همشهری آنلاین؛ حوادث : اول بهمن امسال مرد جوانی که برای دیدن مادرش به خانه او رفته بود، با صحنه دردناکی روبهرو شد. او پس از ورود به خانه قدیمی با پیکر بیجان مادرش که ساعاتی از مرگ او میگذشت روبهرو شد و ماجرا را به اورژانس و خواهر و برادران دیگرش اطلاع داد.
با حضور اورژانس، اینطور به نظر میرسید که زن مسن بر اثر سکته قلبی جان باخته است؛ چرا که وی سابقه بیماری قلبی داشت و اوضاع خانه نیز به گونهای بود که به نظر میرسید ماجرا یک مرگ عادی است. به این ترتیب و با طی شدن مراحل قانونی، پیکر بی جان متوفی به بهشت زهرا منتقل شد تا مراسم تشییع جنازه و دفن این زن ۶۵ ساله انجام شود. آن روز قبل از شروع مراسم، پسر این زن به خانه مادرش رفت تا مدارکش او را بردارد. مرد جوان وقتی در جستوجوی مدارک بود متوجه شد تمام طلاهای مادرش که در کمد بوده به همراه دو کارت عابربانکش به سرقت رفته است. در این شرایط بود که مرد جوان به ماجرا مشکوک شد و احتمال داد که مادرش به قتل رسیده است. به این ترتیب مراسم را متوقف کرد و راهی اداره پلیس شد. با شکایت او پرونده ای درباره مرگ اسرار آمیز زن مسن تشکیل شد و با ورود تیم جنایی به پرونده، تحقیقات کلید خورد.
ردپای زوج سرایدار
وقتی برای پلیس مسجل شد که زن مسن به قتل رسیده و احتمالا قربانی دزدان شده است، بررسیها برای شناسایی سارقان آغاز شد و طولی نکشید که ماموران به زوجی جوان که به عنوان سرایدار در زیرزمین خانه زندگی می کردند مشکوک شدند. این زوج پس از حادثه به طرز مشکوکی ناپدید شده بودند و اثری از آنها نبود. از سوی دیگر تیم جنایی در ادامه تحقیقات میدانی خود دریافت که زوج سرایدار آخرین بار درحالیکه دو کوله پشتی به دست داشتند، هراسان از خانه خارج شده و سپس سوار بر خودروی اینترنتی شده و از محل رفته بودند. در این شرایط بود که زوج سرایدار تحت تعقیب قرار گرفتند تا اینکه دو روز پیش در خانه اجاره ای حوالی رباط کریم دستگیر شدند.
رازگشایی
زوج جوان هرچند که اصرار بر بیگناهی داشتند اما وقتی شواهد را علیه خود دیدند به قتل اعتراف کردند. مرد جوان گفت: حدود ۳ سال قبل به صورت موقت با همسرم ازدواج کردم و در زیرزمین خانه مقتول ساکن شدیم تا به عنوان سرایدار در آنجا کار کنیم. مقتول یک خانه قدیمی داشت که اتاق هایش را به چند نفر اجاره داده بود. ما معمولا کرایه را از مستاجران دریافت کرده و به دست مقتول می رساندیم. اما آخرین بر سر پول کرایه که باید به مقتول می رساندیم دچار اختلاف و با هم درگیر شدیم. همسرم باردار بود و مقتول او را هل داد. این صحنه را که دیدم عصبانی شدم و با دستانم، جان مقتول را گرفتم. وی ادامه داد: بعد از ترسم، طلا و جواهرات به همراه کارت های عابربانک مقتول را برداشتم و فرار کردم. متهم گفت: در بین راه به خاطر قتلی که مرتکب شده بودیم همسرم دچار استرس زیاد شد و حالش بد شد که فورا او را به دکتر بردم اما بچه ما سقط شد. خیلی از این موضوع ناراحت شدم اما چاره ای نبود جز اینکه فرار کنیم و زندگی مخفیانه ای در پیش بگیریم. متهم گفت: طلاهای مقتول را فروختیم و مدتی به شمال کشور رفتیم. سپس برگشتم سمت رباط کریم که در آنجا شناسایی و دستگیر شدیم.
بنابر این گزارش، متهمان به دستور قاضی محمد جواد شفیعی بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران بازداشت شده اند و تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.
نظر شما