آنچه در پی میآید گفتوگویی است با دکتر پیمان یوسفی، مدیرکل دفتر امور منابع جنگلی سازمان جنگلها و مراتع در باره وضعیت و مشکلات این جنگلها. وی که دکترای جنگلداری دارد در سال 85 به جرگه مدیران سازمان جنگلها پیوست. عضویت در هیأتمدیره انجمن علمی جنگلبانی ایران و تدریس در دانشگاه از دیگر فعالیتهای اوست.
- وقتی میگوییم جنگل، تصویری که در ذهن اغلب مردم تداعی میشود جنگلهای شمال است اما ما جنگلهای دیگری هم داریم که به اعتقاد برخی، اهمیتی بیش از جنگلهای شمال دارند. رویشگاه این جنگلها کجاست و چه اهمیتی دارند؟
به نکته جالبی اشاره کردید. دنیا بر عکس ما فکر میکند؛ یعنی برای جنگلهایی که در مناطق خشک و نیمهخشک واقع شدهاند اهمیت بیشتری قائل میشوند. امروزه در سراسر جهان، توجه و سرمایهگذاریها به جنگلهای مناطق خشک و نیمهخشک معطوف شده است.
دلایل فنی و اکولوژیک آن هم روشن است؛ جهان به سمت اقلیم نیمهخشک حرکت میکند. این نکتهای است که در جلسهای که اخیرا در سازمان تحقیقات بینالمللی جنگل در اتریش برگزار شد دانشمندان بر آن تاکید کردهاند. بنا به اعلام محققان، طی 150 سال آینده، اقلیم اروپا دگرگون خواهد شد و به خشک تغییر خواهد کرد. این زنگ خطر سبب شده است دانشمندان محیطزیست بخش عمدهای از فعالیتهای خود را روی جنگلهای خشک و نیمهخشک متمرکز کنند.
- آیا اقدامی در این زمینه صورت گرفته است؟
در نخستین گام، شناسایی دقیق اکولوژیک و اکوسیستم این جنگلها همچنین تامین بانک بذر و ژن آنها در دستورکار مراکز تحقیقاتی و پژوهشی بهویژه مراکز علمی و دانشگاهی قرار گرفته است. این نشان میدهد که در آن سوی آب، دانشمندان با آیندهنگری میکوشند خود را برای مواجهه با شرایط جدید اقلیمی آماده کنند. فائو هم گزارشی منتشر کرد که در آن خطرات تغییر اقلیم خاطر نشان شده بود. این گزارش که براساس مطالعات دانشمندان انگلیسی تدوینشده ثابت میکند تغییرات اقلیم و آب شدن یخهای قطبی طی 80 سال آینده تغییرات شگرفی در گستره رویشگاههای بلوط انگلستان ایجاد خواهد کرد و این کشور جنگلهای بلوط خود را از دست خواهد داد.
- با این وصف تغییر اقلیم یکی از اولویتهای مهم جهان به شمار میآید.
دقیقا. وقتی کشوری مثل ایتالیا کشتی کشتی از فرانسه آب وارد میکند نشان میدهد که دنیا در آستانه بحران بسیار خطرناکی قرار گرفته است. به همین دلیل است که سران 8کشور صنعتی جهان، بحران زیستمحیطی را بهعنوان یک پرونده دارای اولویت مورد بحث قرار میدهند. با این دیدگاه متوجه میشویم ارزش یک درخت آکاسیا در جنوب ایران یا یک استبرق 2 متری که ظاهر چندان زیبایی ندارد 10برابر بیشتر از راش تنومند زیبایی است که 40 متر ارتفاع و یک متر قطر دارد.
- مهمترین رویشگاههای خشک و نیمهخشک کشور کدام مناطق هستند؟
منطقه ارسباران، رویشگاه ایرانی تورانی و رویشگاه خلیجفارسعمانی مهمترین رویشگاههای کشور ما هستند. در این 3رویشگاه، ما بهترین، زیباترین، متنوعترین و ارزشمندترین جنگلهای خشک و نیمهخشک جهان را داریم.
- وسعت این جنگلها چقدر است؟
یک کار بزرگی که از سال 82 آغاز شده و از زمان تشکیل دایره جنگل در دهه 1320 تاکنون سابقه نداشته است، تهیه نقشه جنگلها با مقیاس یک بیست و پنج هزارم است. تاکنون نقشه وسعت جنگلهای شمال از لحاظ تیپ و تراکم تهیه شده و نقشه بقیه رویشگاههای جنگلی هم در دست تهیه است؛ از جمله نقشه وسعت جنگلهای ایرانی – تورانی مراحل نهایی خود را طی میکند. در واقع کاری است که تمام توان ملی کشور پشتوانه آن است. با به سرانجامرسیدن این نقشه، مرز جنگل در کشور مشخص میشود.
- پس هنوز آمار دقیقی از وسعت جنگلهای مناطق خشک ونیمهخشک در دست نیست؟
تا امروز 4میلیون هکتار نقشه تهیه شده با وجود این، هنوز آمارها کامل نیست. ما 12میلیون هکتار جنگل و بیشهزار و جنگلکاری در مناطق خشک و نیمهخشک و یک میلیون و 900هزار هکتار جنگل در شمال داریم.
- با این حساب وسعت جنگلهای کشور بالغ بر 14میلیون هکتاراست.
البته این آمار مطابق با استانداردهای جهانی نیست. اگر این میزان براساس استاندارهای جهانی ارزیابی شود رقم کمتری به دست میآید.
- فکر میکنید با تهیه این نقشه و مشخص شدن وسعت جنگلها، تعدی و تجاوز به عرصههای جنگلی کمتر شود؟ به عبارت دیگر این نقشه آیا نقشی در کاهش دخالتهای غیرمسئولانه در مناطق جنگلی دارد؟
اجازه دهید پاسخ را به نقل قولی از پروفسور اتر ارجاع بدهم. این دانشمند میگوید: «ما قوانین خوبی داریم اما اینکه کجا باید به آن عمل کنیم، مشخص نیست». وقتی نقشهها تهیه شد بهعهده مسئولان است که با تمهیدات قانونی از جمله تصویب قانون، سازوکاری فراهم آورند که براساس آن هیچ فردی اعم از حقیقی و حقوقی در هر موقعیتی که باشد اجازه تغییر حتی یک متر نقشه را نداشته باشد. این فرایند سبب میشود تا اندک جنگلهایی که باقیمانده حفظ بشود. در غیراین صورت هر روز به بهانهای بخشی از این اراضی را تغییر کاربری میدهند.
- مشکلی که وجود دارد این است که در حال حاضر، دستگاههای اجرایی، منابع طبیعی را مانع توسعه میدانند چگونه میتوان این نگاه را تغییر داد؟
آنهایی که منابع طبیعی را مانع توسعه عنوان میکنند به گردوغباری که اخیرا کشور را فراگرفت توجه کنند شاید کمی بهخود بیایند. این هشداری است برای همه آنهایی که در فعالیت عمرانی منزلت محیطزیست را در نظر نمیگیرند. دارندگان این تفکر و حامیانشان بدانند اگر بهترین کارخانهها و صنایع و معادن را داشته باشیم اما مثل این چند روز هوا نداشته باشیم ارزشی نخواهد داشت.
- عوامل تخریب بحث تکراری است از آن صرفنظر میکنیم. بفرمایید برای صیانت از عرصههای جنگلی در سطح کلان با چه مشکلاتی مواجهید؟
یکی از مشکلات اصلی، اولویت نداشتن جنگل و بهطور کلی منابع طبیعی در سیاستهای کلان است. تا زمانی که دولت و مجلس به این نقطه نرسند که در برنامهریزیها باید جنگل اولویت اول باشد این مشکل پابرجا خواهد ماند. نکته ظریفی که وجود دارد اینکه ممکن است مسئولان در حرف برای منابع طبیعی اولویت قائل شوند اما در عمل چندان به آن پایبند نیستند، اگر جز این بود ما شاهد تخریب جنگل ابر آن هم به بهانه احداث یک جاده غیرضروری که میتوان مسیر آن را عوض کرد، نبودیم.
جنگلی که یکی از زیباترین و بکرترین جنگلهای جهان محسوب میشود. یا بهخاطر احداث یک دانشگاه فشار نمیآوردند تا اراضی جنگلی را تغییر کاربری بدهند. دومین مشکل عدمتناسب تشکیلات، ساختار، امکانات و اعتبارات سازمان برای حفاظت و مدیریت جنگلهاست. از نظر نیروی انسانی براساس ضوابط جهانی در قبال هر 5 هزارهکتار یک کارشناس متخصص و کارآزموده جنگل مشغول فعالیت است. در حالی که در کشور ما حتی برای 100 هزار هکتار هم یک کارشناس زبده وجود ندارد. اعتبارات هم به هیچ وجه پاسخگوی حجم گسترده عملیات نیست.