طلا بهعنوان پیشاهنگ ریزش و خیزش در میان کالاها یکی از مهمترین دماسنجهای تورم اقتصادی شناخته میشود. کوتاه سخن آنکه هرگونه تحلیل کلی در مورد وضعیت اقتصادی بدون تحلیل آتیه قیمت طلا تحلیلی ناقص است.
یکی از ارزشهای معمول برای پیش بینی قیمت طلا وضعیت اقتصادی در ایالات متحده بررسی چرخههای اقتصادی است. دولتمردان با بررسی این چرخهها سعی در نگهداری اقتصادی در وضعی موزون و در عین حال مواظبت از حقوق مردم دارند. پارامترهای این چرخه اقتصادی به ترتیب عبارتند از: دلار آمریکا، شاخص کالاها، اوراق خزانهداری ایالات متحده و بازار سهام. اینک به بررسی هرکدام از آنها میپردازیم.
1 - وضعیت دلار آمریکا: وضعیت دلار آمریکا از لحاظ روند ارزشی بسیار مهم میباشد. فرض کنیم که در حال حاضر قیمت سهام در کف بوده و خبری از تورم نیست. در این شرایط که بهترین شرایط برای پویندگی و رشد اقتصادی است، تقاضا برای خرید سهام در ایالات متحده بالا رفته و باعث میشود سرمایهگذاران در کشورهای خارجی به امید افزایش قیمت سهام در ایالات متحده پول رایج ملی خود را فروخته و دلار بخرند. بدین ترتیب تقاضا برای دلار بالا رفته و دلار گران میشود.
اما چنانچه این وضعیت توسط دولتمردان آمریکا کنترل نشود باعث رشد اقتصادی افسار گسیخته شده و باعث بهوجود آمدن تورم میشود. در نتیجه فدرال رزرو آمریکا با افزایش نرخ بهره به دو هدف میرسد؛ اول با بالا بودن نرخ بهره شرایط برای گیرنده تسهیلات سختتر شده و به آسانی اقدام به گرفتن تسهیلات نمینماید. این مسئله خود جلوی رشد اقتصادی بسیار سریع را میگیرد. دوم آنکه بهدلیل روند افزایشی نرخ بهره خود دلار تبدیل به ارزی جذاب شده و تقاضا برای آن زیاد میشود.
بعد از مدتی بهدلیل رشد دلار در اثر افزایش نرخ بهره بانکی دیگر فدرال رزرو آمریکا دلیلی جهت افزایش نرخ بهره بانکی نمیبیند و این مسئله باعث کاهش جذابیت دلار و ریزش قیمت دلار میشود. ریزش قیمت دلار یعنی بیارزش شدن پول و به معنای بهتر یعنی افزایش تورم.
2 - CRB INDEX : شاخص CRB که مربوط به Commodity Research Beaurea میباشد میانگین هندسی 21 قلم کالای اساسی مورد استفاده در ایالات متحده میباشد.
مهمترین کالاها در این سبد عبارتند از: طلا، نقره و نفت.
زمانی که این شاخص از روند نزولی یا خنثی خود خارج شده و روند صعودی در پیش میگیرد ، زنگ خطری برای اقتصاد بوده و باعث میشود که دولتمردان جهت جلوگیری از افزایش تورم چارهای بیندیشند. نکته فوقالعاده مهم در این میان این است که در میان این سبد طلا خود را بهعنوان پیشاهنگ حرکت، چه در افزایش چه در کاهش قیمت معرفی کرده و مابقی کالاها از جمله نفت با تاخیری حدوداً چهار ماهه تغییر قیمت می دهند.
این مسئله باعث میشود که حساب ویژهای در میان کالاهای اساسی برای طلا باز شود.
بررسی قیمت اوراق خزانهداری ایالات متحده. بعد از افزایش قیمت کالاها که در اثر تورم بهوجود آمده فدرال رزرو جهت جلوگیری از افزایش تورم و کنترل قیمتها اقدام به افزایش نرخ بهره بانکی می کند. افزایش نرخ بهره مستقیماً به کاهش نرخ اوراق مشارکت انجامیده و این آخرین زنگ خطر ریزش قریبالوقوع در بازار سهام است.
گام آخر: بررسی بازار سهام در حالت کلی و مخصوصاً شاخص Dow Jones .
بعد از ریزش اوراق مشارکت نوبت به ریزش در بازار سهام است. یعنی آخرین حلقه در این چرخه اقتصادی.
بعد از ریزش بازار سهام در اثر افزایش نرخ بهره و غیره، حال با یک دلار قوی طرف هستیم که بهعلت حمایت نرخ بهره در حال افزایش است و یک بازار سهام که بهدلیل به کف رسیدن قیمتها جای مناسبی جهت سرمایهگذاری را فراهم آورده است. پس مجدداً تقاضا برای دلار افزایش پیدا میکند که این به نوبه خود اثری ضد تورمی دارد و بدین ترتیب چرخه کامل میشود.
بدین ترتیب میبینیم نقش کالاها و طلا در رأس آنها نقش فوقالعاده مهمی داشته و در غیاب آنها تحلیلهای اقتصادی ناقص هستند.
حال بهتر است نگاهی به نمودارهای چهار پارامتر بالا که در موردش توضیح دادهایم بیندازیم.
با نگاهی به نمودار دلار در برابر ارزهای دیگر درمییابیم که ریزش دلار بهعنوان علائم شروع چرخه در سال 2000 آغاز شده است.
اما هنوز اثری از ریزش در بازارهای سهام ایالات متحده دیده نمیشود؛ پس هنوز چرخه به پایان نرسیده است.
آیا چرخه به همین صورت ادامه حرکت خواهد داد؟ کلید این معما که چرخه در کجای حرکت خود قرار دارد در نمودار طلا نهفته است. یک تحلیل قوی و دقیق میتواند آینده قیمت طلا بهعنوان پیشاهنگ قیمت کالاها معما را برای ما روشن سازد.
در نمودار طلا ما دو چرخه ثابت 5/ 10ساله و 5/ 5 ساله داریم. یعنی هر ده سال یکبار طلا به کف قیمت تاریخی رسیده و مجدداً شروع به حرکت میکند. به همین ترتیب در میانه راه این چرخه 5/10 ساله هر 5/5 سال یکبار نیز به یک کف مقطعی رسیده مجدداً شروع به حرکت میکند. به عبارت دیگر چرخه 5/10 ساله خود متشکل از دو چرخه 5/5 ساله است که هر 5/5 سال یک کف مقطعی و هر 5/10 سال یک کف تاریخی میسازند.
با توجه به اینکه آخرین بار چرخه 5/10 ساله طلا در سال 2001 یعنی دقیقاً بعد از بهقدرت رسیدن جمهوریخواهان در ایالات متحده به پایان رسیده است پس این چرخه در حدود سالهای 2010 تا 2012 به پایان خواهد رسید.
یعنی حرکت تا حدود سال 2008 که چرخه انتهای فشار خود را برای حرکت رو به بالا به پایان برساند به سمت بالا خواهد بود. چنانچه وضعیت زیر چرخههای این چرخه را نیز بررسی کنیم بازگوکننده گواههای جدیدی است.
با توجه به اینکه چرخه کوچکتر 5/5 سال در سال 2001 شروع شده پس باید در حدود سال 2006 به پایان برسد. ریزشهای اخیر قیمت در 6 ماه گذشته بهعلت به اتمام رسیدن چرخه 5/5 ساله بود و از این به بعد حرکت طلا رو به سمت بالا خواهد بود.
آینده صعودی طلا در نتیجه شاخص CRB مبین این قضیه است که این چرخه هنوز به مراحل پایانی خود نزدیک نشده و آخرین حلقه این سناریو که با ریزش شدید در بازار سهام ایالات متحده همراه است ظرف 2 تا 3 سال آینده بهوقوع خواهد پیوست. در واقع ریزشی شدید در انتظار بازار سهام ایالات متحده بوده و بعد از پایان ریزش و اتمام چرخه قیمت طلا و کالاها نیز رو به کاهش خواهند نهاد.
در آخرین بررسی در نمودار طلا که بهوسیله چارت نقطه و رقم انجام شده است میخواهیم یک پیشبینی از اوج قیمت طلا داشته باشیم. با توجه به طول ستون شکننده تراکم و به کف رسیدن قیمت طلا در چند ماه اخیر با یک ریزش کوچک این نمودار رقم بالای 1000 دلار را بهعنوان پیشبینی قیمت طلا ظرف 2 تا 3 سال آینده به ما میدهد.
یک نکته مهم اینکه: تفاوت بین ذهنیت بازار قبل از وقوع خبر و بعد از اعلام خبر میتواند گمراه کننده باشد. با توجه به نظرسنجیها قبل از انتخابات اخیر در ایالات متحده پیروزی دموکراتها تخمین زده میشد. در واقع اثر پیروزی دموکراتها بر قیمت کالاهایی مثل نفت و طلا قبل از انتخابات انجام شده است. زمانی که پیروزی دموکراتها اعلام میشود اثر این خبر به پایان رسیده است. یعنی پیروزی دموکراتها از این به بعد اثری بر کالاهایی مثل نفت و طلا نخواهد داشت.
نتیجه گیری:
روند قیمت طلا نشاندهنده صعود ظرف چند سال آینده بود و چرخههای اقتصادی نشانگر ریزش قریبالوقوع در بازار سهام ایالات متحده و مابقی کشورها است.