همشهری آنلاین- رابعه تیموری:از قوچ شاخدار لارستان هم بعید است که مقابل دوربین موجودات دوپا ژستی تماشایی بگیرد و با حوصله منتظر بایستد که فیگور خندانش را ثبت و ضبط کنند. موشهای خانگی ماده هم هیچوقت مقابل چشمهای نامحرم جوجههایشان را به دنیا نمیآورند و خانم موش ایلامی حتما وقتی با عدسیهای دوربین فریبرز حیدری رخ به رخ شده، احساس غریبگی نکرده که اجازه داده قابی از تصاویر تولد ١٢ جوجه موش کور بیموی او خلق شود. حتی آلفای مغرور که هیچ جنبندهای را به حریم دسته اش راه نمیدهد وجود مخفیگاه آقای عکاس را در نزدیکی دسته تحمل کرده و تاب آورده تا او با ذوقوشوق از بازیگوشی گرگهای جوان و جستوخیز توله گرگهای دسته اش دهها فریم عکس ناب و زیبا بگیرد... فریبرز حیدری برای ثبت و ضبط این طنازیها و دلبریهای بینظیرحیوانات وحشی عمرش را در کوه و دشت و جنگل و کویر سر کرده و اولین و قدیمیترین عکاس حیات وحش ایرانی است که در طول ٣ دهه عکاسی از حیات وحش لحظات و اتفاقات کمنظیر و هیجانانگیزی را تجربه کرده است:
گرگهایی که درنده نیستند
کمتر اتفاق افتاده که خیز برداشتن یا دندان قروچه جانوری دل آقای عکاس را بلرزاند، اما در قمیشلوی اصفهان وقتی دید ٦ گرگ تشنه به صدای شاتر دوربینش گوش تیز کردهاند و در اطراف جان پناه سنگچین او میچرخند دلش ریخت و در همان حالی که انگشتش را از روی شاتر دوربین برنمی داشت، فلاکس چای محیطبان را که سنگینترین شیء اطرافش بود، آماده کرد تا اگر از در پشت کومه سرک کشیدند آن را بر سر حیوانات درنده فرود آورد، اما گرگها فقط به دیدن کومه کنجکاو شده بودند و وقتی حیدری از شکاف جان پناهش لحظه مشورت و اختلاط دستهجمعی آنها را ثبت کرد، آرام و بیآزار به طرف آبشخورشان رفتند. شاید همین اتفاق حیدری را وادار کرد درباره رفتارهای این موجودات بیشتر مطالعه کند و بداند اگر در ارتفاعات برفی و در دل شب سربه سر گرگها بگذارد شاید دیگر هیچوقت به خانه برنگردد، اما همین حیوانات باهوش موقعی که با یکدیگر مشغول جستوخیز و بازی هستند یا بهدنبال آبشخوری برای رفع تشنگی میگردند کمتر به صرافت شکار فردی میافتند. که با احتیاط و سربه زیر تصاویر آنها را ثبت میکند. این مطالعات او در این زمینه بهاندازهای پیش رفت که دیگر میدانست چه زمانی و چطور میتواند با مار پیتون صخرهای ٤ متری که روی زانوانش نشانده عکس دونفره بگیرد یا برق چشمهای پلنگی را که در جنگلهای برفی پهناور با غرشهای پی در پی مشغول قدرتنمایی و قلمروطلبی است بیخبر با لنز دوربینش شکار کند.
دشواریهای شیرین
زمان فعالیت آقای عکاس را نوع زیست ساکنان دنیای وحش تعیین میکنند و او اگر بخواهد قدرتنمایی و ابهت یک یوزپلنگ را از دریچه دوربینش به تماشا بنشیند باید در سرمای استخوان سوز زمستان چند روزی را در پناهگاه سنگچین خود بهتنهایی سر کند یا وقتی قرار است دلبریهای روباه نر برای جلب توجه روباه ماده را ثبت و ضبط کند، مجبور است زمینی یخ بسته در نزدیکی لانه آنها را برای برپا کردن جان پناه انتخاب کند و چند روز پلک بر هم نگذارد تا مهربانیهای این جفت وحشی نسبت به یکدیگر را از دست ندهد. بسیار پیشآمده که آقای عکاس وقتی برای عکاسی از خفاشان تیزپرواز وارد غارهای تاریک میشود، آنقدر محو ابهت پرواز آنها شود که با دوربین روی شانه اش به پرتگاههایی عمیق سقوط کند. این غارهای تاریک تنها محلی است که خفاششناسی ماهر آقای عکاس را همراهی میکند واو وقتی به شکار لحظات زندگی سایر حیوانات میرود، باید بهتنهایی در زیستگاه آنها کمین کند تا توجه حیوان به سمت او جلب نشود.
بعد از کاریکاتور عابدزاده
در دهه ٧٠ و زمانی که عکسهای انگشتشمار حیات وحش توسط کارشناسان دوربین بهدست گرفته میشد، فریبرز حیدری نوجوانی اهل هنر بود که استعداد حیرتانگیز او در طراحی کاریکاتور، احمدرضا عابدزاده را شگفتزده کرده بود و با معرفی دروازهبان تیم سرخ پوشها در هفته نامهای کاریکاتور میکشید. او در همان سالها احساس کرد ساعتها خیره شدن به تصویر آدمها و کلنجار رفتن با چهره این موجود دوپا حالش را خوب نمیکند و تصمیم گرفت به ثبت تصاویر حیوانات روی آورد. اولین تصاویری که با دوربین زنیط قرضی حیدری ثبت شد و راه رفتن خرامان قمری و کلاغ بر هره دیوار یا شکار گنجشک توسط گربهها را نشان میداد، تصاویری بدیع بودند، اما پسازآن که به سراغ حیوانات وحشی رفت تا از واقعیت پندارههای شهرنشینان درباره این موجودات سردر آورد، با انتشار عکسهایی بینظیر از خنده کشدار و دندان نمای گاندوی لمیده در برکه یا غم چشمهای توله کفتاری بیمادر، ظهور عکاسی حرفهای حیات وحش در ایران را نوید میداد. ولی اوج شهرت هنری او سال ١٣٩٠ اتفاق افتاد که توانست از فاصله ٧ متری از یک یوزپلنگ ماده ٦٤ فریم عکس بگیرد که در عالم عکاسی حیات وحش رخدادی بیسابقه به شمار میآمد.
شکار روباه
انتشار تصویر روباه ترکمنی گریزپا توسط اولین عکاس حیات وحش ایران، توانمندی هنرمندان ایرانی را به عالم هنر نشان داد. تا آن تاریخ هیچ دوربینی اینگونه جانوری زیبا را شکار نکرده و حتی یک تصویر از روباه ترکمنی ثبت نشده بود، اما حیدری ٣ سال از عمرش را در راه و نیمراه زیستگاه این سگسانان صرف کرد تا بالاخره با راهنمایی یکی از بومیان توانست مخفیگاه اینروباه زیبای ریزجثه را پیدا کند. حاصل ٣ روز کومهنشینی آقای عکاس در نزدیکی لانه روباه گریزپا ثبت بیش از ٣٠٠ فریم بینظیر از این حیوان بود که با انتشار در مجله جانورشناسی خاورمیانه (Zoology in the middle East) به ثبت رسمی رسید. آقای عکاس این اتفاق را لطف طبیعت به خود میداند و معتقد است برای عکاسی از حیات وحش، قهاربودن در هنر عکاسی کفایت نمیکند و باید بتوانی ساعتها و روزها در طبیعت پرسه بزنی تا چنین لحظات غافلگیرکنندهای را از طبیعت هدیه بگیری.
آقای بوف محترم
همه بزکودوزک و تصاویری که منزل آراسته آقای عکاس را زینت دادهاند، کمیا زیاد نشانی از طبیعت دارند، اما در میان سوژههای هنری حیدری حساب جناب بوف از همه حیوانات سوا است و در کلکسیون جغدهای او هزار و ۵٠٠ گونه مختلف از این حیوان یافت میشود که بسیاری از این تندیسها را خودش تراشیده است. برای آقای عکاس حتی موقع تماشای فیلم و خواندن کتاب هم شخصیتهایی مانند دابی گوش دراز مجموعه هری پاتر قابل توجه است که ویژگیهای ذاتی اش به حیوانات بیشباهت نیست. مجسمه این جن خوش ذات همدم همیشگی آقای عکاس است و در همه عکسهای شخصی او حضوری پررنگ دارد. تصویرگر لبخندهای موجودات وحشی، صدها عکس ویژه و کمیاب از حیوانات را که در طول ٣٢ سال طبیعت گردی خود تهیه کرده در قالب مجموعهای تماشایی گرد آورده تا در قالب دانشنامه حیات وحش ایران چاپ و منتشر کند. در این دانشنامه مقالههای علمی و تخصصی جانورشناسان و متخصصان حیات وحش، چاشنی تصاویر حیوانات شده تا این مجموعه مصور نفیس را به اثر علمی هنری بدیع تبدیل کند، اما به نظر میرسد بدون همراهی مسئولان تلاشهای آقای عکاس به سادگی به ثمر نمینشیند.
بیشتر بخوانید:دوربین سرنوشت این جوان را عوض کرد
عکاسی از حیاتوحش سخت و هیجانانگیز است
قصه عکس های برتر حیات وحش 2024 | همه عکس های برنده را یکجا ببینید
و اما رضا زرنگ که عکاس حشرات و پرندگان است
آنقدر با سه پایه و دوربینش بیابانهای اطراف روستای خین عرب را گز کرده که میتواند حدس بزند لابه لای بوتههای هر نقطه کدام پرنده و چرنده پناه گرفته است. رضا زرنگ برای خرید این سه پایه و دوربین تنها دارایی اش را که خودرویی قدیمی بود فروخت تا بتواند از حیوانات اهلی و وحشی زادگاهش عکسهای زیباتر و باکیفیتتری تهیه کند.
اولین موجود زندهای که رضا زرنگ از آن عکاسی کرد ردیف مورچههایی بود که در حیاط خانه قدیمی آنها رژه میرفتند. تصاویری که با دوربین تلفن همراه نهچندان پیشرفته اش از این موجودات پرکار ثبت کرد، چندان ارزش هنری نداشتند ولی او را بر سر ذوق آوردند و باعث شدند بعد از آن در کوچه پسکوچههای خین عرب بهدنبال جنبندههای اهلی و وحشی بگردد تا ژستهای طبیعی آنها را با دوربین تلفن همراهش شکار کند. سوژههای عکاسی آقای زرنگ ساده بودند و از آوازخوانی مرغ مینا تا حشرهخواری چکاوک کاکلی و دله دزدیهای زاغهای روستا از نظرش دور نمیماندند.
آقای زرنگ هر روز صبح که از روستا بیرون میزند، مطمئن نیست که غروب دست پر به خانه برمی گردد، ولی حتی اگر بعد از ساعتها پیاده گز کردن دشت و صحرا حتی دم جنبانکی ابلق یا ساری صورتی هم برای عکاسی پیدا نکند ناامید نمیشود و فردا صبح دوباره جستجویش را از سر میگیرد.
تنها درآمد آقا رضا از عکاسی پرندگان و حشرات یک دلاری بوده که دو مخاطب برزیلی و آمریکایی سایتهای طبیعت گردی خارجی بابت خرید تصویر یک کفشدوزک و یک سگ یک چشم به او پرداختهاند، ولی او برای تامین هزینه خرید دوربین و تجهیزاتی که بتواند تصاویر این موجودات را باکیفیت مناسبی ثبت کند، خودروی شخصی اش را فروخته است. عشق آقا رضا این است که زیباییهای زیست حشرات و پرندگان ریزجثهای را به تصویر بکشد که هیچکس به آنها توجه نمیکند.
نظر شما