به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس خط قرمز جمهوری اسلامی در منازعات بینالمللی «اشغالگری» است. یکی از دلایلی که ایران تا به امروز رژیم صهیونیستی را به رسمیت نشناخته نیز دقیقاً همین موضوع است، زیرا در صورت عادیسازی اشغالگری، در امورات جهانی بالاخص در مناطق پیرامونی سنگ رو سنگ بند نخواهد شد.
اسرائیل نمونه کامل اشغالگری است که اساس وجودی آن زیر سوال است. در این نمونه منحصر به فرد در قرن اخیر، یک دولت جعلی (رژیم صهیونیستی) را بر روی یک کشور رسمی (فلسطین) سوار و ساکنان اصلی آن کشور را از خانه و شهرهای خود اخراج کردند.
بر همین اساس، مخالفت جمهوری اسلامی با موجودیت رژیم صهیونیستی ناشی از یک اصل ثابت است. بر اساس همین اصل ثابت، ایران هیچ یک از قلمروهای اشغالی در جهان را تاکنون به رسمیت نشناخته است.
اشغالگران اطراف ایران!
مصادیقی وجود دارد که دولتهای رسمی جهان، در زمان حاضر نیز اقدام به اشغالگری کردند. این مصادیق از انگلیس و روسیه تا ترکیه را شامل میشود.
قبرس اکنون دو قسمت است. بخش شمالی آن عملاً در اشغال ترکیه (۱۹۷۴ میلادی) است. دولت ترکیه بر روی مناطق شمال عراق و سوریه نیز ادعای ارضی دارد و اگر مسیر برای آن همواره باشد، از اشغال سرزمینی دریغ نخواهد کرد.
در بخش جنوبی قبرس نیز دو نقطه از آن به صورت رسمی بخشی از خاک انگلیس هستد. این دو نقطه عبارتاند از: آکروتیری (Akrotiri) و دکلیا (Dhekelia).
این دو منطقه یکی از ۱۴ قلمرو اشغالی انگلیس در جهان هستند که از جزایر فالکلند در اقیانوس اطلس جنوبی تا مجمع الجزایر چاگوس در اقیانوس هند امتداد دارند. در حال حاضر، قلمرو انگلیس در قبرس یکی از نقاط اصلی پشتیبانی از رژیم صهیونیستی توسط ارتش آمریکا است.
روسیه نیز تاکنون ۶ منطقه از سه کشور جهان را اشغال کرده که شامل ۲۰% گرجستان و ۲۰% اوکراین است.
ترانسنیستریا از مولداوی (۱۹۹۲ میلادی)، اوستیای جنوبی و آبخازیا از گرجستان (۲۰۰۸ میلادی) و کریمه، لوهانسک، دونتسک، خرسون و زاپروژیا از اوکراین (۲۰۲۲ میلادی) نام این ۶ منطقه است. لازم به ذکر است که روسیه و ژاپن بر سر مالکیت جزایر کوریل پس از جنگ جهانی دوم مناقشه دارند.
اشغالگری در مجاورت مرز ایران!
منطقه «قره باغ» مصداق دیگر اشغالگری است. این منطقه بخشی از خاک آذربایجان بود که دولت خودخوانده «آرتساخ» طی ۳۰ سال بر آن حکمرانی میکرد. «آرتساخ» نظیر موارد فوقالذکر، هیچ گاه از سوی تهران به رسمیت شناخته نشد و در تمام این مدت، قره باغ از نظر ایران بخشی از خاک آذربایجان شناخته میشد.
موضوع قره باغ نقطه تنش مستمر دو همسایه شمالغربی ایران بود. سرانجام در پاییز ۱۳۹۹ (۲۰۲۰ میلادی) در جنگ آذربایجان و ارمنستان، مناطق اشغالی آذربایجان آزاد شد.
اما پس از آزادسازی قره باغ، این آذربایجان بود که درصدد اشغال سرزمینی برآمد. رژیم باکو به دنبال اشغال «سیونیک» استان جنوبی ارمنستان است. نام این منطقه را نیز کریدور زنگزور گذاشته است.
در صورت اشغال استان «سیونیک» ارمنستان، یکی از محورهای مواصلاتی ایران به سمت اروپا مسدود خواهد شد و از آنجا که رژیم فعلی باکو در مقابل ترکیه تسلیم است، ارتباط ایران و اروپا نظیر دوران خلافت عثمانی در انحصار آنکارا خواهد ماند.
در این رابطه، ماجرا دیگر فراتر از یک موضعگیری دیپلماتیک از سوی تهران خواهد بود. ایران آماده استفاده از قوای نظامی برای ممانعت از نابودی یکی از مرزهای بینالمللی خود است.
سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه روز ۱۵ شهریورماه اعلام کرد: هر تهدیدی علیه تمامیت ارضی همسایگان ما، یا ترسیم دوباره مرزها، چه در شمال باشد، چه در جنوب، چه در شرق و چه در غرب، کاملاً غیرقابلقبول است و برای ایران خط قرمز به شمار میرود.
خط قرمز ایران رسماً از سوی رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۹ اعلام شده است. این خط قرمز ایران در قفقاز جنوبی شامل دو پایه اساسی است: اول؛ بازگشت سرزمینهای اشغالی آذربایجان که انجام شد. دوم؛ عدم تغییر مرزهای بینالمللی.
سرنوشت توافق ۱۳۹۵ بدون اطلاع ایران چه شد؟
موضع جدید روسها باعث شد که موضوع کریدور زنگزور مجدداً تیتر رسانهها شود. رژیم باکو احتمالاً پس از موضع مسکو، خود را مستظهر به پشتیبانی ارتش روسیه و ارتش ترکیه میداند تا کریدور زنگزور را ولو با زور نظامی باز کند.
اما ترکیب روسیه و ترکیه نمیتواند کمکی به باکو برای رسیدن به اهداف مدنظر آن بکند. یک تجربه تاریخی در این مورد وجود دارد.
پوتین و اردوغان یکمرتبه در جریان فتح «حلب» واقع در شمال سوریه بدون اطلاع ایران با یکدیگر توافق کردند که تروریستهای تحت محاصره از طریق مسیرهای امن تحویل ترکیه گردند.
این توافق بدون اطلاع تهران و حتی دولت سوریه بود. نیروی قدس سپاه بهمحض اطلاع از توافق روسیه و ترکیه، مانع خروج مسلحین از حلب شد و بازی مسکو و آنکارا را به هم زد. زیرا همان موقع، شیعیان فوعه و کفریا در محاصره تکفیریها بودند و خروج تروریستها از حلب باید همزمان با خروج شیعیان از دو منطقه ادلب میبود.
در این نقطه از جنگ سوریه بود که اولین تماس مستقیم میان ایران و معارضین سوریه برقرار شد. «احرار الشام» یکی از قدرتمندترین گروههای مسلح معارض در سوریه بود. این گروه با ترکیه در ارتباط است.
«فاروق ابوبکر» مسئول تبادل احرارالشام در این رابطه میگوید: «تماس من با یک نفر که نماینده ایرانیها بود، برقرار شد. هر دو طرف روسی و ایرانی با من تماس میگرفتند. طرف روس میگفت که تو فقط با من حرف بزن و آنچه با هم توافق کردهایم اجرایی خواهد شد. طرف ایرانی هم تماس میگرفت و میگفت آنچه توافق کردیم را اجرا میکنیم و بقیه حق دخالت ندارند.
«فاروق ابوبکر» ادامه داد: «روسها میخواستند کار خودشان پیش برود و ایرانیها بدنبال اجرایی کردن تصمیم خودشان بودند. [اما] آنچه اجرا شد، تصمیم ایرانیها بود. آنها بودند که قدرت را در زمین در اختیار داشتند.»
اکنون نیز محتمل است میان آنکارا، باکو و مسکو در قفقاز جنوبی توافقی صورت گرفته باشد. هرگونه توافق بدون حضور و اطلاع ایران، به همان سرنوشتی دچار خواهد شد که توافق سال ۱۳۹۵ شمال سوریه میان روسیه و ترکیه دچار شد.
نظر شما