کسب 40 امتیاز از 34 بازی (میانگین 17/1 امتیاز برای هر مسابقه) بههمراه 31 گل زده (ضعیفترین خط حمله لیگ فصل قبل) و 43 گل خورده باعث شد قوی سپید خزر در مکان سیزدهم جدول جای بگیرد و فقط با 5 امتیاز اختلاف نسبت به آخرین سقوطکننده به لیگ دسته پایینتر، جواز بقا در لیگ برتر را اخذ کند.
باشگاه 40 ساله انزلیچیها لیگ هشتم را با دو باخت و یک تساوی آغاز کرد و در هفتههای پایانی نیز با یک باخت و یک تساوی بهکار خود خاتمه داد. فراز و نشیبهای این تیم در طول فصلی که گذشت، به واقع عجیب بود.
ملوانان بهرغم جذب 3 بازیکن خارجی به نامهای تومیسلاو استانیچ، آلن باسیچ و فیلیپ ده سوزا و نیز قرار گرفتن تحتپوشش حمایتهای مالی سازمان منطقه آزاد انزلی، هیچگاه نتوانستند در حد نام و اعتبار قبلی خود ظاهر شوند و به تعبیری با خوششانسی در لیگ برتر ماندگار شدند.
محمد احمدزاده که از سال 1385 تاکنون (و برای دومین دوره بعد از سالهای 1379 تا 1381) رهبری کادر فنی انزلیچیها را برعهده دارد، حالا هیچ بهانهای در توجیه نتایج کسب شده توسط تیمش ندارد و باید پاسخگوی طرفداران پرشمار ملوان باشد. ملوان زمانی با تکیه بر نیروهای بومی و هزینهای بسیار کمتر از آنچه امروز صرف میشود، 3 بار قهرمان جام حذفی ایران شد و 3 بار دیگر هم در فینال این رقابتها حاضر بود اما نتوانست جام قهرمانی را بالای سر ببرد.
اما امروز سطح توقعات این تیم بسیار پایین آمده و همین که در لیگ برتر حضوری مستمر داشته باشد، گویا همه را کفایت میکند. برای لیگ فصل آینده نیز وضعیت بهتری تصور نمیشود؛ روزهایی که میگذرند در سکوت محض مدیران و دستاندرکاران باشگاه سپری شده و فرصتهایی که برای تقویت تیم موجود است، چندان جدی گرفته نمیشوند.
در حالیکه قرارداد بسیاری از بازیکنان اصلی تمام شده و حتی برخی از آنها راهی تیمهای دیگر شدهاند، هیچ نشانهای از جذب نیروهای جایگزین نیست و باشگاه در فضایی خاص به تعبیری فقط امرار معاش میکند. اما پتانسیل این تیم مردمی، ریشهدار و محبوب در همهجای ایران، بسیار بیش از اینهاست.
استان گیلان مهد استعدادهای ناب فوتبال کشور بوده و اگر مسئولان ذیربط کمی بهخود زحمت استعدادیابی و جستجوی بازیکن مستعد بدهند، میتوان تیمی به مراتب قویتر از تیم کنونی را به میادین مهم داخلی اعزام داشت. یادمان نرود که ملوان چند سال پیش با بازیکنان یک الی 2 میلیون تومانی در فوتبال ایران چگونه ظاهر میشد و غولهای فوتبال باشگاهی را در زمین خودشان به تسلیم وامی داشت.
در چنین خطه پربازیکنی، سراغ گرفتن از بازیکنان درجه دوم بوسنیایی جای سئوال دارد! مضاف بر آن وقتی میشنویم بازیکنانی چون سعید یوسفزاده، محسن گیاهی، امیر خدامرادی، مسعود غلامعلیزاد و... به فکر ترک ملوان هستند، پیش خود میگوییم واقعا قرار است چه بر سر قوی سپید خزر بیاید؟
بهترین تیم شهرستانی فوتبال ایران در جام تختجمشید که این عنوان را تا اوایل دهه هشتاد خورشیدی هم یدک میکشید، با روزهای اوج فاصلهای بسیار گرفته و باید قبول کرد دیگر چغری برای بزرگان فوتبال باشگاهی ایران بهشمار نمیآید.
کارنامه ملوان در فصل اخیر نشان میدهد گفتههای ما پر بیراه نیست؛ رتبه دوازدهم لیگ اول، رتبه چهاردهم لیگ دوم (سقوط به دسته پایینتر)، قهرمان لیگ دسته اول و صعود به لیگ چهارم، رتبه هفتم لیگ چهارم، رتبه یازدهم لیگ پنجم، رتبه چهاردهم لیگ ششم، رتبه شانزدهم لیگ هفتم و رتبه سیزدهم لیگ هشتم.
در واقع بعد از صعود مجدد به لیگ برتر در فصل چهارم لیگ حرفهای، ملوانان از لیگ پنجم به اینسو همواره یکی از تیمهای انتهایی جدول ردهبندی (منظور 5 الی 6 تیم پایین جدول است) بودهاند و این برای یکی از قدیمیترین تیمهای فوتبال ایران که اتفاقا طرفداران متعصب و سختگیری هم دارد، اصلا قابل قبول نیست.
در این رابطه دستاندرکاران ذیربط باید کمی جدیتر به قضایا نگاه کنند و اعتبار ملوان را در تدوین برنامههای آینده خود بیشتر مدنظر قرار دهند.
همشهری استانها