القاعده میتواند با تلاشهایش جلوی هدف باراک اوباما رئیسجمهوری آمریکا مبنی بر نفی وجود پناهگاههای این شبکه تروریستی در جنوب آسیا را بگیرد. تحقیقات سه ماههای که در مورد فعالیتهای القاعده از نورستان در شمال تا پکتیا در جنوب شرق افغانستان انجام گرفته، نشان میدهد که شبکه تروریستی بن لادن که عمدتا از نیروهای افغانی و پاکستانی و با همدستی آنها شکل گرفته، در تمام ولایتها و استانهای افغانستان و پاکستان و در طول مناطق مرزی دو کشور حضور دارد.
مصاحبه با فرماندهان نظامی ایالات متحده، رهگیریهای رادیویی آمریکاییها از جنگجویان عرب و چچن و همچنین تأیید کشتار و دستگیری نیروهای خارجی در داخل افغانستان، بهطور کلی از این شواهد حکایت میکنند. اما القاعده این بار در افغانستان و پاکستان با درس گرفتن از وقایع عراق بهگونه دیگری عمل میکند؛ این گروه دیگر بهصورت مستقیم با آمریکا وارد جنگ نمیشود بلکه از طریق گروههای محلی و منطقهای برای رسیدن به هدفش استفاده میکند.
این روزها موضوعی که بهعنوان یک هشدار جدی برای کارشناسان تروریسم غرب و فرماندهان آمریکا تلقی میشود، این است که القاعده در وادار کردن شرکای منطقهای خود برای پذیرش ایده 2جبهه جنگ علیه نیروهای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و آمریکا در افغانستان و پاکستان موفق عمل کرده است. در عوض، این جنگها پناهگاههای امن و دائمی شبکه القاعده در طول مرز میان دو کشور افغانستان و پاکستان را ضمانت میکنند و این گروه میتواند حملات تروریستی بزرگتری را در سطح بینالملل طراحی کند.
تحلیلگران تروریسم غرب و افغانیها در اینباره میگویند، بر خلاف عراق که القاعده با جنگجوهای خود بهطور مستقیم با دشمنان میجنگید، شبکه القاعده به رهبری بنلادن در جنوب آسیا پشت این وقایع نقش دارد و بازیگران کلیدی را تحتتأثیر قرار میدهد و از منافع سیاسی خود نیز پشتیبانی میکند.
کارشناسان تروریسم آمریکا در اینباره اظهار داشتند، ریاست القاعده بیتالله محسود را بهعنوان رهبر ارشد طالبان پاکستان انتخاب کرده است. مهاجمان ازبک و چچن که اکثر آنها در آن طرف مرز مناطق قبیله نشین شمال و جنوب وزیرستان پاکستان زندگی میکنند، به محسود 34ساله کمک کردند تا در سال گذشته قدرت خود را در بالا و پایین مرز تقویت کند. در ماه مارس دولت ایالات متحده جایزهای 5میلیون دلاری برای دستگیری محسود در نظر گرفت. وی یک فرد کلیدی القاعده یا متحد آن گروه محسوب میشود که مسئول انجام چندین حملات انتحاری است.
مقامات پاکستانی در افغانستان و پاکستان این هفته گفتند، محسود از مردان مسلح کاملا زبده در حملات پیوسته شبهنظامیان طالبان در دره سوات استفاده میکند. هنگامی که ائتلاف جدیدی از گروههای شورشی در ماه فوریه وی را بهعنوان فرمانده ارشد خود مورد تایید قرار دادند، محسود توانست در اوایل امسال راه خود را در طول مناطق قبیلهنشین فدرال پاکستان به سوی رهبری به پیش ببرد.
تلاشهای ضدتروریستی آمریکاییها در افغانستان بر ساخت سد دفاعی علیه القاعده متمرکز شده است و باراک اوباما آن را بهعنوان جزء ضروری معمای ایجاد صلح در جنوب آسیا میداند اما محسود و بعضی از معاونان وی که در دو طرف مرز به فعالیت مشغول هستند، پل محکمی را بهوجود آوردند که طالبان پاکستان را با طالبان افغانستان در دو جبهه جنگ پیوند میدهد و این مرزها همان مناطقی هستند که کنترل آنها برای نیروهای ایالات متحده و پاکستان امری امکانناپذیر است.
وحید براون، کارشناس القاعده در مصاحبه با مرکز مبارزه با تروریسم غرب (سیتیسی)گفت: القاعده با توجه به موفقیت طالبان پاکستان و افغانستان عملیات خرابکارانه خود را انجام میدهد و به آنها خدمات مهمی از قبیل شبکههای رسانهای جهانی، منابع سیار و افراد با ارزش را ارائه میدهد.
یک افغانی که با نیروهای غرب در افغانستان همکاری میکند و نخواست نامش فاش شود اظهارداشت که وی امواج رادیویی القاعده در منطقه ولایت پکتیا که مرکز شبکه حقانی است و توسط سراجالدین حقانی اداره میشود را ردیابی کرده است. وی گفت: من 2ماه قبل یک اسکنر رادیویی را راهاندازی کردم و به صحبتهای چچنیها و عربها گوش دادم. در یکی از این گفتوگوها، ما به صحبتهای یک عرب پیبردیم که به یک چچنی میگفت: پول به دست ما رسیده است و شما میتوانید هرچهزودتر حمله را آغاز کنید.
این افغانی همچنین تصریح کرد، مالوی طواها یکی از اعضای افغانی القاعده که میگفت شخصا کشته شدن 5 دانشآموز افغانی در سال 2001 میلادی را دیده است، بهصورت آشکار در پکتیا به انجام عملیات میپرداخت و نیروهای خارجی و جنگجویان را برای ورود و خروج به این منطقه کمک میکرد. یک آمریکایی که آموزش ارتش ملی افغانستان را بر عهده داشت، پیامهای رادیویی شبیه به این مورد را تأیید کرده است. کوری شولتز، سرگرد 37 ساله ارتش ایالات متحده از منطقه خلیج سانفرانسیسکو گفت: پیامهای رادیویی القاعده از سربازگیری بیشتر و عضویت عربها، ازبکها، ترکمنها و جنگجویان چچن در این گروه خبر میدهند.
ابو یحیی اللیبی یکی از مبلغان و ایدئولوژیستهای مهم القاعده که جولای سال 2005 میلادی از زندان آمریکا در بگرام گریخت، در کتابچه تبلیغاتی خود که در اواسط ماه مارس منتشر شد، ادعا کرد که با ارتش پاکستان باید مانند یک کافر اشغالگر رفتار کرد که جنگ مخربی را علیه مسلمانان به راه انداختهاند. وی به مردم پاکستان گفت که بهعنوان مسلمانان شایسته بر آنها واجب است تا علیه دولت خود بجنگند.اللیبی به طالبان پاکستان کمک کرد تا عملیات تبلیغاتی موفقیت آمیز خود را از طریق ایستگاههای رادیویی افام و فرستندههای قابل حمل که ساخت چین بود، انجام دهند.
برایان فیشمن از مرکز مبارزه با تروریسم غرب (سی تی سی)گفت: ابو یحیی اللیبی عقاید شبکه طالبان را برای شنوندگان مشتاق هر دو طرف مرز ترجمه میکرد.
اللیبی روابط نزدیکی با جبهه تورا بورا در شرق افغانستان و شمال کوههای سفید دارد و مصاحبه وی روی سایت جبهه مقدم که مربوط به مجاهد خالص پسر یونس خالص رهبر متوفی مجاهدین به شمار میرود، وجود دارد.
محسود، نماینده القاعده جنگجویانش را هم ردیف با مهاجمان مولانا فضلالله قرار داد که نیروهایش مدت طولانی با نیروهای ارتش پاکستان در شمال وزیرستان میجنگیدند و در منطقه سوات پاکستان مستقر شده بودند.
فضلالله در مصاحبه سال 2007 میلادی، سخنانی در حمایت از اهداف القاعده در کشور همسایه افغانستان و سرتاسر جهان بهصورت شفاف بر زبان نیاورد و فقط گفت: هنگامی که مسلمانان در عراق و افغانستان زیر آماج حملات قرار دارند، ما وظیفه داریم تا علیه صلیبیون آمریکایی و متحدان آنها مبارزه کنیم.
کارشناسان تروریسم غرب تصریح کردند، گروههای مهم شورشی دیگر که توسط سراجالدین پسر جلالالدین حقانی رهبری میشوند و ملانظیر که در طول مرز افغانستان و پاکستان و خارج از وزیرستان به عملیات دست میزند به اجبار مجبور به پذیرش راهبرد جدید و مورد حمایت القاعده برای دو جبهه جنگ شدند.
اگر چه بن لادن رهبر گروه القاعده محسوب میشود، باورها بر این است که کنترل عملیات و حمایت از جنگها در منطقه جنوب آسیا بهعهده مرد دست راستی او یعنی دکتر ایمن الظواهری است که در مناطق قبیله نشین پاکستان زندگی میکند.
دیگر کارشناسان آمریکا که درباره تروریسم تحقیق میکنند، اظهار داشتند: القاعده اقدامات مهمی برای افزایش پایگاه قدرت خود انجام داده که البته بر همه پوشیده است. ستجونز مشاور ارتش آمریکا و نویسنده کتاب« افغانستان: گورستان امپراتورها»، گفت: القاعده از طریق فراهم کردن بودجه و تبلیغات ویدئویی، توانایی برنامهریزی استراتژیک و با استفاده از تاکتیکها، بهعنوان یک نیروی چند جانبه عمل میکند.
کارشناسان مسائل تروریسم بر این باورند که بن لادن احتمالا در شمال یا جنوب وزیرستان یا شهر بزرگی داخل مناطق مسکونی پاکستان مخفی شده است. آنها میگویند حضور بیش از حد بن لادن در این مناطق به منزله مانعی برای تلاشهای ایالات متحده به شمار میآید. فیشمن در این رابطه اظهار داشت: بنلادن همانند سر یک مار است و اهمیت زیادی دارد. وی افزود: بن لادن هنوز هم به احتمال زیاد در تصمیمگیریهای مهم شبکه القاعده نقش مهمی ایفا میکند.
کارشناسان تروریسم غرب بر این باورند که القاعده منتظر است تا از ادامه جنگ و هرج و مرج در دو طرف مرز پاکستان منافع خود را کسب کند. براون گفت: حرکتهای مهمی از رهبران طالبان پاکستان در اردوگاه القاعده در مناطق استانی شمال غرب آن کشور مشاهده شده و تلاش آنها برای برنامهریزی عملیات گسترش یافته است. صدها هزار نفر از افراد بیخانمان و آواره در پاکستان به منزله اهدافی جدید برای مقامات القاعده محسوب میشوند.
ارتش آمریکا و مقامات امنیتی افغانستان هر دو تأیید کردند، جابه جاییهای زیاد گروههای جهادی بینالملل از خاورمیانه به جنوب آسیا، از طریق هوایی از دوبی و دیگر مراکز هوایی و از راه زمینی و از راه دریا از خلیجفارس صورت گرفته است.
بسیاری از عربها و چچنیها و دیگر نیروهای خارجی اخیرا مبارزات خود را در عراق به پایان رساندند که موجب شده است القاعده شکست سختی بخورد و عقب نشینی کند.فرماندهان ارتش آمریکا تصریح کردند هر چه از دستشان برآید برای نابودی مخفیگاههای امن شناخته شده القاعده و طالبان در داخل افغانستان انجام میدهند اما کارشناسان مسائل تروریسم بر این باورند که شورشیان طالبان و القاعده همزمان با حمله 20 هزار نیروی آمریکایی و ناتو در تابستان امسال، برای آغاز حملات جدید برنامهریزی کردهاند.
سرهنگ اسپیسزر از فرماندهان آمریکایی در افغانستان میگوید، القاعده و دیگر سرمایهگذاران هماکنون به شورشیان کمک مالی میکنند تا شبه نظامیان را تحت اختیار خود درآورند. وی افزود که هدفش ادامه جنگ در طول مرز با پاکستان است تا سرمایهگذاران و شبه نظامیان در جنگ نزدیک مرز غافلگیر شوند و دیگر تأثیری بر جنگ در داخل افغانستان نداشته باشند.
در افغانستان ارتباط میان القاعده و گروههای مهم شورشی به روزهایی باز میگردد که بن لادن شخصا در جنگ علیه شوروی سابق نقش داشت. دهه 1980 میلادی وی خودش در شرق افغانستان و نزدیک خوست در شهر دورافتاده جاجی، ولایت پکتیا میجنگید. بسیاری از جنگجویان عرب تبار القاعده بعدها همزمان با ورود طالبان به عرصه قدرت در اواخر دهه 1990 میلادی ساکن افغانستان شدند. عده زیادی از افراد القاعده هم در مراحل نخست تهاجم آمریکا به افغانستان در سال 2001 میلادی به پاکستان گریختند.
عناصر مهم عرب و ازبک علاوه بر برنامهریزی حملات تروریستی در سطح بینالملل، در تجارت تریاک و هروئین در مناطق بین مرزی افغانستان و پاکستان موفق عمل کردند. کارشناسان سیاسی غرب و افغان در این باره اظهار داشتند، تلاشهای فرماندهان پاکستان و افغانستان برای به دست گرفتن کنترل بیشتر مناطق پاکستان که این گروهها در آنجا تجارت موادمخدر را برعهده دارند، با شکست مواجه شده است.
در آن سوی ولایت خوست و در آن طرف کوهها در پاکستان، آموزش دهندگان نظامی القاعده هنوز با فرماندهان راهبردی طالبان در مراکز فرماندهی حقانی مانند مدرسه علمیه منبع علوم حقانی وزیرستان شمالی از نزدیک همکاری میکنند.
هواپیماهای جاسوسی متجاوز آمریکایی بارها این مدرسه علمیه و اطراف آن را بمباران کردند و باورها بر این است که این مدرسه علمیه پایگاههای مخفی در سرتاسر وزیرستان داشته باشد. افغانیهایی که به آن منطقه سفر میکنند دراینباره اظهار داشتند، اعضای القاعده در وزیرستان برای احتیاط در مقابل حملات هوایی آمریکا به ندرت در گروههای بیش از 3نفر برای دمکردن چای آتش روشن میکنند.
علاوه بر این، جنگجویان طالبان که اغلب با فرماندهان نظامی القاعده همکاری میکنند، در داخل ساختمانها و مجتمعهایی که دیوارهای بیرونی آنها کاملا با گل و لای پوشانده شده است، آموزش نظامی میبینند و این امر باعث میشود تا توجه هواپیماهای جاسوسی و بمب افکنهای آمریکا کمتر به این مناطق جلب شود.
کارشناسان خبره که در زمینه شبکه تروریستی القاعده تحقیق میکنند اظهار داشتند، اکثر گروههای شورشی افغانستان و پاکستان که تحت ریاست محسود و ملاعمر رهبر طالبان افغانستان قرار دارند، رسما نام القاعده را برای گروه خود انتخاب نکردند اما برای متعهد بودن به بن لادن سوگند وفاداری خوردهاند. این کارشناسان ادعا میکنند، القاعده از اشتباهات خود در عراق درس عبرت گرفته است و ترجیح میدهد که در پشت صحنه بهصورت مخفی باقی بماند. گروه القاعده که از یک طرف مورد حمایت نیروهای مسلح محلی قرار دارد، از سوی دیگر میتواند بر جنگ علیه ایالات متحده و کافران خارجی در جنوب آسیا تأثیر بگذارد.
آسیا تایمز