روزگاری قناتها رونقی داشتند. مهمترین قناتهای شهر الهیه، ناصریه، بهارستان، بریانک، پامنار، جلالیه، شاه، کریمآباد، یوسفآباد، بهجتآباد و... بودند که خانههای نزدیکشان ارزش و قیمت بیشتری داشتند.
اما ماجرای لولهکشی آب شهر تهران قصه سیسالهای بود که پشتوانهای صد ساله داشت. بحث بر سر تامین آب شهر جریانی همیشگی بود که کش و قوسهای فراوانی داشت. اما اینکه سرانجام آب تهران چند صد هزار نفری چگونه تأمین شد، قصهای طولانی و پرفراز و نشیب است.
نخستین جرقههای تأمین آب شهر
از روزی که آقامحمدخان قاجار شهر تهران را به پایتختی انتخاب کرد، مسئله تأمین آب شهر به موضوع مهمی تبدیل شد که در همان روزها تا حدی فکر دولتمردان را به خود مشغول کرده بود.
حسین ملکی در کتاب تهران در گذرگاه تاریخ تنها راهحل این مشکل را احداث قنات میداند و بهترین راه چاره برای مسئله کمآبی در سرزمین نیمه خشک تهران را افزایش تعداد قناتها عنوان میکند.
در دوران محمدشاه قاجار بود که حاج میرزا آقاسی، صدراعظم شاه، برای اولینبار به فکر چاره افتاد و بهرهبرداری از رودخانههای جاجرود و کرج را پیشنهاد کرد. اما با شروع برنامه انتقال آب از رودخانه جاجرود، دهقانان ورامینی که تصور میکردند جلگه جنوبی تهران گرفتار کمآبی میشود، اعتراض کردند و انتقال آب به تهران در همان روزها متوقف شد.
بعد از آن، انتقال آب رودخانه کرج هم به علت چنین توجیههای مشابهی به حال تعلیق درآمد و حاج میرزا آقاسی در اجرای تصمیماش ناکام ماند. حتی امیرکبیر اصلاحطلب هم در حل مشکل آب تهران کاری از پیش نبرد، جز اینکه مهر او پای تقسیمنامهای به چشم میخورد که آب رودخانه کرج را به 84 سهم بخش میکرد و تنها 9 سهم به اهالی تهران اختصاص میداد. هرچند عمر امیرکبیر برای دیدن نتیجه تلاشش کوتاه بود، اما پس از مرگ او آب رودخانه کرج به خانه تهرانیها رسید.
عملی شدن نقشههای امیرکبیر
سال 1301 دولتمردان به شکل جدی به صرافت لولهکشی آب شهر تهران افتادند. در همین روزها چنین ایدهای برای شهرهای مشهد و آبادان و بیرجند هم به کار رفت که البته خیلی زود هم به مرحله اجرا رسید.
آلودگی قناتهای تهران و رعایت نکردن بهداشت آبهای چاهها، باعث شد که مردم روزبهروز با بیماری جدیدی روبهرو شوند و باعث مرگ و میر هم میشد. شیوع تیفوس، وبا و حصبه بر اثر آلودگی آبها بود. بالاخره مردان حکومت در صدد گرفتن تصمیمی جدی در اینباره برآمدند؛تصمیمی که تا سالها بعد عملی نشد.
در سال 1303 بود که بلدیه تهران مطالعهای را آغاز کرد و بررسی آب و برق شهر تهران را در دستور کار خود قرار داد. برنامه پیشنهادی شهرداری این بود که اگر سدی روی رودخانه جاجرود بسته شود، هم کمبود آب شهر جبران میشود و هم برق شهر را تأمین میکند.
این طرح در هیأت دولت مطرح شد، اما چون موافقت کمیته امتیازات را نداشت، تصویب نشد و موضوع تقریباً مسکوت ماند. سه سال بعد که آب قناتهای تهران به دلیل کمی باران کاهش یافت، مسئولان را به فکری جدی واداشت.
در نهایت، دولتمردان به این نتیجه رسیدند که اجرای نقشه حاج میرزا آقاسی و امیرکبیر بهترین راهحل ممکن است. به این ترتیب، پس از سالها آب رودخانه کرج به تهران رسید.