در گذشته به میراث فرهنگی به چشم شیء ماندگار و جاویدان نگاه میکردند، اما امروزه این دیدگاه تغییر کرده و مفهوم جدید آن عبارت است از آمیزه پیچیدهای از طبیعت و تاریخ، آداب و رسوم، زبان و سنتها. ویرانی عظیم ناشی از 2 جنگ جهانی و توسعه صنعتی عمدهای که از دهه1950 بدینسو رخ داد، مردم را به درک این واقعیت سوق داد که زندگی آنها رابطه تنگاتنگی با محیط زندگی و کارشان دارد.
این امر، اساس هویت فرهنگی مردم و یک مرجع فکری و معنوی برای کیفیت متعادل زندگی فراهم مینماید. امروزه تمایل به درک میراث فرهنگی در وسیعترین مفهوم آن وجود دارد، یعنی آن چیزی که حاوی همه نشانههای اثباتکننده فعالیتها و دستاوردهای بشر در طول زمان است.تاریخ موزه نگاری و موزهشناسی نیز بیانگر شیوههایی است که تمدنها در اعصار متفاوت، از طریق این شیوهها به رابطه خود با میراثشان اندیشیدهاند.
ایده نقش موزهها در توسعه منطقهای، برای نخستین بار در دهه1970 میلادی شکل گرفت، اما به واقع در دهه1980 میلادی شاهد بروز خلاقیتهایی ناشی از این جریان فرهنگی بودیم. در کشورهایی چون کانادا، سوئد، نروژ و پرتغال این ایده، «موزهشناسی نوین» نام گرفت. در دهه1990 میلادی با جهانیشدن این جریان با واژههایی چون « اکوموزه» یا «جامعهای» همراه شد. تا این نوع موزههای نوآور یا به عبارتی نامتعارف، از مؤسسات سنتی که تنها به افزایش بازدید گردشگران، ارائه تسهیلات و نهایتاً افزایش درآمد میاندیشند، قابل تشخیص باشند.
اکوموزه در دهه70 میلادی، دورهای که ویژگی بارز آن رو به زوال رفتن اقتصاد قدیمی و رها شدن معادن و مکانهای صنعتی بود، به سرعت در اروپا گسترده شد و هدف آن بهرهبرداری و بهبود وضعیت فرهنگ رو به زوال و همچنین تقویت اقتصاد آن ناحیه بود.
اکوموزه تعریف واحدی ندارد و برپایه امکانات، ویژگیها و نیازهای فرهنگی- محیطی منطقه شکل میگیرد و بهطورکلی سازمانی است که میراث، طبیعت، تاریخ، فرهنگ و صنعت را ارج مینهد و باعث حفظ و ارتقاء آن میشود.
یک اکوموزه نوع خاصی از موزه است که براساس توافق با جامعه محلی برای حفظ آن مکان برپا شده است؛ جایی که
* توافق به معنی یک تعهد طولانی مدت است، نه لزوماً یک وظیفه قانونی
* جامعه محلی یعنی ملحق شدن مردم بومی و مشارکت آنان
* حفظ و مراقبت یعنی تعهد اخلاقی نسبت به محیط و دیدی صحیح برای توسعه بومی در آینده
* مکان تنها به معنی یک سطح نیست بلکه مجموعهای از لایههای فرهنگی، اجتماعی و ارزشهای محیطی است که به وسیله میراث بومی دست نخورده و خاص تعریف میشود.نتیجه اینکه اکوموزه یک روش پویاست که در آن جوامع با هدف رسیدن به توسعه پایدار، میراث خود را مدیریت، تفسیر و حفاظت میکنند. اکوموزه بر پایه توافق اجتماعی بر پا میشود.روش پویا فراتر از یک طرح ساده است که روی کاغذ میآید. اکوموزه یعنی طراحی فعالیتهای واقعی که بتواند جامعه ما را تغییر و رشد دهد.
مشارکت جوامع تنها پررنگکردن نقش مدیران نیست بلکه مسئولیت اصلی بهعهده مردم بومی منطقه است.
توسعه پایدار هسته اکوموزههاست و هدف افزایش ارزش مکان را به جای نقصان آن دنبال میکند. از آنجا که توسعه پایدار روی اقتصاد، محیطزیست و اجتماع تاکید دارد اگر بر پایه هویت محلی منطقه باشد میتواند ماندگار و همیشگی باشد.توافق اجتماعی به معنی رضایت متقابل بین مردم محلی و اکوموزه است. اکوموزه نه تنها در تقابل با مردم محلی عمل نمیکند بلکه در جهت برآورده کردن نیازها و خواستههای مردم گام برمیدارد.بهطور کلی اکوموزه، موزهای است که بر هویت مکان متمرکز است و بهطور کلی بر پایه مشارکت مردمی شکل میگیرد و هدف آن افزایش رفاه و توسعه جوامع محلی است.
پشتوانه توسعه پایدار
با ظهور مفهوم توسعه پایدار و از زمان برگزاری کنفرانس سازمان ملل متحد درباره محیطزیست و توسعه(1992) در ریودوژانیرو، محیطزیست تبدیل به یک دغدغه عمده شد؛ هم برای کشورهای ثروتمند و هم برای کشورهای فقیر؛ هر چند محیطزیست شامل موضوعاتی بسیار متفاوت برای کشورهای فقیر دنیا است. در واقع، ما دیگر نمیتوانیم حقیقتی را که از دیرباز به دلایل آشکار اقتصادی از سوی کشورهای توسعه یافته انکار میشد، نادیده بگیریم: انسان موجودی زنده و بخش جداییناپذیر از محیط طبیعی است که در آن زندگی میکند. انسان پیوندهای نزدیک با محیطزیست خود دارد و استفاده از این محیط، بدون درنظرگرفتن این پیوندها برای او امکانپذیر نیست.
از آنجا که فلسفه اکوموزه در ادامه جنبشهای توسعه پایدار و جهانی شدن میراث شکل گرفته، اهدافش در جهت پایداری و بهبود زندگی مردم محلی است.
یک اکوموزه روشی پایدار برای حفظ و تعبیر جوامع است و میراثشان را برای یک توسعه پایدار حفظ میکند.
می خواهیم از چه چیزی حفاظت کنیم؟
فلسفه و ایجاد اکوموزه با گسترهای از اهداف متفاوت درهم آمیخته که شامل: حفاظت از طبیعت و میراث فرهنگی در جهت ایجاد گردشگری و تحول اقتصادی مناطق روستایی است. فلسفه اکوموزه و پیشنهادات تئوریک آن میبایست استفاده پایدار از منابع فرهنگی و طبیعی و پایداری جوامع را تضمین کنند. از سوی دیگر همگام با جهانی شدن تلاش برای حفظ ویژگیهای محلی و قومی و جلوگیری از رنگ باختن ویژگیهای بومی در مقابل تهاجم فرهنگی در اکوموزه اهمیت بسیاری مییابد.
اما اصلیترین هدف و وظیفه اکوموزه حفظ و صیانت موضوع در برگیرنده خود است. در واقع هدف اولیه از تأسیس اکوموزهها بهرهبرداری و افزایش فعالیتهای انسانی یا نواحی خاص، به امید حفظ سنتها و هویت چنین مکانهایی بود.
بهطور کلی میتوان نقش و هدف اکوموزه را در موارد زیر خلاصه کرد:
* بهبود کیفیت زندگی ساکنین محلی با ایجاد توسعه اقتصادی پایدار در آن محدوده با هدایت گردشگری به سمت فرمهایی که پایدارند و نیازهای جوامع محلی را تامین میکنند.
* توسعه استقلال و هویت جامعه به واسطه بالا بردن آگاهی مردم از مکان، گذشته خود و موفقیتهای محلیشان
* حفاظت از محیطزیست و منابع طبیعی و تلاش در جهت مرمت و بهسازی محیط با مشارکت مردم
* حمایت برنامههای آموزشی بهخصوص در زمینه حفظ و ترویج دانش بومی
* ایجاد برنامههای باززندهسازی در جهت افزایش تعداد گردشگر و توسعه اقتصادی در جهت حفظ ارزشهای بومی منطقه.
ظرفیتهای ایران برای احداث اکوموزهها
اکوموزهها با اهداف مختلف و متنوعی در سرتاسر جهان پذیرفته شدهاند، از جمله: گفتوگو و تبادل بین میراث فرهنگی و طبیعی، احیاء اقتصاد و گردشگری در نواحی روستایی و پرورش احساس غرور ملی با ارائه و ارتقاء هویت فرهنگی.تئوری اکوموزه بیان میکند که این پدیده
موزهشناسی پستمدرن باید منابع فرهنگی و طبیعی را تضمین کرده و انجمنهای مسئول آنها را پایدار نگه دارد.اکوموزهها انگیزه کشف منطقه و شناخت فرهنگ محلی را ایجاد میکنند. بنابراین روابط محکمی با اکوتوریسم و توریسم فرهنگی دارند.
میراث واقعی اکوموزه چیزی جز یادمان گروهی مردمی معین نیست که زیستگاهشان محیط معینی است و شامل تمامی جنبههای میراث فرهنگی ملموس (سایتهای باستانشناسی، اشیاء، بناها و محیط طبیعی) و میراث فرهنگی ناملموس (فرهنگ عامه، زبان، سنتهای شفاهی) است. اما آنچه اکوموزهها را خاص میکند، این است که طبیعت و فرهنگ منطقه با تصمیم انجمنهای محلی بهصورت سایت گردشگری در آمده و ارزش مییابد. در نتیجه اکوموزهها آن تصویری از میراث فرهنگی را نشان میدهند که برای مردم محلی ارزش دارد. به بیان دیگر میراث ملموس و ناملموس منطقه توسط مردم محلی انتخاب و تعریف میشوند و این یعنی دیدگاه دمکراتیک اکوموزهها.اکوموزه چنانچه از ریشه هدفمند شکل گرفته باشد، کاملاً شیوهای دمکراتیک دارد.
هر چند که تا به امروز هیچ اکوموزهای در ایران تاسیس نشده، اما کشور ما غنی و استثنایی است و فرصتهای مناسبی برای احداث و توسعه اکوموزهها دارد که میتواند علاوه بر ایجاد فرصتهای شغلی برای ساکنان محلی موجب حفظ میراث طبیعی و فرهنگی برای نسلهای بعدی شود. با این وجود چه بلایی بر سر این مناطق میآید و چگونه حفاظت میشوند.
اکوموزه یک مبحث ملی و میهنی، حتی حزبی و گروهی و سیاسی نیست، بلکه موضوع انسان است و محیطزیست و زایش و پویش و بالندگی خردهفرهنگها.
مسئولیت مناطقی که امروزه تحت عنوان روستاهای هدف گردشگری بدون برنامهریزی توسط گردشگران تخریب میشود، با چه کسی است. مناطقی همچون روستاهای ابیانه، کندوان، ماسوله، میمند کرمان، بندر لافت و... .آیا جز این است که باید این مناطق را به اکوموزه تبدیل و مسئولیت حفاظت و احیاء آنها را به بومیان آن واگذار کرد؟ چه کسانی جز مردم محلی شیوه برخورد با زیست بومشان را میدانند؟ با بررسی تجربههای مشابه در سراسر جهان میتوان به این مهم دست یافت که مسئولیت ماندگاری هویت این سرزمین را باید با ایجاد اکوموزه به مردم بومی سپرد.
مشهورترین اکوموزه ها
اکوموزه تورینو: اکوموزه تورینو در ایتالیا شامل 25 سایت است که هر سایت یک گذشته، خاطره و هویت فرهنگی مختص بهخود دارد. این 25سایت در یک شبکه قرار میگیرند ولی هریک ویژگیهای خود را حفظ میکنند. آنچه بیش از هر چیز در تاسیس این اکوموزه نقش داشت همکاری مردم بومی بود که خاطرات را زنده کرده و به عینیت درآوردند تا این ویژگیها را برای نسل بعد ذخیره و نگهداری کنند.طراحان این پروژه معتقدند بدون کمک مردم، این پروژه غیرممکن بود و آنها تنها نقش هدایت پروژه براساس یک پایه علمی را داشتند و به ایجاد اکوموزه سرعت بخشیدند. این اکوموزه در عین حال که باعث ارزش دهی فرهنگی و محیطی میشود همانند موتوری برای توسعه جامعه بومی است. بدیهی است ماندگاری این توسعه اقتصادی تنها در گرو حفظ فرهنگ بومی و ویژگی طبیعی منطقه است.
اکوموزه هیرانوچو: اکوموزه هیرانوچو در ژاپن 1300سال قدمت دارد و طرح خیابانها کاملاً شبیه به 1000سال پیش است؛ یک اکوموزه که در سال1993 تأسیس شده و بهعنوان شبکهای آزاد برای افراد فعال در آن به شمار میرود و همه آنها به حفظ قسمتی از این شهر دست نخورده کمک میکنند. هیچ ساختار مدیریتی آشکاری در این اکوموزه وجود ندارد، فقط یک روحانی از پرستشگاه بودایی بومی فعالیتها را هماهنگ میکند. هیرانوچو ترکیب فوقالعادهای از درختان کهنسال، خانههای تاریخی و پرستشگاههای بودایی را به بازدیدکنندهها پیشنهاد میدهد. همچنین میراث ناملموس منطقه بهخصوص جشنها، جشنوارهها و قصههای آنها بسیار شاخص است.
اکوموزه برگسلاگن : اکوموزه بزرگ برگسلاگن در سوئد قرار دارد. این اکوموزه که در یک منطقه جغرافیایی وسیع ایجاد شده، دارای سایتهای متعددی است که از طریق تاریخچه یا فعالیتی مشابه به هم مربوط میشوند. در اکوموزه برگسلاگن علاقهمندان میتوانند در سایتهای مختلف با صنعت آهنگری و تاریخچه آن آشنا شوند.
*کارشناس میراث فرهنگی و مؤلف کتاب «اکوموزهها تعاریف و مبانی»