همشهری - حسین کاظمی(پژوهشگر): او میگفت: «موقعی که میشنیدم ما در کشور از آزادی حق رأی برای انتخاب وکلای مجلس برخورداریم یا میگفتند زنان با استفاده از آزادی اعطا شده میتوانند در انتخابات شرکت کنند، بلافاصله این سؤال به ذهنم میآمد که اصولا وقتی ساواک همه نمایندگان مجلس را برمیگزیند چگونه امکان دارد کسی مسئله وجود آزادی حق رأی را باور داشته باشد؟»۱
انتخابات لغو شود!!
تصور کنید اگر در کل انتخابات چند موردی هم خلاف نظر شاه برگزیده میشدند چه اتفاقی رخ میداد؟ جعفر شریفامامی پاسخ این سؤال را اینگونه میدهد: «در انتخابات مجلس بیستم اعلیحضرت فرمودند خوب است با کسانی که انتخاب شدهاند مشورتی بکنیم و ببینیم آیا انتخابات را نگه داریم یا آن را لغو کنیم و از نو انتخابات بشود؟ به هرحال صحبت کردیم و نظر داده شد که انتخابات مجلس بیستم منحل بشود» ۲
سر تا پا، ضدمردم
انتخابات در دوره محمدرضا شاه ما را به چیز رساند؟
تکحزبی شدن ایران و رسیدن به حزب رستاخیز در سال۱۳۵۳
مطبوعات در خدمت دربار
مجالس بدون هرگونه پشتوانه مردمی و مستقل
باعث برخی از مصوبات مجلس هم شد.
۱.مصونیت قضایی دهها هزار نفر مستشاران آمریکایی که در ایران زندگی میکردند به همراه اعوان و انصارشان
۲.جداشدن بحرین از ایران
دستبهسینه مقابل سفارت
شاه مجری سیاستهای دیکته شده آمریکاییها بود و هیچ استقلالی در تصمیماتش نداشت. بالاخره سلطنتش را مدیونشان بود.
اساس حزب مترقی و ایراننوین منصور و تشکیل دولت او کاملا آمریکایی است که در اسناد ساواک هم آمده است که توسط سفیر آمریکا به شاه ابلاغ شده است:
«... سفیر آمریکا با دستورالعمل تازهای وارد شد و به حضور شاهنشاه شرفیاب گردید و بلافاصله گروه مترقی منصور تشکیل گردید که همه از جوانان و پیران طرفدار آمریکا بودند و بلافاصله این دفتر و این گروه وابسته به دفتر اختصاصی شاهنشاه اعلام شد. خلاصه انتخاباتی صورت گرفت و حزب ایراننوین بهوجود آمد. حال، این پروفسور پوپ (از اعضای سازمان سیا) بهزودی به ایران خواهد آمد و سفر آن را نمیتوان بیاهمیت دانست.»۳
قانون را با خواست من، موافق کنید!
کریستین دلانوآ فرانسوی در کتاب خود مینویسد: «در زمان رضاشاه مجلس به هیچ وجه نمیتوانست قوانینی مخالف با اراده شاه تصویب کند و هرگاه کسی جرأت میکرد به شاه گوشزد کند که تصمیماتش خلاف قانون است، پاسخ میشنید: قانون را با اوامر من موافق کنید.»۴
فقط مطیعان امر حق ورود دارند
سید حسن تقیزاده درباره انتخابات زمان رضاخان مینویسد: «وقتی که دوره آن مجلس (مجلس ششم) به اتمام رسید و اعلان انتخابات جدید کردند، مداخلات دربار از حد تجاوز کرد. در حقیقت رضاشاه تصمیم قطعی گرفته بود که یک نفر هم از اشخاصی که مطیع او نباشند، انتخاب نشود.» ۵
ناظر صندوق، شعبان بیمخ
شعبان جعفری(بیمخ) کار انتخابات را بهدست گرفت؛ کار شعبان جعفری و اراذل و اوباش در خدمت او این بود که آرای مردم را از دست آنها میگرفتند و اگر فردی غیراز فهرست مورد نظر حکومت نامش در برگ رأی بود با ضرب و شتم رأیدهنده و تراشیدن سر و صورت او تلاش میکردند نتیجه انتخابات را به نفع حکومت برگردانند. ۶
یک چمدان پر از رأی!!
نشریه تایم درباره انتخابات مجلس نوزدهم شورای ملی چنین مینویسد: «از ۱۲نفر نماینده تهران که انتخاب شدند اسامی آنها قبل از برگزاری انتخابات اصلا معلوم بود که چه کسانی نماینده تهران خواهند بود. چمدانهای پر از رأی در آن دوره آمد و صندوقهای رأی را پر کرد. در دوره نوزدهم همین اتفاق افتاد. گرداننده دوره نوزدهم تیمور بختیار رئیس ساواک و علویکیا رئیس شهربانی و پیراسته وزیر کشور بود. این افراد براساس فهرستی که از سوی محمدرضا شاه و اسداله علم تهیه شده بود اسامی افراد را در صندوق آرا میانداختند و هر کسی خلاف این رأی میداد مورد تعقیب و بازخواست قرار میگرفت».۷
بازیای به نام انتخابات
ویلیام داگلاس آمریکایی به نقل از مردم آن زمان ایران در کتابش مینویسد: «هنگام انتخابات سربازان با صندوقهای رأی و تعدادی اوراق از پیش نوشته شده به محل رأیگیری میآیند و در رأس اوراق فقط اسم یک نفر نوشته شده و مردم پشت سر هم صف میبندند و آرای از پیش نوشته شده بین افراد تقسیم میشود و آنگاه صف بهترتیب نوبت به طرف جلو حرکت میکند و مردم اوراق را در صندوق میریزند.»۸
آش دیگه خیلی شور میشود!!
در عصر پهلوی دوم دستکاری و تقلب در انتخابات به قدری بود که نهتنها میل به مشارکت در مردم را کاهش داد بلکه در مواردی هم صدای وابستگان دربار را هم درآورد؛ برای نمونه در انتخابات مجلس بیستوسوم، دولت هویدا بهقدری در انتخابات دستکاری کرد که صدای اسدالله علم(وزیر دربار) را هم درآورد؛ او در کتاب خاطراتش میگوید که به شاه گفته است الان که ما قدرت داریم، ای کاش قدری زمینه مشارکت مردم را فراهم میکردیم. شاه با ناراحتی پاسخ علم را میدهد و میگوید که نمیتوانیم ریسک کنیم، چون احتمال دارد هر اتفاقی بیفتد.
در دوره بیست و یکم مجلس که مجلس «اصلاحطلب» نامیده شده بهدلیل حساسیت شاه و انقلاب سفید، شاه از احمد نفیسی شهردار تهران خواست که «به او در انتخاب کاندیداهای مورد اعتماد و اصلاحطلب کمک کند»، نفیسی از عهده چنین مسئولیتی به خوبی برآمد و در نتیجه «نمایندگان منتخب کسانی بودند که شاه میل داشت وارد حکومت شوند.» جدیدترین افرادی که به مجلس راهیافتند و موجب تعجب شد «یکی قهرمان کشتی و دیگری هنرپیشه تلویزیون بود که نقشهای مبتذل را ایفا میکرد.»۹
مجلس فرمایشی
اسدالله علم در سال ۱۳۵۲علت بیتفاوتی مردم به انتخابات را چنین تحلیل میکند: «تعرضات دولت مرا به یاد رفتاری میاندازد که ممکن است یک ارتش اشغالگر با ملتی شکستخورده در جنگ داشته باشد. در کلیه سطوح از انتخابات مجلس گرفته تا انتخابات محلی و انجمن شهر، دولت، آزادی را از مردم سلب کرده و اراده خود را تحمیل کرده و نامزدهای خود را از صندوقها بیرون میآورد. مثل اینکه رأیدهندگان کوچکترین حقی در این مورد ندارند.»۱۰
بنیانگذار «کلید پارتی» نماینده مجلس شد
متأسفانه گاه ملاک راهیافتن به مجلس مسائل جنسی بود. مهیندخت صنیع که در دورههای بیست و سوم و بیست و چهارم از بابل به مجلس راه یافت، «از طریق جنسی نماینده مجلس شد.» پری (پروین) اباصلتی مبتذلترین و فاسدترین زن دربار محمدرضا پهلوی بود. پری حتی از مغازله با مردان دیگر در جلوی همسرش خودداری نمیکرد. وی بنیانگذار «کلید پارتی» در ایران بود. او به دستور فرح بهعنوان نماینده دوره بیست و چهارم به مجلس راه یافت. ۱۱
بیآبرو در دنیا
صبح چند خبرخارجی را هم عرض کردم(به شاه) منجمله مقالات تند لوموند را علیه اعدامهای اخیر فرمودند:اهمیت ندارد. عرض کردم: پرستیژ ما در اروپا و آمریکا دارد خراب میشود. فرموند:به جهنم، ما که نمیتوانیم اسیر جرایدی باشیم که خودشان نمیدانند چه میخواهند. این پدرسوختهای که میگوید قاتل را، آن هم قاتلی که تروریست است اعدام نکنید آخر چه منطقی دارد؟ ما هم باید این مزخرفات را گوش کنیم؟ ۱۲
سلسله مراتب آرای دزدی
یحیی دولتآبادی (از روشنفکران مشروطه) از سازوکار حاکم بر انتخابات دوره هفتم اینگونه یاد میکند: «نمایندگان مجلس هفتم به بعد بدون استثنا اول باید رضایت دربار پهلوی را تحصیل کنند و شرط معین را هم که رأی دادن به هر لایحهای از طرف دولت میآید به مجلس بدون اعتراض تقبل کنند آنگاه نام آنها داخل فهرست نمایندگان در آن دوره شده با تعیین آنکه از چه محل انتخاب شوند، آن فهرست بهدست نظمیه مرکز و ولایات داده شده آنها هم تکلیفشان معین است و همهچیز در دست خودشان و کارکنان مخصوصی است که دارند. نظمیهها در موقع انتخابات دارالتحریری تشکیل داده هزارها اوراق مطابق فهرست دولت نویسنده حاضر میگذارند و آنها را توسط سردستهها به افراد میدهند که در صندوق انتخابات بریزند. در این صورت نتیجه قطعی است که مطابق دستور دولت از قبل انجام شده و گاهی اهل محل بههیچوجه نمایندگان خود را نمیشناسند بلکه شاید اسمش را هم نمیدانند.»۱۳
اگر نمیتوانید دزدی کنید، استعفاء دهید
انتخابات مجلس هشتم در حالی انجام شد که تیمورتاش، وزیر دربار بخشنامهای درباره نحوه برگزاری انتخابات به تمام حکام صادر کرد. این بخشنامه در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۰۹ صادر و از یک مقدمه و ۱۳ بند تشکیل شده بود. در مقدمه این بخشنامه تأکید شده بود که «طبق اوامر ملوکانه طبق صورتی که ارسال گردیده است باید جدیت لازم به عمل آید که این اشخاص جهت مجلس انتخاب شوند. اعلیحضرت اقدس شهریاری علاقهمند هستند که باید اشخاص منفصلهالمندرجه... به هر قیمتی باشد انتخاب شوند. درصورتیکه اندک تعللی در اجرای اوامر صادره شود مقصر بدیهی است مورد بیمهری اعلیحضرت واقع خواهد شد. چنان که توانایی اجرای «مأموریت» را ندارید، «از تاریخ ملاحظهٔ حُکم تا ۴۸ ساعت از خدمت استعفا دهید.»
مشارکت سیاسی؛ قبل و بعد از انقلاب اسلامی
در دوران پهلوی، مردم فقط در انتخابات مجلس شورای ملی نقش داشتند؛ اگرچه انتخابات محدود انجمن شهر و نمایندگان سنا نیز برگزار میشد که تماماً با دخالت دربار و ساواک صورت میگرفت. اما اکنون با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مردم به ۸صورت مختلف مشارکت سیاسی دارند:
همهپرسی تاسیس جمهوری اسلامی
همهپرسی قانون اساسی
همهپرسی تقنینی «اصل۵۹ قانون اساسی»
مجلس خبرگان قانون اساسی
مجلس خبرگان رهبری
ریاستجمهوری
مجلس شورای اسلامی
شورای اسلامی شهر و روستا
پینوشت:
۱- پشت پرده تخت طاووس، تالیف مینو صمیمی ص ۲۳۲
۲- خاطرات جعفر شریف امامی ویراستاری حبیب لاجوردی ص ۱۷۵
۳- حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک - جلد۲ صفحه ۴۵
۴- کتاب ساواک/نوشته کریستین دلانوآ/ترجمه عبدالحسین نیک گهر/صفحه۲۰
۵- محمود طلوعی، بازیگران عصر پهلوی، ج۱، ص۱۴۴
۶- شعبان جعفری در آینه اسنادنوشته عباس فاطمی نویسی ص ۳۳۲
۷- سایت ایرنا به نقل از نشریه تایم
۸- کتاب سرزمین شگفت انگیز و مردمی مهربان و دوست داشتنی /نوشته ویلیام او. داگلاس(قاضی دیوان عالی آمریکا) /ترجمه فریدون سنجری/صفحه۱۸۲
۹- دانشجویان پیرو خط امام، مجموعه اسناد لانه جاسوسی آمریکا، جلد ۱ص ۷۳
۱۰- خاطرات اسدالله علم. یکشنبه ۲۰ فروردین ۵۱
۱۱- خاطرات حسین فردوست، ج ۱ ص ۲۸۳
۱۲- خاطرات اسدالله علم. جلد۵.ص ۴۳۴
۱۳- یحیی دولتآبادی: حیات یحیی، ج۴، ص۴۴۰.
نظر شما