ممکن است کرهشمالی بهعنوان یک دشمن، فاصله جغرافیایی بسیاری با ایالات متحده داشته باشد اما نزدیکترین همسایه کرهجنوبی است و از این نظر برای غرب بسیار نگرانکننده است. کرهشمالی در روز استقلال آمریکا در عرض چند ساعت بیش از 7 موشک بالستیک را آزمایش کرد. این اقدام کرهشمالی مانند اقدام مشابه سال قبلش درست در همین روز، پیامی نمادین برای آمریکاست و به همین دلیل کسی به نوع و اندازه و برد موشکهای آزمایش شده اخیر چندان توجهی نکرد و بیشتر به پیام آن پرداخته شد. اکنون کرهشمالی آمریکا را به مسخره میگیرد و برای همسایگان و دشمن هزاران کیلومتر دورترش قدرتنمایی میکند.
در حالی که رفتار قدرتنمایانه رهبران پیونگیانگ – بهخصوص دور جدید آزمایشهای هستهای و پرتاب موشکهای کوتاهبرد – ادامه دارد، غرب تنها با اعلام اینکه همسایه جنوبی شبهجزیره کره در خطر است به فکر تصویب قطعنامههای جدید در سازمان ملل است.
به این ترتیب جای تعجب نیست که برخی تحلیلگران امور شبه جزیره کره مدعیاند مذاکرات 6 جانبه – شامل آمریکا، چین، روسیه، ژاپن، کرهجنوبی و کرهشمالی – برای حل و فصل بحران هستهای شبه جزیره کره، دیگر تاثیری بر مهار رهبران پیونگیانگ ندارد. حتی برخی صاحبنظران که پیشتر – بدون اشاره به لزوم خلع سلاح هستهای کرهشمالی – خواهان ادامه گفتوگو با پیونگ یانگ بهعنوان گامی مهم برای تحقق امنیت منطقهای و برقراری صلح پایدار بودند، اینک تسلیم واقعیات شدهاند.
حقیقت ناخوشایند برای کسانی که همچنان از ایده مذاکرات 6جانبه حمایت میکنند، این است که 5 کشور طرف مذاکره با کرهشمالی هنوز نتوانستهاند رهبران پیونگ یانگ را به توقف برنامه هستهای نظامی این کشور وادارند.
اگرچه کرهشمالی بارها کوشیده است تا به برنامه هستهای نظامی خود مشروعیت بخشد و آن را در اذهان جامعه جهانی موجه نشان دهد اما بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان محافظه کار در سئول به این نتیجه رسیدهاند که دیگر نمیتوان به کیم جونگ ایل، رهبر کرهشمالی و حکومت او برای به نتیجه رسیدن بر سر مسئله هستهای امیدی داشت. آنها
رفته رفته در اظهارنظرات خصوصی و عمومی خود این را مطرح میکنند که شاید دیگر دیپلماسی کارساز نباشد.
روند مذاکرات 6 جانبه بهرغم تلاش 5 کشور طرف مذاکره با کرهشمالی با هدف متوقفکردن خواستههای پیونگ یانگ برای هستهای شدن، ناموفق و بیتاثیر بودهاست. علاوه بر این،
پیونگ یانگ مذاکرات چندجانبه را غیرضروری میداند. کیم جونگ ایل، رهبر کرهشمالی بر این باور است که برای حفظ حکومتش – در قالب عادیسازی روابط دیپلماتیک و دریافت کمکهای اقتصادی در قبال توقف برنامه هستهای – باید مذاکره مستقیم را با واشنگتن در نظر بگیرد.
راه کار مذاکره 6 جانبه، که در سال 2003 پس از خروج کرهشمالی از پیمان منع گسترش سلاحهای کشتار جمعی از سوی دولت بوش به کار گرفته شد، همچنان از سوی دولت اوباما پیگیری میشود. اگرچه دولت کنونی ایالات متحده، بسیاری از جنبههای خطمشی خارجی دولت بوش را رد کرده است. به خلاف آمریکا، سئول بر این باور است که باید یک مکانیسم جدید مذاکره پیدا شود و مبنای آن توقف برنامه هستهای کرهشمالی باشد.
تصادفی نیست که بد بینی شدیدی نسبت به روند فعلی مذاکرات در ذهن لی میونگ بک، رئیسجمهوری کرهجنوبی شکل گرفته است. رئیسجمهوری محافظه کار کرهجنوبی به خلاف اسلاف لیبرال خود، بر شدت انتقادات و حملاتش علیه کرهشمالی افزوده است. لی خواهان ادامه مذاکرات، بدون حضور کرهشمالی است. او اینک وظیفهای حساس و اضطراری را دارد.
در وهله نخست، در حالی که هدف مذاکرات 6 جانبه خارج کردن کارت برنده فعالیت هستهای از دست رهبران پیونگ یانگ بوده، بهنظر میرسد که ادامه این مذاکرات به کرهشمالی وقت و فرصت لازم را برای تقویت بنیه نظامی اش داده است.
در وهله بعد بهنظر میرسد که کشورهای طرف مذاکره با کرهشمالی، تمرکز خود را برای پیگیری توافقات به دست آمده از دست دادهاند و هر کدام میکوشند تا با خطمشی متفاوتی، در قبال رفتار تحریکآمیز رهبران پیونگ یانگ عمل کنند. در حال حاضر هماهنگی لازم بین این متحدان فرضی مشاهده نمیشود.
از دیدگاه سئول، مذاکرات بینتیجه 6جانبه، روندی است که نمیتواند تا هنگامی که جو بیاعتمادی بین طرفین وجود دارد، گرگ را تبدیل به میش کند (اشاره به کرهشمالی). از دیدگاه کرهشمالی اما، تبدیلشدن به کشوری برخوردار از سلاح هستهای با تجهیزات و تکنولوژیهای نا متعارف نظامی، به معنای برخورداری این کشور از قدرت چانهزنی و داشتن دست پر در برابر ایالات متحده است. پیونگیانگ اینک دریافته است که چگونه از محدودیتهای مذاکرات چندجانبه به نفع خود استفاده کند و در همین حال، از توافقات حاصل شده در این مذاکرات طفره برود.
علاوه بر این، با در نظر گرفتن ساختار پیچیده دیپلماسی هستهای شبه جزیره کره، هرگونه مذاکره درباره کرهشمالی بدون کمک چین محکوم به شکست خواهد بود. بسیاری از ناظران بر این باورند که چین، حافظ و مدافع مطمئن حکومت کمونیستی پیونگ یانگ، به شکلی جدی وارد مذاکرات جامعه بینالمللی با رهبران کرهشمالی نخواهد شد، چرا که وضعیت فعلی شبه جزیره کره و دور بودن کرهشمالی را از دایره نفوذ ایالات متحده، به نفع خود میداند.
اتحاد مسالمت آمیز شبه جزیره کره تحت هدایت کرهجنوبی و چشمانداز گشتزدن سربازان آمریکایی در مرزهای شمالی شبه جزیره کره در مرز با چین یک کابوس واقعی برای رهبران پکن خواهد بود.
گرچه چنین دیدگاهی درباره اتحاد شبه جزیره کره، به واقع ساده اندیشانه است، ادعاهای سئول و واشنگتن نیز مبنی بر آنکه مسلح شدن کرهشمالی به بمب اتمی، تهدیدی علیه چین خواهد بود، به همین اندازه غیرواقعی بهنظر میرسد، چرا که چین همسایه روسیه، پاکستان و هند است که همگی دارای بمب هستهای هستند.
در حال حاضر هستهای شدن کرهشمالی و بقای حکومت کمونیست این کشور، از نظر رهبران پیونگ یانگ به شکل تنگاتنگی به یکدیگر گره خورده است. این در حالی است که جامعه بینالمللی اعلام کرده که تنها یکی از این دو وضعیت را تحمل خواهد کرد. مخاطره جوییهای پیونگ یانگ در حالحاضر شدت یافته است، هرچند کیم جونگ ایل، رهبر کرهشمالی باید در برآورد استراتژیهای آمریکا بیش از پیش واقع گرا باشد.
از این دیدگاه، اقدام اخیر دادگاهی در کرهشمالی در محکومیت 2روزنامه نگار آمریکایی به 12 سال زندان با اعمال شاقه، اشتباهی بالقوه مهلک بود. با شروع به کار دولت اوباما کرهشمالی با این اقدام این پیام را به واشنگتن داد که قصد ندارد وارد بازی دیپلماسی نرم رئیسجمهوری جدید آمریکا شود اما اکنون خود را در وضعیت دشواری قرار دادهاست.
در جهانی که جو حاکم بر آن به سرعت رو به امنیتی شدن پیش میرود، برنده واقعی کسی است که قدرت بیشتری برای تطابق و سازگاری با شرایط داشته باشد. چنانچه رهبران پیونگیانگ هویج خوش رنگ ایالات متحده را نپذیرند، دولت اوباما باید خود را برای کشیدن فرش از زیر پای آنها آماده کند. کیم جونگ ایل، رهبر بیمار کرهشمالی باید بداند که آغاز یک جنگ دیگر در شبه جزیره کره، میتواند منجر به نابودی کشور او شود.
آسیا سنتینل- 25 ژوئن 2009