اما دنیای معماری گستردهتر از آن است که تنها نتیجهاش این ساختمانهای مکعبی باشد؛ معماری به وسعت ذهن و خلاقیت آدمهاست. البته که این هنر، یک هنر کاربردی است. همیشه قرار است از یک اثر معماری استفادهای خاص بشود: کسانی در آن زندگی کنند (خانه)، کسانی در آن به تماشای آثار هنری بروند (موزه یا نمایشگاه)، کسانی در آن ورزش کنند (ورزشگاه) و ... اما به هر حال همه این ساختمانهای کاربردی را میشود طوری طراحی کرد که در عین حال که وظیفهشان را بهدرستی انجام میدهند، اثر هنری هم باشند.
همه آثار معماران بزرگ جهان این ویژگی را دارند؛ آثار «ظه حدید»، معمار 59 ساله عراقی هم از جمله همین آثارند؛ او بیشتر از 25 سال است که در رشته معماری فعالیت میکند؛ علاوه بر طراحی ساختمانهای مشهور جهان، در دانشگاههای بزرگ معماری هم تدریس کرده و جایزههای جهانی زیادی را هم به خودش اختصاص داده؛ سال 2004، او جایزه جهانی «پریتزر» را برد، یعنی مشهورترین و معتبرترین جایزه جهانی را در رشته معماری. او اولین زنی است که این جایزه را برده است.
وقتی به ساختمانهایی که ظه حدید طراحی کرده نگاه میکنیم، احساس میکنیم داریم به یک اثر هنری صرف نگاه میکنیم، اثری مثل یک مجسمه زیبا که فقط قرار است محیط زندگیمان را زیباتر کند؛ و بعد که خوب به گوشه و کنار، زاویهها، نسبتها و ارتباط فرمهای آن نگاه میکنیم و ظاهرش را میشناسیم، تازه به یاد میآوریم که این مجسمه ها اصلاً به منظوری دیگر ساخته شدهاند و ما میتوانیم واردآنها بشویم و ازشان استفاده کنیم.
اشیای کاربردی ظه حدید هم همین ویژگیرا دارند؛ اینجا با بعضی از آثار او آشنا میشویم.
این اثر را ظه حدید و «پاتریک شوماخر» برای باغهای سلطنتی کنسینگْتُن در انگلستان طراحی کردهاند؛ باغهایی که حالا به پارک تبدیل شدهاند. در طرح این اثر نوعی اشرافیت وجود دارد و در عین حال کاملاً هم امروزی است؛ شاید حتی بیننده را بیشتر به یاد اجسامی بیندازد که از سیارههای دیگر آمدهاند.
ظه حدید رنگ، اندازه، میزان نوردهی و جای این چراغها را دقیقاً طراحی کرده تا این جلوه خاص را در این سازه بهوجود بیاورد.
ایستگاه قطار اینسبراک در اتریش؛ ظه حدید خیلی خوب میداند چهطور از خطهای منحنی استفاده کند تا فرمی زیبا بهوجود بیاورد. در عین حال هم خوب میداند خطهای منحنی حس حرکت را در بیننده بهوجود میآورند؛ استفاده از چنین خطهایی در ایستگاه راهآهن، جایی که حرکت ویژگی اصلی آن است، نشانهای از خوش ذوقی ظه حدید است. از جذابیتهای دیگر این ایستگاه این است که بخشی از آن در کنار جاده پایین تپه قرار دارد و بخش دیگرش بالای تپه.
تکرار ساختمانهای بلند در کنار هم، منظرهای کسل کننده، خشک و بیروح بهوجود میآورد. «برجهای سنگی» حدید هم ساختمانهایی بلند هستند که قرار است در قاهره مصر، به تعداد زیاد و در کنار هم ساخته شوند، اما تنوع بصری طرحشان، آنها را چشمنواز و زیبا کرده است. برآمدگی و تو رفتگیهای نمای این ساختمانها از جمله ویژگیهایی هستند که این تنوع را ایجاد کردهاند؛ این برآمدگیها و تورفتگیها در بخش شمالی و جنوبی برجها با هم فرق میکنند، به علاوه این که نور و سایههایی را بهوجود میآورندکه هم ظاهر ساختمانها را جذابتر میکند و هم پیچیدگیها و خمیدگیهای آنها را بهتر و بیشتر نشان میدهد.
اگر از کفشهای معمول و همیشگی خسته شدهای و اگر اهل طرحهای نو و مد هستی، بدان که ظه حدید یک جفت کفش زیبا طراحی کرده است؛ هرچند در نگاه اول بیشتر از این که شبیه به کفش باشد، شبیه یک اثر هنری، مثلاً یک مجسمه است.
این هم ویلای «سیمبیوتیک» در تایوان؛ خانهای که در آن همزیستی انسان با طبیعت رعایت شده است و کسی که در آن زندگی میکند آرامشی عمیق را تجربه میکند. انحناها، زاویهها، برشها، زاویه و میزان نوری که وارد ساختمان میشود و... همه به دقت و بر اساس طبیعت انسان محاسبه شدهاند.
تا پیش از این، مردم چندان توجهی به محیط زندگیشان نداشتند، اما حالا برایشان مهم است که خانهشان طوری طراحی شده باشدکه بهراحتی از فضاهای مختلف آن استفاده و در آنها احساس آرامش کنند. در عین حال، حالا دیگر مردم دوست دارند محیط زندگیشان زیبا هم باشد. ظه حدید «خانههای ایدهآل» را طراحی کرده است تا در آنها زیبایی و کارآیی در کنار هم قرار گیرند و هیچ کدام فدای دیگری نشوند. یکی از ویژگیهای خانههای ایدهآل این است که اتاقهایش گوشه ندارند و دیوارها و سقفها را خطهایی منحنی بهوجود میآورند. این ویژگی به ساکنان این خانهها آرامش بیشتری میدهد
به «چراغ گردابی» که نگاه میکنی، احساس میکنی از نوارهایی از نور تشکیل شده که پیچیده و به این شکل در آمدهاند و همچنان هم میخواهند به حرکتشان ادامه دهند و لحظه بعد شکلی دیگر به خودشان میگیرند!
رنگ این چراغ دایماً تغییر میکند و این تغییر رنگ قابل پیشبینی نیست؛ از زرد به قرمز و از قرمز به آبی؛ تغییری که نگاه اطرافیان را جذب و در آنها هیجانی خاص ایجاد میکند
قرار بود دو ساختمان در شهر «رجیو کالابریا»ی ایتالیا ساخته شود: یک موزه و یک ساختمان چند منظوره؛ ساختمانهایی که بتوانند این شهر را به عنوان پایتخت فرهنگی منطقه مدیترانه معرفی کنند. مکان ساخت این دو ساختمان ساحل باریک دریای مدیترانه بودکه ایتالیا را از سیسیل جدا میکرد. اینطوری این دو ساختمان، هم از طرف دریا دیده میشدند هم از ساحل سیسیل.
ظه حدید طرح بیرونی این دو ساختمان را از شکل بازوهای ستاره دریایی الهام گرفت. او در «موزه تاریخ منطقه مدیترانه» بخشهای متنوعی درنظر گرفته: نمایشگاه، بایگانی (آرشیو) آثار، کتابخانه و آکواریوم. بخش اداری موزه در ساختمان چندمنظوره قرار دارد. یک سالن ورزش، آزمایشگاههای کشتی و قایقسازی، فروشگاه، سینما و تالارهای اجرای نمایش از بخشهای دیگر ساختمان چندمنظوره هستند.
ساختار این سازه شگفتانگیز است؛ از اجزایی عین هم ساخته شده که شکلهایی ساده و هندسی دارند و پر از گوشه و زاویههای تیزند. این اجزای کوچک در کنار هم قرار گرفته و شکلهای هندسی توپُر و توخالی را ایجاد کردهاند؛ شکل هایی شبیه به گلهای هندسی چهار یا ششپَر و حفرههایی چهار یا شش ضلعی. اما همه این فرمهای هندسی در نهایت درکنار هم فرمی را ایجاد کردهاند که منحنی و نرم و غیر هندسی است.