علی آقازاده و پاسدار شهید سعیدکریمی به قافله شهدای مدافع حرم ملحق شدند. صبح دیروز پیکر ۳ تن از این شهدا با حضور مسئولان و اقشار مختلف مردم در شهرک شهید محلاتی تشییع شد. در ادامه گزارشی کوتاه از حال و هوای مردم در بدرقه یاران سردار سلیمانی را میخوانید.
تصاویر همشهری از تشییع دردناک پیکر پاسدارانی که در سوریه شهید شدند
محلاتی نور علی نور شده
دوشنبه عجیب و پر از غمی است. درست چند روز مانده به روز میلاد حضرت علی(ع) و روز پدر، چند پدر، دور از وطن پرپر شدند و داغشان تا ابد بر سینه فرزندانشان نشست. البته داغ از دست دادنشان بر دل همه ما نشسته و به پاس یک عمر پاسداریشان خودمان را به مراسم وداع با شهیدان امیدزاده، محمدی و صمدی در شهرک شهید محلاتی و مسجد جامع پیامبر اعظم(ص) میرسانیم. قبل از رسیدن به مقصد، مسیرهای منتهی به مراسم با تصاویری از شهدا مزین شده که گویی با نگاهشان به مهمانهای امروز حاج صادق و رفقایش خوشامد میگویند. بالای هر یک از پلاکاردهای شهدا عنوان «کنگره ملی ۲۴ هزار شهید پایتخت» جلوه نمایی کرده و خیابان نور محله محلاتی با یاد این شهدا نور علی نور شده است.
انتقام خون شهدا را میگیریم
دختر جوانی با گوشه روسری از پشت عینک، مدام اشک چشمانش را پاک میکند. به سراغش میروم و سرصحبت را باز میکنم. خودش میگوید: «حاج صادق همسایه ما بود. اما حیف که بعد از شهادتش تازه فهمیدیم او که بوده. متأسفانه شناخت زیادی از این شهدایی که به بدرقهشان آمدم، ندارم اما یک چیز را میدانم و آن این است که اسرائیل مستأصل از جنگ غزه، دست به چنین کارهایی زده است. میخواهد با ترورها، روی رسوایی و جنایت جنگیشان در غزه سرپوش بگذارد. از این رژیم کودککش هر کاری ساخته است. اما از همین جا و درکنار پیکر مطهر شهدا میگوییم که راه این شهدا ادامه دارد و انتقام سخت میگیریم.»مجید رجبزاده از میهمان های این مراسم است و خودش حرف را باز میکند: «منزل ما همین محدوده شهید محلاتی است و بر خود واجب دانستم در این مراسم شرکت کنم. اما امروز دیدم از گوشه و کنار شهر و وسط هفته کلی آدم به بدرقه شهدا آمده و این نشان میدهد شهدا حلقه اتصال مردماند. شهدا عامل وحدتاند.»
حاج صادقها را بشناسیم
نزدیک مراسم پیرزنی به سختی خودش را به جمعیت میرساند، نه عصا و نه دست دخترش که او را همراهی میکند هیچکدام در برابر انگیزهای که در دلش دارد، کمک حال قدم برداشتنش نیست. خودش میگوید: «با این پا درد شدیدم حتی خانه بچهها هم نمیروم اما اینجا فرق دارد. آمدهایم برای بدرقه حاج صادق… دخترم میدانی حاج صادق که بود؟» برای پاسخ به این سؤال زبانم قفل میشود. چقدر از حاج صادق این سرباز گمنام امام زمان(عج) میدانیم؟ تمام داشتههایمان روی همین جملات خلاصه میشود: «صادق امیدزاده (حجتالله امیدوار)، مسئول اطلاعات سپاه قدس بود که در سوریه شهید شد. همین!» پیرزن با نگاه مهربانش سری تکان میدهد و میگوید: «دخترم من هم تا همین حد میدونم اما شما که وظیفه تون نوشتن از شهداست، برید تحقیق کنید و بپرسید؛ بیایید به مردم و به جوانها بگید که حاجصادقها چه کارهایی برای امنیت این سرزمین کردند. فرقی نمیکنه در سوریه شهید شده یا ایران. هدف شون مقدسه! اینها را برای جوانهاتر توضیح بدید.» حرفش منطقی است و با زبان خودش جهاد تبیین را برای ما یادآوری میکند.
خداحافظ یاران سردار سلیمانی
از گوشه و کنار فوج فوج جمعیت از پیر و جوان گرفته تا کودکان همراه خانواده خودشان را به مقابل مسجد میرسانند. از صحبتهای مادری که محکم دست دخترش را گرفته کیف میکنیم. محبوبه سادات حسینی میگوید: «امروز عطیه را به این مراسم آوردم تا یادش بماند برای این نظام اسلامی چه جانهایی فدا شدند. دوست دارم از همین کودکی آرامش و امنیتش را مدیون این شهدا بداند.» مقابل مسجد و رو به پیکرهای مطهر شهدا مردم به نماز میایستند. بعد صدای روضه مقتل ابا عبدالله الحسین بلند میشود. حالا دیگر کسی برای ترکیدن بغض پنهانش شرم نمیکند. اشکها جاری میشود و دستها بلند میشود برای تبرک تابلوت شهدا. صدای انتقام انتقام از میان جمعیت بلند می شود و میان گل و عطر گلاب و زمزمه دعا شهدا از خانه و محلهشان خداحافظی میکنند. اما یادشان تا همیشه ماندگار بر تاریخ میماند.
نظر شما