تحلیلگران اقتصادی سینما میگویند با توجه به اینکه تعداد کمی از فیلمهای فصل تابستان در جدول گیشه نمایش با شکست تجاری روبهرو شدهاند، هالیوود امسال یک تابستان گرم و پربار سینمایی داشته است. به قول یکی از آنها: «تا حالا، همه چیز خوب بوده است.» به این ترتیب میتوان انتظار یک رکوردشکنی تازه را نیز در گیشه نمایش داشت. صنعت سینما 2 ماه اول فصل تابستان را به خوبی و خوشی پشتسر گذاشت و میتوان امیدوار بود که سومین ماه این فصل هم، به همین ترتیب بگذرد. دلیل این امر بسیار ساده است؛ با آنکه چندتا از فیلمهای فصل تابستان فروشی پایینتر از حد انتظار داشتهاند، ولی هیچ چیز راه غلط را طی نکرده و مسیر استقبال از فیلمها، هموار و درست بوده است.
یکی از مسئولان استودیویی میگوید: «حرکت قطار سینما در این فصل کند نشد و چرخهای آن روی ریل به حرکت خوب و طبیعی خود ادامه داد. این در حالی است که معمولا و همیشه در فصل تابستان، ما با مشکلاتی روبهرو میشویم.» یکی از دلایل مهم امر این است که صنعت سینما توانسته تعادل بین ذائقه و خواسته تماشاگران آمریکایی و بینالمللی را به خوبی حفظ کند و به شکلی هنرمندانه، فیلمهایی را تولید کند که عموم تماشاگران در سطح بینالمللی آنها را تماشا کنند. البته در این بین باید به ویژه از فیلم علمی- تخیلی کمپانی برادران وارنر «رستگاری ترمیناتور» اسم برده شود. این فیلم در آمریکا 123میلیون دلار فروش کرد، ولی استقبال تماشاگران بینالمللی از آن خیلی بهتر و بیشتر بود. فروش بینالمللی این فیلم به 228 میلیون دلار رسید. وضعیت «فرشتگان و شیاطین» (قسمت دوم «رمز داوینچی») از این هم بهتر است! فیلم با بازی تامهنکس در آمریکا نتوانست بیشتر از 131میلیون دلار فروش کند، در حالی که تماشاگران جهان برای دیدن آن 342میلیون دلار پرداخت کردند.
در کنار این 2 فیلم که نمایش بینالمللی آنها موفقتر از آمریکا بود، باید از ساخته جدی تونی اسکات «برداشتن پلهام 1و2و3» با بازی دنزل واشنگتن و جان تراولتا یاد کرد که با وجود ساختار زیبا و قوی خود، در آمریکا فقط 62 میلیون دلار فروش کرد. هزینه تولید فیلم سنگین و بالا بود عدمموفقیت مالی آن، باعث خلق بحثهای زیادی پیرامون هزینه بالای تولید محصولات سینمایی شد. بسیاری از مدیران تولید سینمایی، این سؤال را مطرح میکنند که چرا باید هزینههای کلان را برای تولید فیلمهایی پرداخت کرد که موفقیت مالی خوبی در گیشه نمایش به دست نمیآورند؟ یک چنین تحلیلهایی، به صورت طبیعی خیلی موردپسند اهالی صنعت سینما نیست. در این رابطه، به ویژه بازیگران هم چندان احساس راحتی و آرامش نمیکنند. هیچ بازیگری دوست ندارد بشنود که فیلمش در گیشه نمایش شکست تجاری خورده یا اینکه، این شکست تجاری به دلیل حضور وی در آن بوده است.
برای مثال، تازهترین فیلم جکبلک به نام «سال اول»، بدون هیچ شک و تردیدی قربانی زمان اکران عمومی خود شد و شکست تجاری آن، چندان به خود فیلم ارتباط پیدا نمیکند. این فیلم 2 هفته پس از کمدی «سرزمین گمشدگان» (که قصهاش خیلی شبیه فیلم بلک بود) و یک هفته قبل از فیلم جنجالی و بسیار موفق «تغییرشکلدهندگان: انتقام سقوطکردهها» روی پرده سینماها رفت. «سرزمین گمشدگان» هم فروشی کمتر از حد انتظار فیلمهای معمول ویلفرل داشت. این درحالی است که برخی از منتقدین سینمایی اینطور اظهارنظر کردهاند که فرل باید یک ارزیابی مجدد در رابطه با فیلمهایی که بازی میکند، داشته باشد. در عین حال فیلم جدید او برخلاف کارهای خانوادگی قبلیاش، زبان و لحن تندتری داشت و در زمره کارهای کمدی خانوادگی او نبود که میتواند برای عموم افراد خانواده قابل دیدن باشد. فیلم فرل، نسخه بازسازیشده یک مجموعه موفق کودکانه دهه هفتادی بود و این سؤال مطرح است که آیا قصهای که حالوهوایی سنتی و قدیمی دارد، میتواند باب میل تماشاگران نوجوان امروزی باشد؟
این نکتهای است که کمدین همکار فرل یعنی بناستیلر به خوبی متوجه آن بود و هنگام بازی در فیلم تازهاش، آن را مورد توجه قرار داد. منظور قسمت دوم فیلم موفق و پرفروش او «شبی در موزه» است. این فیلم نشان میدهد که استیلر در حال تجربه کردن یک کارنامه خوب کاری است. منتقدین سینمایی فیلم او را نپسندیدند، ولی تماشاگران استقبال خوبی از آن کردند و فیلم در داخل آمریکا 171 میلیون دلار فروش کرد. فروش بینالمللی فیلم 207میلیون دلار بود و تحلیلگران اقتصادی سینما، چنین رقمهایی را برای یک فیلم کمدی رقمهای خوب و مقبولی ارزیابی میکنند.
زمانی بود که یک ستاره حرف اول را در فیلمهای سینمایی- به ویژه کمدیهای آن- میزد و حضورش تضمینکننده یک فروش بالا برای محصولات سینمایی به شمار میرفت. این ستاره انکارناپذیر، کسی نیست جز ادیمورفی. اما چند سال است که تماشاگران سینما دیگر از فیلمهای او استقبالی نمیکنند. تازهترین کمدی خانوادگی او «آن را تصور کن» با یک فروش کلی 15میلیون دلاری در سینماهای آمریکا، حکم یک فاجعه را داشته است. رسانههای گروهی از این رقم بسیار پایین به عنوان شرمندگی و خجالت بزرگ کمپانی پارامونت اسم بردند. این فیلم روی کمدی خانوادگی قبلی مورفی «دیو را ملاقات کن» را سفید کرد. این محصول کمپانی فوکس قرن بیستم، تابستان سال قبل به نمایش عمومی درآمد و فروش آن، کمی بیشتر از کمدی امسال وی بود.
پرفروشهای تابستانی
اما آنچه گفته شد مربوط به بخش بد وضعیت صنعت سینما بود. اگر این چند کار غیرموفق را کنار بگذاریم، دنیای سینما در فصل تابستان تعداد زیادی هم فیلم موفق و بسیار موفق داشت. موفقیت تعدادی از فیلمهای سینمایی در 2 ماه اول فصل تابستان آنقدر خوب بوده که صنعت سینما میرود تا یک رکورد تازه در زمینه فروش به جای بگذارد. البته رقم دقیق فروش فیلمهای فصل در اوایل ماه سپتامبر و همزمان با روز کارگر اعلام میشود. بسیاری از تحلیلگران اقتصادی سینما پیشبینی میکنند. که جدول گیشه فروش تابستان امسال در مقایسه با همین فصل در سال گذشته، با یک افزایش فروش 5درصدی همراه باشد، این در حالی است که فصل تابستان امسال به علت بیثباتی و نوسانات تقویمی یک هفته کمتر از فصل تابستان سال قبل است. تابستان سال قبل فروش فیلمها 5درصد کمتر از میزان فروش همراه با رکورد سال 2007 (با یک رقم فروش 16/4 میلیارد دلاری) بود. حالا سؤالی که مطرح میشود این است که فروش کلی فیلم های فصل تابستان امسال چقدر خواهد شد؟
بسیاری عقیده دارند دلایل و شواهد زیادی وجود دارد که حکایت از یک رکوردشکنی تازه در فصل تابستان امسال میکند. تا به حال 4فیلم سینمایی در داخل خاک آمریکا به فروش بالای 200میلیون دلار دست پیدا کردهاند. در 2 ماه اول فصل تابستان سال گذشته، 3 فیلم به چنین فروشی رسیدند. با اکران عمومی «هریپاتر و شاهزاده دورگه» در هفته قبل، تعداد فیلمهای بالای 200میلیون دلاری طی هفته آینده به 5 فیلم میرسد. ششمین قسمت از مجموعه فیلم نوجوانانه و ماجراجویانه «هریپاتر» در 5 روز اول نمایش خود 159 میلیون دلار فروش کرد. پیشبینی میشود این فیلم خیلی زود تبدیل به دومین فیلم 300میلیون دلاری تابستان (پس از «تغییرشکلدهندگان: انتقام سقوطکردهها») شود. حداقل 4 فیلم سینمایی در زمان نمایش عمومی خود، انتظارات و توقعات اهالی صنعت سینما را برآورده کردند. آنها عبارتند از:
1- قسمت دوم «تغییر شکلدهندگان»، از مدتها قبل از نمایش عمومی این فیلم، بسیاری از تحلیلگران سینمایی و اهل فن اینطور اظهار نظر میکردند که این اکشن ماجراجویانه، لقب پرفروشترین و موفقترین محصول تابستان سینما را از آن خود کند. با این حال، کمتر کسی فکر میکرد این فیلم بتواند به موقعیت عالی و بسیار خوبی که اکنون دارد، دست پیدا کند. فروش فیلم در آمریکا به 363میلیون دلار رسیده و این در حالی است که تماشاگران در بقیه کشورهای جهان برای دیدن آن 380میلیون دلار پول خرج کردهاند.
2 - قسمت یازدهم «سفرهای ستارهای/ پیشتازان فضا» که احیای دوباره قصه مجموعه فیلمی است که کمپانی پارامونت براساس قصه مجموعه موفق و پربیننده کلاسیک دهه شصتی خود تهیه کرده است. هم تهیهکنندگان فیلم و هم تحلیلگران اقتصادی سینما پیشبینی فروش خوبی برای آن میکردند، ولی کمتر کسی فکر میکرد این موفقیت به بالای 200میلیون دلار برسد و در سطح بینالمللی هم با استقبال خیلی خوب تماشاگران روبهرو شود. فروش بینالمللی فیلم (125میلیون دلار) کمتر از فروش 253میلیونی آن در آمریکا بوده است، ولی تهیهکنندگان فیلم اصلا مشکلی با این رقمهای فروش ندارند. قسمت دهم فیلم که حدود 10سال قبل به نمایش عمومی درآمد، حدود 40میلیون دلار در آمریکا فروش کرد. این رقم بسیار کم تهیهکنندگان فیلم را به این نتیجه رساند که پروژه این مجموعه فیلم را به بایگانی بسپارند.
3 -انیمیشن کامپیوتری «بالا» محصول مشترک کمپانی والت دیزنی و شرکت کامپیوتری پیکسار، همراه با یک تحلیل بدبینانه از سوی یکی از والاستریتنشینان روی پرده سینماها رفت. این مغز متفکر اقتصادی چنین اظهارنظر (و پیشبینی) کرد که تازهترین ساخته کارتونی والت دیزنی و پیکسار، فروشی پایینتر از انیمیشنهای قبلی آنها خواهد داشت. این آقا گفت والت دیزنی و پیکسار برگ برنده خوبی در دستان خود ندارند. اما «بالا» با موفقیت کلان خود در گیشه نمایش، تبدیل به دومین انیمیشن پرفروش کامپیوتری کل تاریخ پیکسار و والت دیزنی شد. «پیدا کردن نیمو» با فروش 340میلیونی خود هنوز در صدر جدول دیزنی و پیکسار قرار دارد. فروش خوب «بالا»، حکایت از آن میکند که هنوز خیلیها در هالیوود، هیچ چیزی درباره وضعیت سینما و نوع استقبال تماشاگران از فیلمها نمیدانند. «بالا» تا به حال
280 میلیون دلار در آمریکا فروش کرده است.
4 - «خماری صبحگاهی» با آنکه بازیگران مشهوری را در نقشهای اصلی خود نداشت، ولی یکی از امیدهای تابستانی هالیوود بود. چراغ سبز کمپانی برادران وارنر برای تولید قسمت دوم آن، خبر از موفقیت فراوان این کمدی خانوادگی میدهد. نهتنها برادران وارنر، بلکه تادفیلیپس و برادلی کوپر کارگردان و بازیگر آن هم فکر نمیکردند فروش آن به بالای 200میلیون دلار برسد. ولی واقعیت این است که این فیلم تا به حال 236میلیون دلار فروش داشته و هنوز هم نمایش موفقیتآمیز آن ادامه دارد.
تا به اینجا، کمپانی پارامونت با یک فروش کلی بالای یک میلیارد دلاری موفقترین کمپانی فیلمسازی سال است. فروش فیلمهای پارامونت در 2 ماه اول فصل تابستان 675میلیون دلار بوده است. کمپانی بخش مهمی از این موفقیت را مدیون 2 فیلم «تغییر شکلدهندگان2» و قسمت جدید «سفرهای ستارهای/ پیشتازان فضا» است اما این احتمال وجود دارد که کمپانی برادران وارنرهر لحظه دور رقابت را از دست پارامونت بگیرد. برگ برنده این کمپانی ششمین قسمت «هریپاتر» است که همه امید زیادی به موفقیت کلان آن دارند و حساب ویژهای برایش باز کردهاند.
ورایتی