مهاجرت به امید زندگی بهتر و رفتن به بهشت غرب، آرزوی این روزهای خیلی از مردم شده  است. فرقی هم نمی کند تحصیل کرده باشند یا نه، از طبقه اجتماعی مرفه باشند یا متوسط و حتی ضعیف. تنها چیزی که تمام فکر و ذهنشان را پر کرده، زندگی در بهشتی است که مبلغان مهاجرت از آن سوی مرزها برای آنها ساخته اند.

مهاجرت

همشهری آنلاین_فاطمه عسگری نیا:خیلی هایشان هم معتقدند آن جا قدر ما را بیشتر می دانند و با این ذهنیت دار و ندارشان را می فروشند تا به قول خودشان از شر زندگی سخت در ایران خلاص شوند و در کشور مقصد آسوده زندگی کنند. غافل از این که زندگی آسوده در غرب به اعتراف خیلی از آنهایی که تجربه زندگی آنجا را دارند با شنیده هایشان زمین تا آسمان فرق می کند و به قول خیلی هایشان سرابی بیش نیست!

بیشتر بخوانید: شرط اخذ تسهیلات؛ پاکی! | از 150 میلیون تا 300 میلیون تومان

اینجا هم آدمها غمگین اند

اوایل همین امسال بود که ارژنگ امیر فضلی در ویدئویی که مضمونش بیشتر شبیه یک طنز تلخ بود، پرده از این سراب برداشت و گفت اینجا هم(تورنتو کانادا) به خاطر وضعیت سخت اقتصادی پیش روی مردم، آدمهای غمگینش زیاد شده اند. امیرفضلی در بخشی از این ویدئو می گوید از درامد ماهانه ۳ هزار دلاری اش ۲ هزار و ۴۰۰ دلارش هزینه مسکن اجاره ای کوچک اوست، ۱۰۰ دلار هزینه تردد با وسایل نقلیه عمومی، ۱۰۰ دلار هزینه قبض تلفن همراه و اینترنت، ۵۰ دلار هزینه حداقل هر خرید برای مایحتاج روزانه، ۵۰ دلار هزینه پول برق و حداقل ۵۰ دلار صرف یک وعده غذای ساده در رستوران و در اخر با تلخندی یادآور می شود که حق بیمار شدن ندارد چرا که چیزی از درامدش باقی نمی ماند!

اگرچه تبلیغات نادرست دلالان مهاجرت این امید را به مهاجران می دهد که دولت کانادا با در اختیار قرار دادن کریتید کارت هوای شما را در زندگی دارد امیر فضلی این کارتها را عامل بدبختی افراد به خصوص مهاجرین می داند و می گوید: «دلگرمی وجود ۲۰۰۰ دلار در این کارتها باعث می شود تا مهاجران بی مهابا هزینه کنند و عدم توانایی در پرداخت بدهی های ماهانه به سیستم بانکی در کنار سود های هنگفت به یکباره آنها را در دامی بزرگ می انداز که رهایی از آن به این سادگی ها نیست!»

بیشتر بخوانید: حاج نقی هنوز زنده است | درباره مردی که می گویند سیل تجریش او را نبرد

واقعیت های تلخ زندگی در غرب از زبان مهاجران ایرانی | از بهشتی که دنبالش بودیم خبری نیست!

اینجا از بهشت خبری نیست

در دیگر ویدئوهای منتشر شده در فضای مجازی هم مریم که ساکن سوئد است با نمایش تصویری از یک خرید روزانه در سوئد از گرانی های انجا گلایه می کند. زمانی که او این ویدئو را گرفته هر کرون سوئد معادل ۴۳۰۰ تومان ایران است او می گوید ۹ دسته سبزی حاوی سبزیجاتی مثل ریحان، پیازچه، گشنیز، جعفری و تره ۳۷۰ کرون شده و ۲ بسته نان، ۴ بسته کالباس، یک بسته سوسیس، چیزی حدود ۱۸۰ کرون و همه اینها در کنار خرید گوشت و ... جمعا ۱۲۶۰ کرون شده است معادل بالغ بر ۵ میلیون تومان ایران! او هم در این ویدئو از هزینه های بالای زندگی خارج از ایران گلایه می کند و می گوید با فکر و اندیشه تصمیم برای مهاجرت بگیرید این جا از بهشت برین خبری نیست!

بیشتر بخوانید:باورتان می شود این روستا را یک زمین تنیس نجات داد؟ | هم مهاجرت معکوس شد هم توریست ها آمدند

برده داری نوین از مهاجرین در اروپا

مسیح اما از هلند واقعیت های دیگری را برای آنها که قصد مهاجرت دارند روایت می کند و می گوید خیلی وقتها دوستانم پست هایی از ایران برایم ارسال می کنند که در آن می گویند اگر پرستار یا دانشجو باشید این امکانات در هلند در اختیار شما قرار می گیرند و جوانهای ایرانی هم به امید زندگی بهتر دل از همه چیز و همه کس می کنند برای رفاه و زندگی بهتر غافل از این که دولت هلند فقط به فکر جیب خود است! و هیچکس برای جوان ایرانی واقعیت را توضیح نمی دهند! در اروپا سیستم برده داری هنوز حرف اول را می زند! واقعیت این است که شما هر چقدر هم که خوب پول دربیاورید در هلند باید طبق قانون این کشور یک سوم آن را بابت مالیات به دولت برگردانید درواقع دولت شریک دارایی شماست نه تنها در حقوق دریافتی در تمامی ابعاد زندگی تان! به گفته او اگر یک ایرانی ارثیه خانوادگی هم به او برسد و به هلند منتقل کند باید یک سوم سهم دولت را بپردازد!

واقعیت های تلخ زندگی در غرب از زبان مهاجران ایرانی | از بهشتی که دنبالش بودیم خبری نیست!

مسیح درادامه ویدئوی خود با بیان این که تحصیل در دانشگاه های هلند رایگان نیست می گوید اینجا کسی اجازه ندارد بعد از دانشگاه وارد بازار کار شود بلکه باید دو سال در مجموعه های حرفه آموزی مشغول شود که این خود هزینه های سنگین آموزشی را شامل می شود بعد از ان باید شانس خود را برای ورود به بازار کار آزمایش کند! و در نهایت با بیان این که سیستم برده داری در این کشور همانند گذشته های دور زنده است از نژاد پرستی هلندی ها گلایه می کند و می گوید هیچ غیر هلندی این جا نمی تواند براحتی پیشرفت کند!

همه شهروند درجه دو هستیم

نکته مهمی که مشوقان مهاجرت ایرانی ها هیچگاه از آن سخن نمی گویند و اغلب از سوی مهاجران در غرب به عنوان یکی از غمنامه های مهاجرت روایت می شود جایگاه ایرانی ها در کشورهای دیگر است آنها می گویند شما در هر جایگاه با هر میزان تحصیلات و ثروتی که باشید شهروند درجه دو محسوب شده و این وضعیت دردناکی است که ما همه این جا تجربه می کنیم حتی کودکانمان در دبستان!

پاسپورت معتبر داری اما پول سفر نداری!

احسان هم که حدود ۵ سال است در هلند زندگی می کند به موضوع پاسپورت معتبر اشاره می کند و می گوید خیلی از ایرانی ها به امید داشتن پاستورت معتبر و ازادی در انتخاب سفرهای خارجی تن به مهاجرت می دهند در حالیکه هزینه های زندگی در هلند انقدر بالاست که اغلب هلندی ها خودشان هیچوقت از این پاسپورت در سال استفاده نمی کنند و تفریح و سفرشان محدود می شود به کمپ های اطراف شهر! به اعتراف او خیلی از هلندی ها ۵ سال و حتی بیشتر است که توان خروج از شهر خودشان را نداشته اند چه برسد به سفر خارجی و این یعنی پاسپورت معتبر فقط ابزاری برای دلالان مهاجرت است که شما را ترغیب به ترک وطن کنید!

واقعیت های تلخ زندگی در غرب از زبان مهاجران ایرانی | از بهشتی که دنبالش بودیم خبری نیست!

واقعیت دردناک زندگی در خانه های اروپایی!

وحید هم وقتی ۷ سال پیش به امید ساختن زندگی بهتر برای خانواده اش دار و ندارش را فروخت و راهی غرب شد فکرش را هم نمی کرد که روزی حسرت برگشت به ایران را داشته باشد. او که به قول خودش همیشه زندگی در خانه های اروپایی یکی از حسرت های بزرگ زندگی اش بوده است می گوید من هیچ وقت نمی دانستم که زندگی در این خانه ها چه شرایطی دارد! او می گوید باور کنید در خیلی از این خانه ها آب گرم برای شستن ظرف و ظروف نیست چون انرژی این جا بسیار گران است. خیلی از مردم این جا جرات روشن کردن شوفاژهایشان در زمستان را ندارند چون گاز نیست و مردم به جای روشن کردن شوفاژ ها لباسهای پشمی شان را بیشتر می کنند. از هم این ها که بگذریم چیزی که ما ایرانی ها اصلا به آن عادت نداریم برق شارژی خانه هاست! یعنی شما به اندازه یک مبلغی برق خانه ات را شارژ می کنی و در هر ساعت و هر شرایطی که قرارداشتی این شارژ تمام شود برق منزل قطع می شود و تمام! مگر این که در همان لحظه مجدد شارژ کنی!

ماه ها صبوری برای کارگری ساده در امریکا

در آمریکا هم که عشق زندگی در ان عقل از سرو هوش خیلی ها برده از بهشت برین برای مهاجران خبری نیست چرا که به گفته یکی از همین مهاجران که در فضای مجازی ویدئویی از خود منتشر کرده در این کشور حتی برای این که یک کارگر ساده باشی باید ماهها صبر کنی! به گفته او همه افراد به محض ورود شانس پیدا کردن شغل و رسیدن به درامد را ندارند ضمن اینکه بعد از پیدا کردن شغل و کسب درامد هر کسی نمی تواند از پس هزینه های زندگی در این کشور برآید: «هزینه اجاره خانه در امریکا انقدر بالاست که اغلب مهاجران با هم خانه هایشان زندگی می کنند که این سبک زندگی خودش هزار و یک چالش دارد!»

با توجه به همه انچه گفته شد و با یک سرچ کوچک در دهکده جهانی می توانید به نمونه های خیلی بیشتر از آنچه در این گزارش اوردیم ببینید بی مهابا تصمیم به مهاجرت نگیرید و به امید سراب بهشت اروپایی ترک وطن نکنید.

کد خبر 892155

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 9
  • Arash IR ۰۹:۲۲ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
    12 27
    با عرض سلام و احترام. 95 درصد مطالب این مقاله صحیح ولی در خصوص 5 درصد اشتباه برداشتی صورت گرفته است. عزیزان مردمان گرامی اگر هر نقطه ای از دنیا برای مسافرت و حداکثر یکماه اقامت بروید با جیب پر و در تایم مناسب ، آن منطقه بهشتی میشود که به شما خیلی هم خوش میگذرد و لو در شاخ آفریقا اما هر زمانی بخواهید بروید و در جایی زندگی بکنید مشکلات و معضلات آنجا بیرون میزند شاید خنده دار باشد برای ایرانیهایی که تازه در کانادا ساکن شده اند اینکه آنجا شهرداری آشغالها را هفتگی جمع آوری میکند و در خانه شما بایستی حتما آشغالها را تفکیک و یکهفته نگهداری کنید شده است معضل نه مثل تهران که شاید روزی سه بار مردم آشغال کیلویی در سطل زباله ریخته و آخر سر هم شهرداری را فحش میدهند.
    • کاوه IR ۱۰:۰۴ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
      17 41
      مهاجرت خوبه برای کسیکه دارای تخصص هست حالا چه پزشک باشه چه یه مکانیک کار بلد ولی برای کسیکه به مفت خوری و زیر کار درفتن عادت داره اونجا براش جهنم هست در ضمن اونائیکه ناله میکنن مجبور نیستن که بمونن اونجا اگه جاشون بده تشریف بیارن وطنشون.
  • FR ۱۶:۳۷ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
    30 2
    هموطن محترمی که نوشته متخصص !! تا چه زمان باید تاوان رویایی بودن را بدهیم ؟ ایا انها نیاز به تخصصص ما دارند؟ و اگر هم مجبور باشند همانطور که قبلا گفته شد شهر وند دوم!! حد اقل کمی مطالعه در مورد شهر وند دوم داشته باشیم .به بیان دیگر وکمی رک گویی یکی از معانی ان .. است !!!!