به گزارش همشهری آنلاین، دلشان میخواست تمام شهر و کوچههایش، در ماتم و عزای حسینی سهم داشته باشند؛ حتی کوچه فرعی و کمتردد و خاکی آنها. برای همین آن روز چند تکه چوب از باغهای اطرافشان پیدا کردند و از مادرهایشان چادر مشکی طلب کردند تا سادهترین خیمه امام حسینی(ع) را در یکی از محلههای گیلان بهپا کنند. خیمهای که سادگیاش بزرگترها را هم پای کار آورد و هرکس چیزی نذری میآورد. در آخر هم ابوالفضل و دوستانش شربت خنک در گرمای تابستان بهدست همسایهها میدادند. حالا ابوالفضل الگوی بچههای محل است؛ البته نه فقط بچههای محل که بزرگترها را هم همراه کرده است.
هم اسم خودش ابوالفضل بود و هم اسم رفیق صمیمیاش؛ دوتا رفیق ۱۰ساله که نشسته بودند و با هم سنگهایشان را واکنده بودند که دلشان رضا نمیدهد فقط برای اباعبدالله(ع) لباس سیاه بپوشند، عزاداری کنند و زنجیر بزنند یا سینی چای در هیئت بچرخانند و خادمی کنند.
کد خبر 866817
نظر شما