کتاب طنز «آبنبات هل‌دار» نوشته مهرداد صدقی است که داستان‌هایی به هم پیوسته با موضوع طنزآمیز دارد. قصه طنز و نمکین این داستان از زبان یک طفل بجنوردی روایت می شود که برادر عزیزش قرار است برود جبهه!

آبنبات هل دار

همشهری آنلاین- گروه فرهنگی: ایام تعطیلات نوروزی در کنار برنامه‌های ویژه این ایام که بیشتر در دید و بازدید و مسافرت می‌گذرد، اوقات فراغتی را هم برای بسیاری فراهم می‌کند که یکی از گزینه‌های مناسب برای پر کردن بهینه این وقت‌های آزاد در تعطیلات نوروزی، مطالعه است. یکی از کتاب پیشنهادی برای معالعه در این ایام، کتاب طنز «آبنبات هل‌دار» نوشته مهرداد صدقی است که داستان‌هایی به هم پیوسته با موضوع طنزآمیز دارد. قصه طنز و نمکین این داستان از زبان یک طفل بجنوردی روایت می شود که برادر عزیزش قرار است برود جبهه! داستان را محسن که ته تغاری یک خانواده ی پنج نفره است روایت می کند و فضای داستان در یکی از محله های قدیمی بجنورد، در سایه سار محبت مادربزرگی پیر و فرتوت اتفاق می افتد. محسن است و بازیگوشی و ماجراجویی که این نوستالژی دهه شصتی را با کارهای شیطنت آمیزش پر از خنده و شادی می کند.
نویسنده به خوبی نشان می دهد که حتی در دل جنگ و اضطراب آن سال ها، عده ی زیادی از مردم با صبوری، سرگرمی های خودشان را ایجاد می کردند و زندگی مفرح و پر ماجرایی داشتند. این سرگرمی ها نیاز نبود خیلی پیچیده باشد و دل ها با ساده ترین تفریح، نظیر اولین سینما رفتن، دیدن برنامه ها برای اولین بار از قاب یک تلویزیون رنگی و خوراکی های خوشمزه و جدید شاد می شد. محسن بازیگوش قصه از هر کار کوچکی ماجرایی در می آورد و از رفتن به مدرسه گرفته تا پخش کردن کارت های عروسی و بردن آش نذری، هر جا که بتواند آتش می سوزاند و خنده را به لب مخاطب کتاب می آورد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم: «بی‌بی قشقرقی به راه انداخت که بیا و ببین. با این حرف‌ها که «شما منِ آدم حساب نِمکنین.» و «من آرزوی دیدن عروسی نوه‌مِ باید به گور ببرم.» و «منِ بگو که یک بسته روشورِ امروز تو حموم تموم کردم.» و ... خلاصه، از آنجا که ماندنِ من هم به‌تنهایی صلاح نبود، همه به سمت خانۀ عروس راه افتادیم. البته همه که نه. عمو جواد و زن‌عمو هاجر نیامدند؛ چون توی مشهد زندگی می‌کردند و عمویم نتوانسته بود مرخصی بگیرد. عمه بتول هم برای دلیل نیامدنش گلایه کرده بود چرا فرد دیگری را که او می‌پسندد برای محمد نمی‌گیریم؛ اما مسئله این بود که او اصلاً هیچ‌کس را نمی‌پسندید و فقط دنبال بهانه بود تا بهانه بگیرد! مامان می‌گفت عمه بتول، وقتی جوان و مهربان بوده، یک نفر را می‌خواسته و او هم عمه بتول را؛ ولی یک‌دفعه، با اینکه عمه بتول هنوز هم او را می‌خواسته، او دیگر عمه‌ام را نخواسته و از آن‌موقع اخلاق عمه بتول سگ شده! طفلکی، با اینکه چهل‌ سالش شده بود، هنوز عروسی نکرده بود و می‌گفت: «مردا آدم نیستن.» یک بار از او پرسیدم: «یعنی منم عمه؟» و عمه جواب داد: «تا بچه‌ای خوبی؛ ولی بزرگ که بشی تو یَم یک خری مِشی مثل بقیه!»
چاپ جدید(چهل و یکم- ۱۴۰۲) کتاب «آبنبات هل‌دار» به قلم مهرداد صدقی با ویراستاری اکرم دژهوست گنک با طراحی روی جلد تازه، در ۴۱۶ صفحه در قطع رقعی و قیمت ۲۹۰۰۰۰ تومان از سوی انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شده است.

کد خبر 839778
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha