این درحالی است که روسیه به همراه چین مخالف تحریمهای گسترده اقتصادی علیه ایران است. از دید مقامات مسکو تحریمهای سخت علیه ایران شرایط دشواری را برای کشورهای اروپایی و ژاپن بهوجود خواهد آورد ضمن آنکه تصویب چنین قطعنامهای ممکن است مقامات ایرانی را به دو اقدام موثر وادار سازد. اول: خروج ایران از روند مذاکره با کشورهای 1+5 و دوم: بازنگری در سیاستهای خویش در مناقشه خاورمیانه و حضور فعال برای تأثیرگذاری در سیاستهای منطقهای لبنان و سوریه.
از سوی دیگر، کارشناسان مسائل منطقه دلایل موضعگیریهای اخیر مسکو و اصرار این کشور بر باز بودن روند مذاکرات با ایران و پرهیز از اعمال تحریمهای گسترده را فراتر از مسائل صرف اقتصادی ارزیابی میکنند.
درواقع، پیشرفت منظم روابط تهران و مسکو در دهه گذشته به مجموعهای پیچیده از تحولات ژئوپولیتیکی برمیگردد. تحریمهای اعمالی آمریکا علیه ایران بعد از دهه 80 و تداوم تنش با جهان غرب و تمایل مسکو برای احیای نفوذ سنتی خویش در خاورمیانه مولفههای تأثیرگذار در گسترش روابط فیمابین بوده است.
عامل دیگری که در آن مقطع زمانی عامل حیاتی برای همگرایی دو کشور بود نیازهای متقابل و تحولات منطقهای بود. ازاینرو ایران بعد از جنگ تحمیلی برای بازسازی توانمندیهای اقتصادی و دفاعی خویش به دنبال منبع قابل اعتماد میگشت و روسیه نیز بهصورت آشکارا صادرات تسلیحاتی را یکی از اولویتهای سیاست خارجی خویش در منطقه اعلام کرده بود.
بهرغم تمایل روسها مبنی بر گسترش روابط همهجانبه با ایران، بهنظر میرسد که مقامات روسی در اتخاذ قاطع و تشکیل بلوک قدرتمند برای مقابله با سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکا در منطقه با شک و تردیدهایی مواجه هستند؛ بهطوریکه گرچه روسها صریحاً اعلام میدارند با گزینه تحریمهای گسترده موافق نیستند و خواستار مستثنی نمودن نیروگاه بوشهر و برخی قراردادهای اقتصادی منعقده با ایران نیز شدند، ولی در اصل قضیه و اعمال فشار بر ایران برای تعلیق غنیسازی اورانیوم با آمریکاییها موافقت اصولی دارند.
البته الزاماتی وجود دارد که مانع از همگرایی بیشتر تهران و مسکو شده است: اول اینکه آمریکا در صورت گرایش بیشتر مسکو به تهران و حمایت از مواضع اصولی آن در شورای امنیت میتواند عضویت این کشور را در سازمان تجارت جهانی با مشکل جدی روبهرو سازد.
دوم اینکه نفوذ گسترده غرب در حوزه حیاط خلوت روسها میتواند منافع راهبردی این کشور را با خطرات جدیتر مواجه سازد. سوم اینکه بهرغم تلاشهای مسکو برای احیای اقتصاد نابسامان خویش، تورم، فساد اداری بر پیچیدگیهای اوضاع اقتصادی این کشور افزوده است. ازاین رو، روسها برای بازسازی اقتصادی خویش نیازمند سرمایهگذاریهای عظیم شرکتهای غربی هستند، عدم توانمندی در رقابت پایاپای نظامی باعث شده که مسکو به گسترش روابط با آمریکا بهعنوان عامل مهم برای کنترل معاهدات تسلیحاتی نگاه کند.
به هر حال، بهرغم موضعگیریهای بعضاًً متعارض روسیه در نوع روابط با تهران و واشنگتن، بهنظر میرسد که اولویت پوتین در سیاست خارجی بهبود روابط با آمریکا باشد؛ چراکه برهم خوردن روابط واشنگتن - مسکو هزینههای سنگینی را برای دولتمردان کرملین دربرخواهد داشت.
علاوه بر متغیر تأثیرگذار منفی (آمریکا) بر روابط تهران و مسکو، اهداف دو کشور در چندین زمینه کلیدی ناهمگون است ازجمله توسعه منابع نفتی و گازی در حوزه دریای خزر، بهطوریکه دیپلماتهای ایران و روسیه بهرغم برگزاری نشستهای مشترک برای تعیین رژیم حقوقی دریای خزر و تعیین مسیرهای بینالمللی برای انتقال انرژی به بازارهای جهانی با همدیگر اختلاف نظر عمیقی دارند. علاوه بر این، حضور قدرتمند روسیه در بازار نفت جهانی و تمایل ذاتی این کشور برای افزایش تولید و انحصار بازار انرژی اروپا بر دشواریهای روابط فیمابین میافزاید.
از نظر بسیاری از تحلیلگران مسائل سیاسی همکاری مشترک دو کشور میتوانست ضمن نفی جهان تکقطبی از سوی آمریکا، توازن منطقه را نیز به نفع دو کشور تغییر دهد. ولی بازی دوسویه روسها با (آمریکا و ایران) و موضعگیریهای محافظهکارانه آنان نسبت به فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران مانع از اتخاذ رویکرد مشترک شده است؛ بهطوریکه تصمیمگیریهای مبهم روسها منافع آنان را در راستای سیاستهای آمریکا و سه کشور بزرگ اروپایی قرار داده است.
نکته آخر اینکه روسها در روابط با ایران فاقد نگرش استراتژیک هستند و بیشتر بر منافع زودگذر اقتصادی تکیه دارند. ازاین رو، در صورت تغییر جهتگیریهای سیاسی ایران در منطقه و عادی شدن روابط با آمریکا بیشترین ضرر را خواهند دید.