مجید جلالی در گفتوگو با همشهری حرفهای جالبی را مطرح کرده است. مصاحبه وی را میخوانید.
- آقای جلالی! موضوع حضورتان در پیکان به کجا رسید؟
مسئولان این باشگاه با صداقت خاصی با من وارد مذاکره شدند. از این بابت خوشحالم. آنها دیدگاه مثبتی نسبت به من دارند اما مشکلاتی هم وجود دارد که اجازه نمیدهد توافقهای نهایی صورت بگیرد.
- چه مشکلاتی؟
ببینید، این تاسفبرانگیز است که عدهای با مدیرعامل باشگاه پیکان تماس گرفتهاند و به او گفتهاند با مجید جلالی قرارداد امضا نکنید.
- آیا ماهیت این افراد برای شما مشخص شده است؟
بله، کاملا روشن است. اهالی فوتبال به خوبی این عده را میشناسند. اصلا لازم نیست در مورد این عده توضیح اضافی بدهم. اما به آقای صاحبپناه گفتهام که شما برای تصمیمگیری آزاد هستید اما من با عدهای که به خاطر منافع شخصیشان به فوتبال چسبیدهاند، فرق دارم.
- چرا نمیخواهید در خصوص این عده بیشتر توضیح دهید؟
صحبتهای داغ وقتی به درد میخورد که نتیجهای در برداشته باشد. اجازه بدهید وارد این مسائل نشوم. قشری که فوتبال را دوست دارد شاید خیلی از واقعیتها را نمیداند. اجازه بدهید این دغدغهها و رنجها تنها برای ما باشد نه طرفداران فوتبال.
- آقای جلالی! آیا طی این سالها به اهداف و ایدههای خود رسیدهاید؟
بعد از 30 سال هنوز هم احساس میکنم فضایی که دلخواه من بوده، نصیبم نشده است. البته این رنگی است که بر اندیشه آقایان نقش بسته است اما وقتی به اهدافم نگاه میکنم متوجه میشوم که هر سال با تغییر و جابهجایی، تازه به مرحله اول اهدافم رسیدهام.
- اما شما هم میتوانستید انتخابهای بهتری داشته باشید. اینطور نیست؟
من در همه انتخابهایم دقت کافی را داشتهام. هرچند که در بعضی تیمها شرایط به گونه دیگری پیش رفت. با همه این حرفها قبول دارم که در شرایط کنونی باید با وسواس و دقت بیشتری تیم آیندهام را انتخاب کنم. از این گذشته افرادی هستند که طی چند سال بهترین فضاها را در اختیار گرفتهاند. بهترین امکانات را به دست آوردهاند اما من به فوتبال فکر میکنم. نه به دلالها فکر کنم و نه برای سیاسیون و غیر ورزشیها فعالیت میکنم. برای هیچ بخشی جز فوتبال تمرکز نمیکنم.
- آیا موضوعی باعث ناراحتی شما شده است؟
آنچه که باعث ناراحتی من شده این است که طی این همه سال هیچگاه فضای ایدهآل من به وجود نیامده است.
- فضای ایدهآل شما چیست؟
فرصت کار کردن. اگر فضای بیشتری به من داده میشد، میتوانستم بهتر از اینها کار کنم.
- در تیمهای سابق خود به چه بخشهایی از اهدافتان دست پیدا کردید؟
در پاس دوران خوبی داشتم. همینطور در صباباتری و فولاد. در دیگر تیمها نیز تمام سعی خودم را به کار گرفتم که در خدمت فوتبال باشم. من در تیمهای قبلیام به 20 درصد از اهدافم دست پیدا کردم.
- این 20 درصدی که از آن صحبت میکنید طی این همه سال رشدی نداشته است. درست است؟
بله، چون در سال دوم شرایط به گونهای رقم خورده که نتوانستهام در تیمم بمانم و کارم را پیشرفت دهم. اگر در سال دوم هم به من فرصت داده میشد به طور حتم این درصد را افزایش میدادم مثلا در سال دوم 20 درصد را تبدیل به 25 درصد میکردم و در نهایت تیمم را به ثبات میرساندم.
- شاید هم به ثبات نمیرسیدید. این طرف مسئله را نیز در نظر بگیرید.
به هرحال مسیر راه روشن است. ایدهآلهای من به موازات پیشرفت فوتبال است نه صرفا منافع شخصی. از طرفی باید بگویم که وقتی بعد از پایان یک سال از یک مجموعه جدا میشوم در سال بعد با تیم جدیدم دوباره به همان قدم اول برمیگردم. من همیشه از این موضوع رنج میبرم.
- اما به نظر میرسد شما کمی ایدهآلیستی فکر میکنید. نه؟
نه، ابدا اینطور نیست. من میگویم فوتبال با افرادی به رشد و ترقی میرسد که همواره به برنامههای خود فکر میکنند و صاحب اندیشه هستند. اگر این افراد را کنار بزنیم چه اتفاقی رخ میدهد. کاملا روشن است که فوتبال آسیب میبیند.
- یکی دیگر از اشکالات شما این است که چند سال بدون جام قهرمانی ماندهاید. قبول دارید؟
بستگی به نوع تفکرمان دارد. بعد از جام قهرمانی با صباباتری ظاهرا جامی را بالای سر نبردهام اما همواره در شرایط سخت و بحرانی کارم را به خوبی انجام دادهام. ارزش این مسئله کمتر از کسب جام نیست. دو سال در فوتبال خوزستان کار کردم. در فوتبالی که بحرانها، دستهبندیها و فشارهای زیادی روی دوش مربی است. جوانهای خوبی را به لیگ برتر معرفی کردهام و در واقع با بهینهسازی روش تمرین، توانستهام تیمهایم را صاحب انگیزه کنم. از این گذشته تیمهای من همواره پاک بودهاند. اگر دید جامعه تنها کسب جام قهرمانی باشد، بله من سالهاست که جام نگرفتهام اما من به سختی کار کردهام.
- اما شما نمیتوانید منکر ارزشهای کسب جام قهرمانی شوید.
بله، درست میگویید اما حق انتخاب با ما مربیان نیست. من با 6 تیم به طور مستقیم صحبت کردهام. دنبال فضای تازهای هستم.
- چه فضایی؟
قصد دارم سختگیری کنم. به خصوص در بحث مسائل مالی وسواس خاصی به خرج خواهم داد. مدیران ما وقتی با مربیان خارجی قرارداد میبندند، همواره مسیر راه را به راحتی طی میکنند اما پای میز قرارداد با مربی داخلی سختگیر میشوند. مربی ایرانی به مبلغی در حدود 100 تا 150 میلیون تومان اکتفا میکند در حالی که خارجیها مبلغ پایینتر از700 میلیون تومان را اصلا قبول ندارند.
- قصد شما از این وسواس چیست؟
میخواهم قیمت مربیان داخلی را بالا ببرم.
- به تنهایی؟
سعی میکنم. یک روزی خیلیها لپتاپ من را به تمسخر میگرفتند. اما حالا فوتبال ما پر از مربیانی است که با لپتاپ کار میکنند. با اعداد و ارقام سروکار دارند و به کارشان فکر میکنند. این مسئله هم به مرور جا میافتد.