چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۶:۰۱
۰ نفر

ترجمه امیررضا نوری‌زاده: کلینت ایستوود بازیگر نه چندان مشهور سریال‌های وسترن در دهه 1960، در سایه همکاری با سرجیو لئونه به شهرت و اعتبار رسید.

سه‌گانه «به خاطر یک مشت دلار»، «به خاطر چند دلار بیشتر» و «خوب، بد، زشت» فقط لئونه و ایستوود را به شهرت نرسانید، بلکه به منزله تولد یک زیرگونه جدید بود؛ زیر‌گونه‌ «وسترن اسپاگتی » که درست در روزهایی که به‌نظر می‌رسید ژانر وسترن در انتهای خط قرار گرفته وسترن‌های لئونه تصویر تازه‌ای از این ژانر را به نمایش گذاشت.

ایستوود هم با اسطوره مرد بی‌نام یک شبه به ستاره‌ای پولساز تبدیل شد و هر 3همکاری‌اش با لئونه همراه با توفیق بود. مرور خاطرات قدیمی ایستوود از همکاری‌اش با سرجیولئونه خالی از لطف نیست.

کلینت ایستوود 20سال پس از مرگ یکی از بهترین دوستانش-  سرجیو لئونه- خاطرات روزهایی که به همراه هم پرده‌های سینما در سرتاسر جهان را فتح کردند را مرور می‌کند.
آخرین دیدار ایستوود با لئونه در سال1988 بود. فیلم «برد» درباره زندگی چارلی پارکر از ایستوود به تازگی در ایتالیا اکران شده بود و مورد استقبال تماشاگران قرار گرفته بود و او برای حضور در کنفرانس‌های خبری به رم سفر کرده بود. در یکی از روزهای اقامتش در رم،  کارگردان و دوست قدیمی‌‌اش با او تماس گرفت. سال‌ها می‌شد که همدیگر را ندیده بودند. بی‌خبری‌شان از هم به سال‌های آخر دهه‌1960 بازمی‌گشت و باعث شده بود تا ایستوود تصور کند دوستی‌شان به پایان رسیده است و البته برای این تصورش دلیل قانع‌کننده‌ای داشت.

در آن زمان پس از ساخت 3فیلم وسترن عالی و تحسین شده، ایستوود از خیر بازی در فیلم چهارم به نام « روزی روزگاری در غرب» گذشت و تصور می‌کرد این فیلم زمین می‌خورد و اعتباری را  که با بازی در وسترن‌های قبلی به دست آورده یک شبه از کف خواهد داد. تاریخ نشان داد حق با ایستوود بوده اما لئونه که به‌شدت از این موضوع عصبانی بود، ناراحتی‌‌اش را به او منتقل نکرد ولی بعدها گفت که ایستوود با کلاه و بدون کلاه 2شخصیت کاملا متفاوت دارد.

به هر حال سال‌ها گذشته بود و به‌نظر می‌رسید لئونه قصد دارد جبران مافات کند و زمانی که ایستوود از لئونه پرسید که این روزها روی چه پروژه‌ای کار می‌کند،  لئونه به ایده فیلمی درباره لنینگراد اشاره کرد که از زمان ساخت «خوب، بد، زشت» درباره‌‌اش با ایستوود صحبت کرده بود ولی از آن پس نتوانسته بود برای ساختش حامی مالی پیدا کند.

ولی اگر قرار بود همکاری تازه‌ای بین آنها باشد، با این دیدار موضوع برای همیشه فراموش شد. به‌نظر ایستوود او هنوز غرورش را پس از این همه سال حفظ کرده بود و با همان شرایطی سخن می‌گفت که 30‌سال قبل از آن با ساخت وسترن‌های اسپاگتی در اوج بود.
درخواستش از ایستوود برای اینکه وارنر را متقاعد به سرمایه‌گذاری در این فیلم کند همان‌جا با پاسخ منفی ایستوود روبه‌رو شد و این دیدار به مثابه خداحافظی آنها بود. چند ماه‌بعد لئونه در 59‌سالگی در‌گذشت.

اما خاطرات ایستوود از لئونه همیشه به این تلخی نبوده‌اند. اولین دیدار آنها در اوایل دهه 60بود؛ زمانی که لئونه فیلمنامه غریبه شگفت انگیز را براساس فیلم « یوجیمبو» آکیرا کوروساوا نوشته بود. ایستوود که برای انجام این گفت‌وگو با ما حاضر به توقف فیلمبرداری آخرین کارش براساس زندگی نلسون ماندلا شده، پس از توقف کوتاهی می‌گوید: او تا آن زمان فقط یک فیلم داشت و همه در رم از او به‌عنوان فردی بذله‌گو یاد می‌کردند و این بذله‌گویی در فیلمنامه‌‌اش هم به چشم می‌خورد و من هم به این فیلم به‌عنوان یک موقعیت خوب نگاه می‌کردم.

در آن دوره چند سالی بود که در سریال تلویزیونی « راوهاید»  بازی کرده بودم و واقعا از این نقش تکراری خسته شده بودم ولی ضرورتا به‌دنبال بازی در یک فیلم وسترن نبودم، هر چند تصور می‌کردم فیلمنامه خوب می‌تواند سکوی پرتابی برایم باشد. از طرفی یوجیمبو را در دهه‌1950 دیده بودم و به‌نظرم برای یک فیلمنامه وسترن مناسب بود. کمتر کسی فکر می‌کرد نویسنده‌ای توانایی ارائه فیلمنامه وسترن خوبی از آن را داشته باشد اما خوشبختانه سروکله لئونه با آن فیلمنامه پیدا شد.

لئونه در اصل خواهان بازی روری کالاهان در این نقش بود ولی در نهایت به ایستوود رضایت داد. خود ایستوود در مورد این تغییر عقیده لئونه می‌گوید: شاید این  به خاطر اختلاف دستمزدم با کالاهان بود ولی مشکل اینجا بود که لئونه اصلا به انگلیسی مسلط نبود و من هم ایتالیایی بلد نبودم و ناچار بودیم در رم از مترجم استفاده کنیم و البته در انتقال مفاهیم از دستانمان هم کمک زیادی گرفتیم!

لئونه برای نقش غریبه که آمریکایی‌ها بعدها نام آن را به مرد بی‌نام تغییردادند به ایستوود اعتماد کاملی داشت و اجازه داد خودش لباس‌های مورد نظرش را بپوشد. من با تعدادی پانچو و کلاه کابوی به سرصحنه آمدم و بعد بیرون رفتم و تعدادی سیگار خریدم هر چند که اصلا نمی‌دانستم طعم آنها تا این حد بد است! این سیگارها « بلند ویرجینیا»  نام داشتند و من آنها را به تدارکاتچی دادم تا آنها را ببرد و بعد این سیگارهای کوتاه شده را که اندازه‌های متفاوتی داشتند در جیبم گذاشتم و به تناوب در صحنه‌های متفاوت از آنها استفاده می‌کردم.

برای بازی در فیلم هم لئونه دست ایستوود را کاملا باز گذاشته بود. او شخصیتی کاملا مشابه قهرمان یوجیمبو داشت. در یوجیمبو قهرمان فیلم سامورایی است که در جامعه آن روز جایی ندارد و به نوعی خارج از مد روز است و در وسترن‌ها نیز قهرمان فیلم از جامعه،  دور افتاده است.

ایستوود از لئونه به‌عنوان فردی پرخور یاد می‌کند که عاشق غذا بود و در نخستین روز فیلمبرداری که در استودیویی خارج رم انجام شده بود ایستوود به خاطر اینکه با لئونه همراهی کند کلی اسپاگتی و نوشیدنی خورده بود و بعد متوجه شده بود در بازگشت به سرصحنه برای 2 ساعتی همه به شکل اسلوموشن کار می‌کنند و تصمیم گرفت تا رژیم غذایی‌‌اش را در روزهای آینده رعایت کند.

اما ایستوود روزهای مبهمی را پس از پایان تولید فیلم سپری کرد؛ « وقتی کار تمام شد ناگهان فیلم غریبه شگفت انگیز ناپدید شد و من چند هفته بعد در ورایتی راجع به فیلمی خواندم که در ناپل و رم حسابی سرو صدا کرده است و نامش به خاطر یک مشت دلار بود ولی اصلا برایم آشنا نبود. از آن به بعد در روزنامه‌های دیگر هم راجع به آن خواندم و دیدم در یکی از آنها نوشته به خاطر یک مشت دلار با بازی کلینت ایستوود و تازه متوجه شدم چه اتفاقی افتاده! البته در فهرست عوامل فیلم نام سرجیو لئونه نبود و او از عنوان باب رابرتسون استفاده کرده بود چون می‌خواست نامی آمریکایی یا انگلیسی در تیتراژ داشته باشد و من از او خبری نداشتم تا اینکه برای کار دوم با من تماس گرفت.»

این آغازی برای همکاری ایستوود با این کارگردان بود که به سه‌گانه وسترن اسپاگتی تاریخی در 2سال بعد منجر شد و رکوردهای گیشه را در آمریکا و سایر کشورهای جهان جابه‌جا کرد و ایستوود را ستاره‌ای کرد که برای 4دهه آینده هنوز هم می‌درخشد.

گاردین- 14 آگوست

کد خبر 88165

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز