شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۵:۱۶
۰ نفر

پیداکردن کار مناسب، امروزه یکی از دغدغه‌های جوانان به شمار می‌آید

درحالی که درسال‌های نه چندان دور جوانان براساس سنت یا عرف جامعه، کار پدران را در طول دوران نوجوانی و جوانی کم‌کم یاد می‌گرفتند و در دوران بازنشستگی پدر، به منصب شغلی او گمارده می‌شدند.

شاید داستان معروف انوشیروان دادگر و کفاش عاقل را شنیده باشید؛ داستانی که در آن پادشاه ساسانی حاضر نمی‌شود عرف و سنت‌های جامعه را به خاطر تقاضای یک کفاش زیرپا گذارد. از این دست حکایت‌ها و پندهای حکیمانه بسیار در آثار ادبا و نویسندگان ایرانی دیده می‌شود. صابر سعدی‌پور، کارشناس حقوق کار که خود به تجربه در طول سال‌ها با متقاضیان شغلی روبه‌رو بوده درصدد است با این مطلب ضمن کنکاش در نگره‌های علمی، راه میانه‌ای را برای آشتی علم و تجربه در حوزه انتخاب شغل بیابد. 

امروزه وقتی کلمه انتخاب پیش می‌آید با خود اضطراب را نیز حمل می‌کند، حال این انتخاب هر چیزی می‌تواند باشد مثلا انتخاب همسر، انتخاب شغل و... . در گذشته به دلیل اینکه افراد زندگی سنتی داشتند و از طرف «خانواده‌بزرگ» خود مورد حمایت قرار می‌گرفتند، در انتخاب‌های خود اضطراب را خیلی زیاد احساس نمی‌کردند چراکه همه مسائل برای هر فردی از قبل پیش‌بینی شده بود؛ مثلا هر فردی که از کودکی وارد نوجوانی می‌شد شغلش مشخص بود؛ یعنی اینکه اگر در شهر زندگی می‌کرد با پدر برای دادوستد به حجره پدر می‌رفت و اگر در ده بود به شغل پدر که کشاورزی و دامداری بود می‌پرداخت.

در حقیقت پسر شغل پدر را به ارث می‌برد و بعد از مدتی که به سن ازدواج می‌رسید پدر و مادر همسری برای فرزند انتخاب می‌کردند و یکی از اتاق‌ها را هم برای زندگی کردن در اختیار آنان می‌گذاشتند. خوب می‌بینیم انتخاب در گذشته با خود اضطراب کمی همراه داشته، در حقیقت انتخاب، توسط محیط برای شخص شکل می‌گرفت  و فقط شخص باید خود را با محیط سازگار می‌کرد؛ به واقع شخص از آزادی خود می‌کاست  ولی در عوض امنیت بیشتری را کسب می‌کرد. ولی امروزه به دلیل اینکه زندگی از سنتی بودن خارج شده، هر فردی برای خود تصمیم می‌گیرد، مثلا تصمیم به انتخاب همسر،‌ مسکن، شغل و...  .

انتخاب شغل فرایندی مبهم و پیچیده است و به عوامل متعددی بستگی دارد. درباره انتخاب شغل، عقاید متعددی از طرف دانشمندان ابراز شده است که هر کدام از این دانشمندان دارای دیدگاه خاصی هستند. مثلا  گروهی از علما معتقدند انسان موجودی آزاد و صاحب تصمیم‌گیری بوده در حالی‌که گروهی دیگر انسان را موجودی وابسته و جبرگرا می‌انگارند و معتقدند که باید فردی دیگر مثلا مشاور در تصمیم‌گیری مستقیما دخالت کند.

روش‌های انتخاب شغل

1- تصادفی یا اصولی بودن انتخاب شغل:
 در انتخاب شغل به طور تصادفی عقیده بر آن است که انسان به طور شانسی بدون اراده قبلی، شغل خود را برمی‌گزیند. در این حالت خواست و اراده فرد اهمیت زیادی ندارد،در مقابل شانس و تصادف نقش مهمی را ایفا می‌کند.در چنین دیدگاهی انسان موجودی غیرفعال است و عوامل خارجی فعال هستند و رفتار او را تعیین می‌کنند.
از سوی دیگر گروهی معتقدند انتخاب شغل هیچ‌گاه به طور شانسی و اتفاقی انجام نمی‌گیرد  بلکه انسان نقش فعالی را در تعیین شغل خود بر عهده دارد.

به نظر پیروان این عقیده ارگانیسم انسان در برابر محرک خارجی به ایجاد پاسخ مناسب اقدام می‌کند. چنانچه محرک خارجی تغییر کند پاسخ نیز به نوبه خود تغییر می‌کند، لذا با شناخت قبلی، محرک خارجی می‌تواند پاسخ‌های احتمالی را پیشگویی کند؛ مثلا با شناسایی جایگاه اجتماعی و خصوصیات فردی افراد می‌توان تا حدودی شغل آینده  آنها را پیش‌بینی کرد.

2 – آگاهانه یا ناآگاهانه‌بودن انتخاب شغل:
رفتاری آگاهانه است که انسان با هدف قبلی خود به انجام آن اقدام می‌کند. انتخاب شغل رفتاری آگاهانه و فرایندی عقلانی برای حل مشکل است، به عبارت دیگر انسان با آگاهی از ضرورت انتخاب شغل به طور آگاهانه به شناسایی و تجزیه و تحلیل توانایی‌ها و ضعف‌های خود اقدام و سپس درباره مشاغل مورد علاقه‌اش اطلاعات کافی را جمع‌آوری می‌کند. در مرحله بعد سازش و استدلال منطقی به انتخاب مناسب‌ترین شغل که با خصوصیات فردی سازگار باشد کمک می‌کند.

کینز برگ انتخاب شغل را رفتار آگاهانه می‌پندارد و برای نقش فرد در فرایند انتخاب شغل و تصمیم‌گیری شغلی اهمیت فراوانی قائل است. به عقیده این گروه، انسان به طور آگاهانه هدف‌های شغلی آینده را با توجه به واقعیات جسمانی، روانی و اجتماعی مورد سنجش قرار می‌دهد. در صورتی که بین هدف‌های تعیین شده و واقعیات همخوانی موجود باشد انسان روش تلاش و فعالیت خود را برای رسیدن به هدف‌های تعیین‌شده معین و مشخص می‌کند؛ در نتیجه در تمام مراحل، خود انسان عامل فعال، تصمیم‌گیرنده و تعیین‌کننده است و می‌داند چه باید انجام دهد تا نتیجه مطلوب عایدش شود.

اما فروید به عنوان یک روانشناس اعتقاد دارد انتخاب شغل به طور ناآگاهانه صورت می‌گیرد و انسان از عواملی که موجب انتخاب شغل و نیروهایی که باعث تلاش فرد در جهت انتخاب شغل می‌شود آگاهی ندارد. این گروه اعتقاد دارند فشار و اجبار و اضطراب انسان را وامی‌دارد تا شغلی برگزیند، برای همین اگر از کسی بپرسیم که دلیل اینکه برای خودت شغلی انتخاب کردی چیست؟ جواب جز مسائل اقتصادی و فشار اجتماعی چیز دیگری نخواهد بود.

3 – عقلانی یا عاطفی‌بودن انتخاب شغل:
تحقیقات مشخص کرده است دلیلی که نشان دهنده انتخاب شغل صرفا عاطفی یا عقلانی است وجود ندارد. در حقیقت هر دو در انتخاب شغل موثر است؛ این بدین‌معناست که انتخاب شغل فرایندی پیچیده از تعامل بین عقل و عاطفه‌ است. برای نتیجه‌گیری دقیق‌تر درباره عقلانی و یا عاطفی بودن در انتخاب شغل باید علاوه بر تجربیات و مشاهدات، تحقیقات عینی‌تر نیز مورد توجه قرار گیرد.

4 – انتخاب شغل یا سازشی است یا ترکیبی:
کینزبرگ معتقد است انتخاب شغل فرایندی سازشی است؛ بدین معنی که انسان از طریق انتخاب شغل مناسب می‌خواهد آرزوهایش را برآورده سازد، رضایت شغلی به دست آورد، از رغبت‌ها و استعدادهایش حداکثر استفاده را بکند و به ارزش‌های خود جامه عمل بپوشاند. در این حالت انتخاب شغل سازگار و هماهنگ با خواسته‌ها، رغبت‌ها و استعدادهای فرد است.

به نظر سوپر انتخاب شغل به موازات رشد پیش می‌رود و مرحله‌ای مداوم و فزاینده است و در خلال آن شخصیت فرد به مرور زمان کامل‌تر می‌شود. انسان در جریان انتخاب شغل آزاد است به مطالعه و بررسی و حتی انجام مشاغل مختلف نیز بپردازد و ضمن کسب اطلاع و آگاهی از ویژگی‌های مشاغل و شناسایی خصوصیات شخصی دائما انتخاب خود را تکامل و بهبود بخشد؛ به عبارت دیگر فرد از هر شغل چیزی می‌آموزد و آموخته‌ها را در ارتباط با خصوصیات شخصی مورد سنجش قرار می‌دهد و سپس درباره نوع شغل آینده خود با توجه به تجربیات قبلی نتیجه‌‌گیری می‌کند؛ از این‌رو در هر سنی امکان تغییر شغل وجود دارد لذا انتخاب شغل فعالیتی تکاملی و ترکیبی است.

5 – آنی یا تکاملی‌بودن انتخاب شغل:
پارسونز اعتقاد دارد که انتخاب شغل در سن معینی انجام می‌شود. در این سن که معمولا با پایان تحصیلات دبیرستانی همزمان است فرد موفق به انتخاب شغل می‌شود. وی اعتقاد دارد انتخاب شغل مهم‌ترین فعالیت دوران زندگی فرد است و انسان باید خود را در لحظه‌ای برای ورود به دنیای مشاغل آماده کند. ویلیامسون و دارلی نیز معتقدند که فرد در لحظه‌ای معین از زمان به انتخاب شغلش موفق می‌شود.

با توجه به این دیدگاه سنتی نوجوانان کمتر به انتخاب شغل توجه دارند و در سال‌های آخر دوره دبیرستان که با مشکلات انتخاب مواجه می‌شوند فعالیت خود را شروع و شغلی برمی‌گزینند. با قبول لحظه‌ای و آنی بودن انتخاب شغل، مشاوره شغلی و حرفه‌ای تا حدود زیادی نقش حساس و فعال خود را از دست می‌دهد. از سوی دیگر کینزبرگ و همکارانش تکاملی‌بودن انتخاب شغل را پیشنهاد کرده‌اند.

این عده با توجه به تحقیقات و مطالعات متعدد به این نتیجه رسیده‌اند که فرد در لحظه‌ای معین از زمان به انتخاب شغل موفق نمی‌شود بلکه شغل بر یک سلسله اصول و تصمیمات قبلی متکی است که در طول سالیان متمادی و به طور پیوسته و مداوم حاصل می‌شود.

انتخاب شغل برای اکثر افراد حدود 10سال به طول می‌انجامد؛ یعنی فرایند انتخاب از سن 10سالگی نیز می‌تواند در حال تکامل و تغییر باشد. سوپر نیز عقیده کینزبرگ و همکارانش را به‌نوعی تایید کرده و معتقد است انتخاب شغل فرایندی مداوم و پیوسته است. با قبول تکاملی‌بودن انتخاب شغل، مشاور  شغلی و حرفه‌ای نقش بسیار حساس و مهمی در تمام مقاطع سنی و تحصیلی بر عهده دارد و باید با توجه به سن مراجعه‌کننده  به طور مناسب در جهت انتخاب شغل به او کمک کند.

کد خبر 87266

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز