همشهری آنلاین - گروه سیاسی: هفتاد و نهمین نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل از فردا سوم مهرماه در نیویورک شروع به کار میکند و تا هفتم مهرماه میزبان سخنرانی سران شرکتکننده در اجلاسیه خواهد بود. آتشافروزی اسرائیل در غرب آسیا و گسترش شعلههای آن، فضای متناقضی از دستورکارهای مبتنی بر صلح صحن مجمع عمومی سازمان ملل و کشتار بیامان اسرائیل در منطقه ایجاد کرده است. این اجلاسیه برای ایران حداقل از منظر دیپلماسیهای دوجانبه و چندجانبه نیز اهمیت زیادی دارد؛ مسعود پزشکیان رئیسجمهور جدید برای اولین بار در نشست حاضر میشود و تیم سیاست خارجی او شعار محوری دولت چهاردهم در رفع تحریمها را دنبال میکند. در عین حال جنگ اسرائیل در فلسطین و لبنان چهبسا اولویت این دور از اجلاس را برای تامین امنیت ملی و امنیت خاورمیانه جابهجا کند و فضای نشستهای حاشیهای را به سمتوسوی غزه و لبنان ببرد. با دکتر مراد عنادی تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی و رسانه درباره فرصتهای این دوره از اجلاس برای ایران و منطقه گفتوگو کردیم.
غرب خاورمیانه در جنگ است. رئیسجمهور و هیات همراه او در سفر نیویورک با کدام اولویتها مواجه هستند؟
معمولا نشستهای سالانه مجمع عمومی سازمان ملل دستورکارهای مشخصی دارد و هر سال از طرف سازمان ملل یکسری اولویتها مشخص میشود. امسال پیشبرد صلح، توسعه پایدار و کرامت انسانی در نظر گرفته شده است. از طرف دیگر دولتها بهلحاظ ملی، منطقهای و بینالمللی نیز مسائل، مشکلات و اولویتهای خودشان را دارند. ایران یکی از بنیانگذاران اصلی سازمان ملل و جزو ۵۰ کشور اولی قرار دارد که برای نخستین بار منشور ملل متحد را امضا کردند. از این منظر تاکید بر صلح و امنیت جهانی همیشه محور ثابت طرح بحث روسای جمهور ایران بوده و بهطور طبیعی در این دوره نیز هست. بحث بعدی دفاع از حقوق مظلومان در کشورهایی است که تحت ستم و اشغالگری بودهاند، مثل فلسطین و لبنان؛ محکومیت جنایات رژیم اسرائیل در این قبیل موارد نیز همواره وجود داشته است. برخی مسائل جهانی مثل تغییرات آب و هوایی نیز وجود داشته است که ایران در این موضوعات نیز پیشگام بوده است. بر همین اساس خیلی از محورها ثابت است و در سیاست خارجی کلان ایران تغییری اتفاق نیفتاده است، یعنی همان مواضعی که دولت شهید رئیسی داشته، دولت آقای پزشکیان هم همان موارد را در بعد منطقهای و بینالمللی دارد.
عملکرد سازمان ملل را در جریان وقایع اخیر چطور ارزیابی میکنید؟
مهمترین ماموریت سازمان ملل زمانی که تاسیس شد، تامین صلح و امنیت جهانی بوده است و متاسفانه با گذشت زمان این ماموریت هیچگاه نتوانسته اتفاق بیفتد. علتش هم این بوده که توزیع ناعادلانه قدرت در شورای امنیت و ساختار معیوب آن هیچگاه چنین اجازهای را نداده است. بهعنوان نمونه در خصوص جنایاتی که رژیم اسرائیل در غزه، لبنان و کرانه باختری انجام داده و حتی به کرات حاکمیت سوریه را نقض کرده ، مجمع عمومی بارها جلسه گذاشته، نشست اضطراری برگزار کرده و محکوم کرده؛ خود شورای امنیت نشست برگزار کرده ولی قطعنامه لازمالاجرایی که اسرائیل را تنبیه کند، مصوب نشد، علت آن هم مشخص است حمایتهای آمریکاست. بنابراین، این ساختار معیوب نتوانسته رژیم یاغی و جنایتکاری مثل اسرائیل را به تمکین وادارد. گستاخی حتی به حدی رسیده است که نماینده اسرائیل در سازمان ملل به دبیرکل توهین میکند و تهدید میکند که دور بعد انتخاب نخواهی شد، یا رایی که دیوان بینالمللی دادگستری در محکومیت اسرائیل صادر کرد، چون شورای امنیت حمایت نمیکند، جنبه اجرایی پیدا نمیکند. در مجموع وقتی این موارد را کنار هم بگذارید، کارنامه سازمان ملل در یک سال گذشته در بحث صلح و امنیت جهانی خیلی کمرنگ شده و اعتبارش نزد افکار عمومی دنیا تنزل پیدا کرده است. من فکر میکنم اعضا در نشست هفتاد و نهم باید فکری به حال اعتبار و جایگاه سازمان ملل کنند و از منظر اینکه نظم و امنیت جهانی در جامعه جهانی نهادینه شود، یکسری تنبیهات جدی برای رژیم اسرائیل که عضو سازمان ملل است در نظر بگیرند تا بیش از این حیثیت و آبروی سازمان ملل و دبیرکل سازمان ملل زیر سوال نرود. اینها بحثهایی است که برخی کشورها در این دوره از مجمع مطرح خواهند کرد و این چالش جدی برای این دوره از نشست مجمع عمومی سازمان ملل خواهد بود.
در دولتهایی مثل دولت آقای روحانی طرح جهان علیه خشونت و افراطیگری در بحبوحه جنگ داعش مطرح شد و به تصویب مجمع رسید یا در دولت آقای خاتمی بهعلت جنگافروزیهای آمریکا بحث گفتوگوی تمدنها مورد استقبال قرار گرفت. دولت آقای پزشکیان ایده قابل توجهی در این دوره از اجلاس خواهد داشت؟
تصور من از صحبتهای آقای پزشکیان این است که ایشان میخواهد گفتمان وحدت میان کشورهای اسلامی را در. عمل دنبال و نهادینه کند. با توجه به جنایات روزافزون رژیم اسرائیل که نزدیک به یک سال پس از طوفانالاقصی همه مرزها را در نوردیده، یکی از بحثهایی که در صحبتهای آقای پزشکیان همیشه محور ثابت بوده این است که دلیل گستاخی رژیم اسرائیل ناشی ا: عدم وحدت بین کشورهای اسلامی .
آقای پزشکیان بر این موضوع تاکید دارد که اگر بهصورت یکپارچه در برابر جنایات رژیم اسرائیل بایستیم، اسرائیل به خودش اجازه نمیدهد این اقدامات را تشدید کند. گفتمان همگرایی و وحدت کشورهای اسلامی همیشه وجود داشته است، اما اینکه خودش را در عمل نشان دهد، بهنوعی بازتاب وفاق بینالمللی بهویژه در بین کشورهای اسلامی است. احتمالا آقای پزشکیان به دنبال تقویت این ایده مرکزی است.
مجید تختروانچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که رژیم اسراییل پا را فراتر از حد و مرز گذاشته و بازی خطرناکی در لبنان انجام میدهد و اینکه جامعه بینالمللی باید اسرائیل را مجبور کند دست از ماجراجویی بردارد. به نظر میرسد این بحث همگرایی به دنبال پاسخ سخت نظامی به اسرائیل نیست و بیشتر به دنبال کنترل اوضاع در مرحله کنونی است. چنین نیست؟
به نظر من ایران در ۳ سطح سعی میکند این موضوع را پیگیری کند. نخست بحث تشریح جنایات و وضعیت بغرنج منطقه در بین گروه کشورهای غیرمتعهد است که اکثریت اعضای سازمان ملل متحد را تشکیل میدهند، سطح دوم ۵۷ کشور عضو سازمان همکاری اسلامی است و سطح سوم کشورهای عضو گروه بریکس است که آنجا ۲ عضو دائم شورای امنیت یعنی چین و روسیه نیز حضور دارند. ایران سعی میکند در این ۳ سطح وضعیت منطقه را تشریح کند و با دیپلماسی فعال نوعی وحدتنظر و همگرایی بین اعضا بهوجود بیاورد تا فشارهای دیپلماتیک بر اسرائیل افزایش یابد. سطح مهمتری که باید روی آن تمرکز شود، سطح کشورهای اسلامی است. برخی کشورهای اسلامی با وجود جنایات متعدد رژیم اسرائیل، با رژیم اسرائیل مراودات اقتصادی دارند و در تامین انرژی و کالاهای اساسی با اسرائیل همکاری میکنند و این دادوستد از مصر و ترکیه گرفته تا جمهوری آذربایجان و قطر ادامه دارد. به نظر میرسد ایران در این مقطع سعی میکند با یک دیپلماسی اقناعکننده این کشورها را به سمتی بیاورد که روابط خود را قطع کنند یا حداقل کاهش رابطه دهند تا وحدت کشورهای اسلامی حداقل در بعد عدم همکاری اقتصادی شکل گیرد. در بحث نظامی بعید است همگرایی شکل گیرد، چون چنین ارادهای حداقل در بخش عمدهای از کشورهای اسلامی نیست، اما اگر همان ۲ محور اول هم اتفاق بیفتد، بدون شک فشارها بر رژیم اسرائیل افزایش مییابد و هزینه جنایات این رژیم آنچنان بالا میرود که شاید بتواند بهنوعی بازدارندگی ایجاد کند و رژیم اسرائیل از تشدید جنایات کوتاه بیاید.
از بین ۴ موضوع انتخابات ۴۵ روز آینده آمریکا، جنگ منطقهای، احیای برجام و رفع تحریمها و غروب برجام در پاییز سال آینده، کدام یک برای ایران در مذاکرات دوجانبه و چندجانبه حاشیه اجلاس اهمیت بیشتری دارد؟
اگرچه به لحاظ منطقهای اولویتی داریم، ولی بحث رفع تحریمها از نظر ملی مهمتر است. اقدام آمریکا نامشروع است و نقض حق توسعهای است که بارها در قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل بر آن تاکید صورت گرفته است. رئیسجمهور ایران بحث تحریمهای ظالمانه را در نشست علنی و سخنرانی عمومی خودش مطرح میکند و خواهد گفت که آمریکا از یک رژیم جنایتکار حمایت همه جانبه به عمل می آورد ودر سوی دیگر بسیاری از کشورها از جمله کشوری مانند ایران را حتی با تحریم دارویی مواجه کرده است. این موارد برای اعضای سازمان ملل متحد، بنیانگذاران و منشور سازمان ملل متحد که دنبال صلح و عدالت هستند، مهم است، حتی اگر کاری از پیش نبرد، چون مصوبات مجمع جنبه توصیهای دارد و الزامی نیست.
هیات ایرانی حاضر در نیویورک بهطور قطع از این تریبون برای تنویر افکار عمومی، روسای کشورها و وزرای خارجه کشورها استفاده خواهد کرد و این موضوع را دنبال میکند. در سطح منطقهای نیز به موضوع صلح و امنیت خاورمیانه و اینکه رژیم اسرائیل مهار شود، پرداخته میشود؛ هم بهلحاظ یاغیگری هستهای که تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیست و همچنین استفاده از سلاحهای ممنوعه و نقض کنوانسیونهای ژنو که در غزه و لبنان دارد انجام میدهد.
دولت آقای پزشکیان در بحث سیاست خارجی شباهتهای زیادی با دولت آقای روحانی دارد. وقتی آقای روحانی در سال ۱۳۹۲ برای اولین بار در صحن سازمان ملل حاضر شد، این حضور مقدمهای برای بحث برجام و رفع تحریمها در ژنو و وین شد. آیا در دوره آقای پزشکیان نیز چنین رویدادی را شاهد خواهیم بود؟ اصلا شرایطی وجود دارد که بحث مذاکره با قدرتها دوباره به جریان بیفتد؟
اینکه ایران دنبال لغو تحریمهاست جزو سیاستهای دولت است، اما اینکه از چه تاکتیکی پیروی شود، نمیتوان بهطور قاطع در موردش صحبت کرد، اما به نظر میرسد در حال پیگیری است. یک مقدار از این قضیه نیز بهعلت انتخابات آمریکاست که تا ۱۵ آبان فرصتی باقی نمانده است. من بعید میدانم از طرف آمریکا این جمعبندی وجود داشته باشد که وارد چنین بحث هایی با ایران شوند، چون کاملیا هریس و دونالد ترامپ در مبارزات انتخاباتی به سر میبرند. الآن شاید چنین فضایی فراهم نباشد. اما فراتر از بحث آمریکا، در بعد اتحادیه اروپا، بحث برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ و لغو تحریمها مطرح میشود، ولی اینکه آیا خروجی خواهد داشت یا نه، در این مقطع چنین چشماندازی بعید است، مگر اینکه اتفاقات خاصی بیفتد.
همان سال ۱۳۹۲ شاهد گفتوگوی تلفنی آقای روحانی و اوباما رئیسجمهور قبلی آمریکا بودیم. آیا احتمال چنین اتفاقی در بحث لغو تحریمها و ارتباطات مستقیم با آمریکا میرود؟
نمیشود پیشبینی دقیقی کرد، اما با توجه به حمایتهای آمریکا از رژیم اسرائیل بعید میدانم چنین اتفاقی بیفتد. ضمن اینکه الآن آمریکا درگیر بحث انتخابات است و دارند بهرهبرداریهای انتخاباتی میکنند. از طرف دیگر همان دوره هم که چنین اتفاقی افتاد، خروجی نداشت و اتفاق خاصی نیفتاد.
چهرههای رسانهای نزدیک به دولت در محافل شبکههای اجتماعی میگویند باید با حضور آقای پزشکیان منتظر اتفاقات خاص در این دوره از مجمع باشیم.
اینها دیگر حدس و گمانهزنیهای رسانهای است و به این معنا نیست که لزوما اتفاق بیفتد.
حضور آقای ظریف و طیبنیا در کنار سایر اعضای کابینه معنای خاصی را متبادر میکند؟
خیر. معمولا همیشه چنین بوده است و مشاوران و مقامات رسمی در هیات همراه بودهاند، حالا تعداد در برخی دورهها کمتر و در برخی دورهها بیشتر بوده است. معمولا سعی میشود مشاوران، دستیاران، مقامات رسمی و وزرا بر اساس سیاستها و اولویتهایی که در دستور کار رئیسجمهور است و البته دستور کار هر دوره از مجمع عمومی، چینش شوند.
نظر شما