همشهری آنلاین: چند روز پیش رژیم اشغالگر صهیونیستی که از مقاومت سرسختانه و دلیرانه جنبش مقاومت اسلامی حماس و ایستادگی مردم مظلوم غزه به ستوه آمده، در راستای استراتژی نظامی حذف فرماندهان شاخص مقاومت، این بار دست به یکی دیگر از اقدامات وحشی گرایانه، تروریستی و خلاف عرف و قوانین بینالمللی زد و با هدف قراردادن ساختمان کنسولگری ایران در سوریه، سردار رشید اسلام؛ محمدرضا زاهدی (فرمانده نیروی قدس سپاه در جبهه سوریه و لبنان) را به همراه چند تن از همرزمانش به شهادت رساند. شهید زاهدی از ابتدای جنگ تحمیلی رژیم بعثی علیه ایران با پذیرش مسئولیتهای مختلف یگانی در سپاه پاسداران رشادتها و جانفشانی های زیادی را از خود نشان داد. او فرمانده تیپ قمر بنیهاشم(ع) در سال ۶۲ تا ۶۵ بود و فرماندهی چندین عملیات مهم از جمله خیبر، بدر، والفجر ۸، فاو، کربلای ۴ و ۵ را برعهده داشت. در ادامه چند خاطره از رشادت های این سردار دلیر را مرور می کنیم.
رشادت و فداکاری بی نظیر سردار زاهدی در عملیات بدر
رمضان الله وکیل، جانشین تدارکات تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم (ع) در دوران دفاع مقدس و از فعالان تدارکات و پشتیبانی جنگ، در کتاب خود با عنوان «موقعیت الله وکیل» که توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و حوزه هنری استان اصفهان منتشر شده منتشر شده به بیان خاطرهای از یکی از فداکاریها این سردار بیادعا در بحبوحه عملیات بدر و در قامت فرماندهی تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم (ع) لشکر ۱۴ امام حسین (ع) پرداخته است:
هدف ما در این عملیات، رسیدن به دجله بود. برای این کار نیروها میبایست مسافتی را در آب حرکت میکردند تا به خط ابتدایی پدافندی عراقیها برسند. پسازآن قرار بود از این خط جدید پدافندی هم عبور کنند و خود را تا رودخانه دجله برسانند. در این عملیات تیپ ما (۴۴ قمر بنیهاشم) میبایست کمی به سمت شمال و بالاتر از روطه میرفت. ما با وسایلی مثل قایق، همه تدارکات موردنظر را جابجا کردیم. تفاوت این قایقها با قایقهای قبلی این بود که اینها تندروتر و بزرگتر بودند و قابلیت مانور و ظرفیت بیشتری داشتند. ساعت یازده شب ۲۰ اسفند ۱۳۶۳، فرمان عملیات بدر صادر شد. ساعتی قبل از آن، نیروهای خطشکن بهوسیله قایق تا نزدیکی کمینهای دشمن اعزامشده و آماده دستور بودند. همزمان با فرمان آغاز عملیات، واحدهای توپخانه و ادوات به گلولهباران خطوط نیروهای عراق پرداختند. نیروهای تدارکات هم در موقعیت، مشغول دعا کردن و آماده دستور برای اعزام به منطقه آزادشده بودند که بعد از اقامه نماز صبح، این امر میسر شد. حمید رفیعی از مصطفی روحی خواست که در موقعیت جزیره مجنون بماند تا خودش برای شناسایی وارد منطقه آزادشده شود. آقایان نصیریان و امینی و چند نفر دیگر از نیروهای واحدهایشان نیز همراه حمید بودند و بهاتفاق عازم منطقه درگیری شدند.
بچهها در مسیرشان به یک روستا به نام جویبر میرسند که خانههای کوچک آن با بلوک و سیمان ساختهشده بود. همانجا حمید احساس میکند که در این نقطه، خط عراقیها هلالی شکل است، چون از چپ و راست و روبرو بهطرف ماشین تیراندازی میشد... دو نفر مسلح ما روی افرادی که به طرفشان تیراندازی میکردند، آتش میکنند و در این فاصله همه جابجا میشوند. ظاهراً آخرین نفر آقای عباسعلی امینی بوده است که وقتی از پشت دپوی دشمن بلند میشود تا وارد کوچه شود، از ناحیه دست هدف اصابت گلوله قرار میگیرد. حمید رفیعی از وسط کوچه سینهخیز، با مشقت خودش را به او میرساند و دست سالم امینی را دور گردن خود میاندازد و با یک دست فانسخه او را گرفته، با دست دیگر کمکم خودش و امینی را به جلو و در نهایت داخل کوچه که پنجاه متری فاصله داشت، میکشاند.
در نقطهای که آتش کمتر شده بود، متوجه موتورسواری میشوند که روی جاده به سمت خط مقدم در حرکت است. اتفاقاً موتورسوار آنها را میبیند و خودش را به آنها میرساند. بچهها متوجه میشوند که وی، فرمانده تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم (ع)، آقای حاج علی زاهدی است. ایشان وقتی وضعیت آقای امینی را میبیند، از موتور پیاده میشود و از حمید میخواهد که با آن آقای امینی را به عقب منتقل کند. حمید هم با سرعت هرچه تمام تر بهطرف محلی که قایقها باراندازی میکنند، حرکت میکند و بهمحض رسیدن به محل توقف قایقها، امینی را در کنار تعداد دیگری از مجروحان راهی عقب میکند.
چهره ایشان کمتر جلوی دوربین آمده
سردار کریم نصر اصفهانی که از جانبازان دفاع مقدس(۷۰ درصد) که فرمانده تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم (ع) در دوران دفاع مقدس و همرزم شهید زاهدی است درباره او می گوید: سردار شهید محمدرضا زاهدی فرماندهای ساده زیست، متواضع بود که همواره توجه و تاکیدی جدی بر حمایت و پشتیبانی از مردم به ویژه مظلومان داشت. سردار شهید زاهدی از چهرههای تاثیرگذار و گمنامی بود که خود را کمتر در معرض دید رسانهها و شبکههای مجازی قرار می داد و امروز نبود این فرمانده نظامی عالی مقام و با دانش به خوبی احساس میشود. او یکی از فرماندهان «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» و هم رده سرداران شهید ردانیپور و خرازی بود که در همان سالهای اولیه جنگ در جبهه های دارخوین و در «خط شیر» حضور یافت. سردار زاهدی پس از تشکیل لشکر امام حسین(ع) و همزمان با عملیات ثامن الائمه از جمله نیروهای اصفهانی حاضر در این عملیاتها بود. چهره ایشان کمتر جلوی دوربین آمده و به اعتقاد من ناشناخته ماندن ایشان خسران است چرا که همیشه مقید به جهاد و تلاش برای دفاع از اسلام و انقلاب بود.
با دشمن جنگ نفر به نفر داشت
سردار نصر همرزم شهید زاهدی به دیگر ویژگی های او اشاره کرده و می گوید: شهید زاهدی از جمله فرماندهان عالی رتبه نظامی کشور بود و زمانی که در یکی از عملیاتها به درجه جانبازی نائل شد، با وجود اینکه شرایط حضور در جنگ را نداشت اما هیچگاه میدان را خالی نکرد. فرمانده تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم (ع) در دوران دفاع مقدس گفت: فداکاری این شهید بر هیچ کس پوشیده نیست و به جرات میتوان گفت، ایشان جزو نیروهایی بود که با دشمن جنگ نفر به نفر داشت، در عملیات فتحالمبین و با همراهی نیروها جلوی دشمن را گرفت و پیروزی این عملیات مدیون شجاعتهای سردار شهید زاهدی است. او از نسل شهیدان ردانیپورها، باکریها، خرازیها و سلیمانیها است که خود را جامانده قافله می دانست و همیشه آرزوی شهادت داشت.
بالاترین جایگاهها و منصبها نزد ایشان اهمیتی نداشت
همرزم سردار شهید زاهدی بیان کرد: اعتقاد قلبی ایشان به رهبری به حدی بود که در دیدار نوروزی اخیر خود (چهار روز قبل از شهادت) به صراحت بیان کرد که در جزئیترین امور نیز نظر رهبر معظم انقلاب را اعمال میکند و اگر نظر رهبری بر انجام امری نباشد، محال است انجام دهد. در یک کلام شهید زاهدی ذوب در ولایت بود و لفظ ولایتمدار واقعا شایسته ایشان است. این سردار شهید در بیانات خود همیشه سردار شهید سلیمانی را در مسیر و مکتب رهبری می دانست و خود نیز جزو یاران صدیق شهید سلیمانی بود. بالاترین جایگاهها و منصبها نزد ایشان اهمیتی نداشت و این جنایت خبیثانه به دست شمر زمانه موجب شد تا جبهه مقاومت بیشتر در مقابل رژیم صهیونیستی ایستادگی کند.
نظر شما