شناسایی جسد سوخته یک مرد ماه‌ها پس از کشف آن راز قتل وی و دست داشتن همسر و دوستش در این جنایت را برملا کرد.

‌دستگیری - زن و مرد

به گزارش همشهری آنلاین، تابستان سال گذشته رهگذران در منطقه کن و سولقان با جسد سوخته مردی مواجه شدند. گزارش کشف جسد به بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد. با حضور تیم جنایی تحقیقات آغاز و بررسی‌ها نشان می‌داد مردی حدوداً ۳۵ ساله قربانی جنایت شده و عامل یا عاملان جنایت پس از انتقال جسد، آن را به آتش کشیده بودند.

جسد سوخته برای شناسایی هویت و مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای شناسایی هویت مقتول و عامل یا عاملان جنایت ادامه داشت. در نخستین گام، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت به سراغ پرونده‌های افراد گمشده رفتند و همزمان آزمایشات دی‌ان‌ای از جسد مجهول‌الهویه گرفته شد و بررسی‌های تیم جنایی ادامه داشت تا اینکه اواخر پاییز سال گذشته مرد میانسالی به اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت مراجعه کرد و از ناپدید شدن پسرش خبر داد.

او گفت: پسر ۳۵ ساله‌ام به نام فرهاد مدتی است که ناپدید شده است. با پسرم در تماس بودم اما ارتباط ما خیلی زیاد نبود. از تابستان پسرم ناپدید شد و چندین بار با او تماس گرفتم اما تلفن همراهش خاموش بود. در نهایت اوایل پاییز با همسرش تماس گرفتم و او گفت که پسرم برای کار به ترکیه رفته است. من به حرف‌های عروسم اعتماد کردم اما با گذشت 3 ماه خبری از فرهاد نشد.

وی ادامه داد: تا اینکه مرد جوانی اوایل پاییز با من تماس گرفت و گفت از طرف فرهاد تماس می‌گیرم. من و فرهاد با هم در مرز ترکیه هستیم و او حالش خوب است و از من خواست تماس بگیرم و به شما بگویم که نگران او نباشید، حالش خوب است. اما من احتمال می‌دهم که برای پسرم اتفاقی رخ داده و همسرش سناریوی دروغینی را مطرح کرده باشد.

با شکایت مرد میانسال، پرونده‌ای در این خصوص تشکیل شد و در گام اول کارآگاهان به سراغ همسر فرهاد رفتند. زن جوان در تحقیقات گفت: من هم مدتی است که از همسرم بی‌خبرم. او به بهانه کار کردن به ترکیه و کشورهای اروپایی رفت و دیگر خبری از او ندارم.

در ادامه تحقیقات، کارآگاهان به بررسی روابط مهوش، همسر فرهاد پرداختند و دریافتند که مردی به نام شهاب که از دوستان فرهاد بوده بعد از ناپدید شدن او به خانه وی رفت و آمد زیادی داشته است. از طرفی از زمان ناپدید شدن فرهاد تلفن همراه شهاب و مهوش به مدت ۱۵ روز خاموش بوده و بعد از این مدت، تماس‌ها و روابط آنها شروع شده و با هم رفت و آمد داشته‌اند.

با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهد پلیسی و احتمال دست داشتن شهاب و همسر فرهاد در رابطه با ناپدید شدن مرد جوان، بازپرس گودرزی دستور بازداشت آنها را صادر کرد. شنبه گذشته کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در دو عملیات همزمان آنها را بازداشت کردند. مهوش و شهاب زمانی که در مقابل افسر پرونده‌شان قرار گرفتند راز جنایت را برملا کردند.

طبق اظهارات آنها، متهمان پس از قتل فرهاد، جسدش را به حوالی کن انتقال داده و او را به آتش کشیده بودند.

شهاب در تحقیقات گفت: با فرهاد دوست بودم و به خانه‌شان رفت و آمد داشتم. این رفت و آمدها باعث شد که با مهوش نیز آشنا شوم و او کم کم سفره دلش را برایم باز کرد. مهوش با همسرش اختلاف داشت. کم‌کم به او علاقه‌مند شدم اما فرهاد سد راه‌مان بود. به همین دلیل تصمیم گرفتیم که او را به قتل برسانیم.

او ادامه داد: یک شب طبق نقشه قبلی به عنوان میهمان به خانه آنها رفتم و سر صحبت را با فرهاد باز کردم. به او گفتم چرا با همسرت اختلاف داری و این رفتارها درست نیست و سر همین مسأله باهم دعوای‌مان شد و با میله آهنی که از قبل تهیه کرده بودیم به سرش زدم. بعد از قتل جسد را پتوپیچ کرده و داخل خودرو قرار داده و در منطقه کن و سولقان به آتش کشیدیم.

با اعترافات متهمان به قتل به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت آنها در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفته و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

کد خبر 842922
منبع: ایران

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ایرج IR ۰۸:۵۵ - ۱۴۰۳/۰۱/۲۰
    3 0
    پای افراد غریبه و دوست رو به خانواده باز کردن نتیجه ای بهتر از این نداره
  • حمید IR ۰۹:۴۹ - ۱۴۰۳/۰۱/۲۰
    2 0
    خدا عاقبت همه مون رو ختم به خیر بکنه
  • IR ۱۰:۱۳ - ۱۴۰۳/۰۱/۲۰
    1 0
    یا خدا، مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی 😔 خوب میرفتی جدا میشدی، بدبخت رو چرا کشتید ؟چه بدشانس بوده هم زنش هم دوستش بهش خیانت کردن.
  • IR ۱۱:۱۹ - ۱۴۰۳/۰۱/۲۰
    2 0
    اونوقت میگن فیلمهای ترکیه ای و فلان،روابط باز هیچ تاثیری تو زندگی نداره،اینا همش به خاطر فرهنگ غلطی هستش که متاسفانه دیگه جا افتاده،تو زمان قدیم اگه دو تا دختر و پسر با هم رفیقم میشدن آخرش ختم به ازدواج میشد،این روزا که ماشاالله دختر و پسر مجرد و زن و مرد متاهل سیرمونی ندارن،به یه جامعه بیمار مبدل شدیم که هر روز وضعیت بدتری رو تجربه می کنیم،