همشهریآنلاین - بهروز رسایلی
همانطور که انتظار میرفت، بلافاصله بعد از برکناری فرهاد مجیدی از الاتحادکلبا، شایعه احتمال حضور او در استقلال مطرح شد. دلایل طرح چنین فرضیهای هم بهقدری بدیهی است که اصلا نیازی به بازگویی ندارد. یک طرف شاهد اختلافات عمیق بین جواد نکونام و مدیران باشگاه هستیم و در سمت دیگر میدانیم که فرهاد مجیدی تا چه اندازه بین هواداران محبوب است و در آخرین حضورش روی نیمکت آبیها هم با این تیم قهرمان لیگ برتر شده است. دقت کنید که ما از قطعی یا حتی منطقی بودن این جابهجایی حرف نمیزنیم، بلکه فقط توضیح میدهیم که چرا طرح چنین احتمالی اجتنابناپذیر است. در هر صورت بلافاصله بعد از شیوع این شایعه، باشگاه استقلال بیانیه داد و گفت: «با نکونام قرارداد ۳ ساله داریم. حاشیه نسازید.» در عین حال خیلیها هم میپرسند وقتی استقلال با جواد در صدر جدول قرار دارد، چرا باید احتمال تغییر او وجود داشته باشد. در مورد این بخش دوم اما اجازه بدهید با استناد به برخی تجارب عرض کنیم حتی بالانشینی در جدول هم گاهی نمیتواند برای سرمربیان حاشیه امن بسازد و مانع از کوچ آنها شود. بیایید چند نمونه را با هم مرور کنیم.
خود فرهاد به جای استراماچونی
برای اهل انکار، شاید بهترین مثال مربوط به جانشینی خود فرهاد مجیدی با یکی از مربیان بالانشین استقلال باشد؛ آندرهآ استراماچونی! حتما میدانید که مرد ایتالیایی در میانههای لیگ نوزدهم در شرایطی ساکش را بست و بهطور ناگهانی از استقلال رفت که با تیمش نتایج خوبی بهدست میآورد و حتی توانسته بود استقلال را بهطور موقت به صدر جدول هم برساند. مشکل استرا با باشگاه، تأخیر در دریافت مطالباتش بود. او فسخ کرد و رفت، باشگاه هم صندلیاش را به مجیدی تعارف زد، هواداران مخالفت کردند و فرهاد گفت تا وقتی فضا عوض نشود این پیشنهاد را قبول نمیکند اما در فاصله کوتاهی سرانجام تسلیم این وسوسه شد و روی نیمکت استقلال نشست.
خود فرهاد به جای فکری
این یکی صدرنشین نبود اما فاصله زیادی هم با آن بالا نداشت. محمود فکری در حالی در پایان هفته شانزدهم لیگ بیستم از سرمربیگری استقلال استعفا کرد که این تیم فقط ۶امتیاز با پرسپولیس صدرنشین فاصله داشت. به هر حال پرسپولیس بهترین سالهایش را پشت سر میگذاشت و مدام قهرمان میشد، در نتیجه چنین اختلاف امتیازی نمیتوانست «فاجعه» محسوب شود اما به هر حال فکری تحت فشار برخی هواداران که از سبک بازی تیمش رضایت نداشتند استعفا کرد و فرهاد مجیدی فورا جای او را گرفت. جالب است بدانید در پایان فصل پرسپولیس با ۱۱امتیاز اختلاف نسبت به استقلال قهرمان شد! این نمونه هم نشان میدهد خطر یک فرهاد مجیدی بدون تیم را هرگز نباید دستکم گرفت!
داستان کالدرون را هم به یاد بیاورید
برای اینکه مطمئنتر شوید در فوتبال ایران کسب نتایج خوب هم لزوما تضمینی برای بقا نیست، حتی میتوانید در اردوگاه رقیب مورد شگفتانگیز گابریل کالدرون را به یاد بیاورید. مربی آرژانتینی در لیگ نوزدهم با پرسپولیس عالی نتیجه گرفت، این تیم را با ۳امتیاز اختلاف قهرمان نیمفصل کرد، به نیمهنهایی جام حذفی رساند و دربی را هم برد اما مشکلات او با محمدحسن انصاریفرد، مدیرعامل باشگاه به قدری جدی بود که در نهایت هر طور شده بود ردش کردند و یحیی گلمحمدی را به جایش آوردند.
شاید هم نه
تکرار میکنیم همه اینها که گفتیم به آن معنا نیست که همین فردا صبح فرهاد مجیدی جای جواد نکونام را میگیرد. به هر حال تفاوتهایی هم وجود دارد؛ ازجمله اینکه خود نکو هم بین هواداران محبوب است و اصلا ابتدای فصل مجیدی از سرمربیگری او در استقلال حمایت کرد اما یادتان باشد فرضیات و گمانهزنیها را هم اینطور قاطعانه نمیشود نادیده گرفت.
نظر شما