همشهری آنلاین - حوادث: اینکه چه شد سارق بینالمللی راهی ایران شد تا نقشه سرقت از خانهای در سعادتآباد را عملی کند، ماجرای مفصلی دارد که مسعود در گفتوگو با همشهری آن را توضیح میدهد.
خانهای که از آن سرقت کردهای متعلق به چه کسی است؟
دوست دوران کودکیام به نام طاها.
اگر دوستت بود، چرا از خانهاش سرقت کردی؟
چون در حقم خیلی خیلی نامردی کرد. به من نارو زد، آنهم کجا؟ یک کشور غریب.
بیشتر توضیح بده؟
ماجرا برمی گردد به حدود سال ۹۶. در آن زمان من و دوستم طاها برای کار به مالزی رفته بودیم. کار که میگویم یعنی کفزنی. ما خانواگی کفزن بودیم! حتی مدتی هم در هندوستان و کشورهای دیگر سرقت کردیم و پس از آن راهی مالزی شدیم. من قصد داشتم حسابی پول جمع کنم تا پس از بازگشت به ایران، یک زندگی لاکچری برای خودم بسازم. اما طاها به من رکب زد و کلاهم را برداشت.
چطور این کار را کرد؟
بعد از یک سال که حسابی دلار جمع کرده بودیم و میخواستیم به ایران برگردیم، طاها یک شب همه دلارها را برداشت و رفت. فکر کنم سال ۹۷ بود. آن زمان به پول ایران حدود ۷ میلیارد تومان، دلار جمع کرده بودیم که دوستم همه آنها را برداشت و غیبش زد.
دلار ها را کجا نگه می داشتید؟
ما در مالزی آپارتمان کوچکی اجاره و دلارها را در جاهای مختلف خانه جاسازی کرده بودیم.
وقتی طاها غیبش زد، تو چه کردی؟
یک دلار هم نداشتم و باید هم اجاره خانه را میپرداختم. از طرفی باید پول بلیط بازگشت به ایران هم تهیه میکردم. این بود که رفتم خفت گیری. با تهدید از مردم، پول می گرفتم تا اینکه پلیس بازداشتم کرد. حدود ۵، ۶ سال در زندان مالزی بودم. سپس آزاد و از مالزی اخراج شدم. برگشتم ایران و همه جا را گشتم که طاها را پیدا کنم و انتقام بگیرم.
چطور پیدایش کردی؟
وقتی پیداش کردم، شوکه شدم. او یک بلاگر شده بود و وضع مالی خیلی خوبی داشت. در سعادت آباد زندگی می کرد و ماشین خارجی زیر پایش بود. پیدا کردنش خیلی سخت نبود و مهم نقشه انتقامجویی بود.
نقشهات چه بود؟
به تازگی با دختری به نام مونا آشنا شده بودم. کارش دکوراسیون داخل بود. از او خواستم با طاها طرح دوستی بریزد و یک شب که مونا با طاها در کافه قرار گذاشته بود، ۲ سارق حرفهای را اجیر کردم و به خانه طاها دستبرد زدند. آنها کلی طلا، سکه، تابلو فرش و عتیقه های مختلف از آنجا دزدیدند. حدود ۸میلیارد تومان ارزش این اموال بود و فک میکردم با این کار انتقامم را از دوستم گرفتهام اما او شکایت کرد و پلیس پس از دستگیر کردن مونا، مرا هم بازداشت کرد.
در پروندهات نوشته شد تحصیلکردهای، درست است؟
مدتی در هندوستان درس خواندم. به زبان های انگلیسی، عربی و اسپانیایی هم مسلط هستم. شاید اگر راه درستی را انتخاب میکردم، الان اینجا نبودم. من بهترین سالهای جوانیام را در زندان مالزی گذراندم و برای همین میخواستم هر طوری شد از طاها انتقام بگیرم اما اشتباه کردم.
نظر شما