همشهری آنلاین - جواد نصرتی: نادال که هفته گذشته در رقابتهای بارسلونا بازگشتی ناامیدکننده داشت و در ۲ست به الکس دی مینور استرالیایی باخت، در نخستین بازی خود در اوپن مادرید، ۲ بر صفر رقیب جوان آمریکایی خود را شکست داد و تنها یک گیم به او داد. دیدن رقص دوباره نادال بر خاک رس، زمین محبوبش، برای هوادارانش کافی است اما اگر او فصل خداحافظیاش یک گرند اسلم دیگر ببرد، چه؟ این همان معجزهای است که احتمالا در تاریخ ورزش هم ماندگار خواهد شد. اما مردی که قبلا معجزهها را مثل یک کار اداری، با صبر و حوصله، نبوغ، قدرت و هنرمندی، یکی پس از دیگری به سرانجام میرساند، مدتهاست از فرم ایدهآلش دور است و در ۳۷سالگی چهبسا به حضور در مرحله اول گرنداسلمها هم نرسد. او پنجشنبه قبل از پیروزی مقابل داروین بلانچ ۱۶ساله آمریکایی، اعتراف کرد که اگر در اوپن فرانسه وضعیت فعلی را داشته باشد، اصلا راکت بهدست نمیگیرد: «اگر در پاریس هم حس امروزم را داشته باشم، اصلا بازی نمیکنم. تنها وقتی در رولان گاروس بازی خواهم کرد که حس کنم رقابتی هستم. اگر بتوانم بازی کنم، بازی خواهم کرد اما در غیراینصورت، چنین کاری نخواهم کرد. (غیبت در اوپن فرانسه) پایان دنیا یا پایان زندگی حرفهای من نیست. من هنوز هم بعد از رولان گاروس اهدافی دارم، مثل المپیک.»
همین یک جمله، خیلیها را امیدوار کرده است که تنیسور اسپانیایی، تمام توان و تلاش خود را بهکار بگیرد تا در المپیک پیشرو در پاریس، رقبایش را مثل سابق به چالش بکشد و برای بالاترین پاداش مبارزه کند. البته باید قبل از آن ببیند که بدنش چه وضعی دارد و به او اجازه ماجراجویی دوباره میدهد یا نه.
بازی دوم نادال در مادرید، تکرار بازی هفته قبل با دی مینور است و اگر شرایط مثل قبل بود، میتوانستیم منتظر انتقامی سخت باشیم اما نادال، به چیز دیگری فکر میکند و مسئله برد و باخت برایش مطرح نیست؛ «در حالحاضر برد و باخت برای من مهم نیست. یک برد یا ۲شکست چیزی را در زندگی حرفهای من عوض نمیکند. من به مادرید نیامدهام تا قهرمان شوم. شنبه برای من فرصتی است تا به خوبی بفهمم که کجای کار قرار دارم. من در بارسلونا مقابل دیمینور یک ست خوب بازی کردم.»
مادرید و بارسلونا، از تورنمنتهای محبوب نادال هستند و او قبلا گفته بود دوست دارد تحت هر شرایطی، با هوادارانش در این ۲تورنمنت برای آخرینبار ملاقاتی داشته باشد و با آنها خداحافظی کند. چیزی که بودن او را در بازی اول مادرید چشمگیر کرد، حضور پررنگ خانواده و بهخصوص پسرش بود. پسر خردسال نادال، یک راکت کوچک هم در دست داشت که در کمال تعجب، آن را با دست راستش میگرفت؛ برخلاف پدر که دستچپ است. نادال بعد از این برد گفت که ایدهاش این بوده که بیشتر تنیس بازی کند تا پسرش کمی از بازیهای او را ببیند و احتمالا خاطرهای از این بازیها با خود به بزرگسالی ببرد.
نظر شما