همشهری آنلاین: اصولاً ترجمه داستانهای کارآگاهی به مثابه آثار ادبی ارزشمند از دهه ۱۳۷۰ در ایران شروع شد و هنگامی که مرحوم احمد میرعلایی رمان «ترکهمرد» دشیل همت را در سال ۱۳۷۲ ترجمه و توسط انتشارات طرح نو منتشر کرد، انگار هَمت برای خوانندگان ایرانی کشف شد. در پی آن، چهار رمان دیگر هَمت یکی پس از دیگری منتشر و با اقبال عمومی روبه شدند. وقتی هر پنج رمان کارآگاهی داشیل هَمت به فارسی ترجمه و منتشر شدند، خوانندگان ایرانی گویی یکباره این نابغه نسل تازه داستانهای کارآگاهی را کشف کرده بودند.
هَمت اما از سال ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۴ بیش از شصت داستان کوتاه هم نوشته بود که بسیاری از آنها آثاری در ژانر کارآگاهی نبودند.
سال ۱۹۲۳ مجله «بلک ماسک» نخستین داستان کارآگاهی هَمت را با نام «آتش سوزی عمدی» چاپ کرد. شخصیت اصلی این داستان ها کارآگاهی بینام بود که برای آژانس کارآگاهی کانتیننتال کار میکرد و بعدتر در بیست و پنج داستان کوتاه دیگر، دو داستان بلند و دو رمان بعدی او نیز نقشآفرین اصلی بود. این کارآگاه شخصیتی بود کاملاً متضاد با خالق خود: کوتاه قد بود، چاق بود، طاس بود، و میانسال بود. همت با تمام این داستانهای نوگرایانه به تنهایی شمایل داستانهای کارآگاهی را تغییر داده و قالب و فرم آنها را به گونهای متحول کرده که به مثابه ژانری قابل اعتنا در ادبیات پذیرفته شدهاند.
انتشارات روزنهکار از سال ۱۳۹۳ و با عرضه نخستین مجموعه از این داستانهای کوتاه با نام «کارآگاه کانتیننتال» کمر همت به انتشار تمام آنها گماشته؛ داستانهایی که هر کدام از آنها به ادعای روزنامه تایمز "نه تنها نخستین آثار مکتب جنایینویسی که بهترین آنها هستند."
روزنهکار، پس از وقفهای نسبتاً طولانی، تابستان ۱۴۰۲ شش داستان دیگر در قالب مجموعه دوم «کارآگاه کانتیننتال» را منتشر کرد که عبارتند از: کلاه سیاهی که آنجا نبود، دختر چشم نقرهای، نعل طلایی، هوسیس کید، مرگ مِین، مرگ و شرکا. این داستانها همچون دیگر آثار هَمت در پی آنند تا به حقیقتی پنهان در پشت جنایات برسند و البته به این میرسند که اساساً حقیقتی وجود ندارد.
برگردان این دو مجموعه به زبان پارسی را سعید الیاسی بروجنی انجام داده که دانشآموخته ادبیات انگلیسی ـــ امریکایی و نیز مدرس دورههای ترجمه در دانشگاه است. نثر روان و پالودهی این دو برگردان، لذت خواندن آنها را مضاعف خواهد کرد.
کانتیننتال کارآگاهی سختگیر، سخت کوش، بی ادعا و بدون زرق و برق که بسیار محبوب است. این شخصیت هم جهانی است و هم ماندگار. او کارآگاهی خصوصی است که به عنوان مجری دفتر سان فرانسیسکو آژانس کارآگاهی کانتیننتال کار میکند. داستانها همه از زاویه اول شخص گفته میشوند و هرگز نام او برده نمیشود.
در سال ۱۹۷۸ در مینیسریال «نفرین دِین» جیمز کابورن نقش کارآگاه همیلتون نش را بازی کرد که از نظر ظاهری اصلا شبیه کارآگاه کانتیننتال ـــ که نامی ندارد ـــ نیست و بیشتر به خود دشیل همت شبیه است، اما از آنجا که در خط داستانی شباهتهایی میان داستان و سریال هست، کابورن معادل بصری شخصیت کارآگاه کانتیننتال فرض میشود.
نظر شما