همشهری آنلاین: هر فیلمی که در گیشه پرفروش میشود همان سؤال مشهور همیشگی را پیش میکشد که «چرا این فیلم پرفروش شد؟»، مخصوصا اگر آن فیلم فرقی با نمونههای قبلی نداشته باشد، پرسش دیگری به شکلی مؤکدتر به ذهن خطور میکند که «چرا استفاده چندین و چندباره از عناصری کلیشهای هنوز در گیشه جواب میدهد؟» این پرسشها را میشود درباره «زودپز» ساخته رامبد جوان که فیلم پرفروش این روزهای گیشه است مطرح کرد: چرا این فیلم پرفروش شد؟ و چرا استفاده چندین و چندباره از عناصری کلیشهای در آن هنوز در گیشه جواب میدهد؟ ۵ دلیل برای این موضوع برشمردهایم:
۱. کمدی میفروشد
از ۲۰ فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران در بعد از انقلاب، ۱۷ فیلم کمدی، یک فیلم انیمیشن، یک فیلم درام تاریخی و یک فیلم درام اجتماعی است. «زودپز» در زمان نگارش این گزارش دوازدهمین فیلم پرفروش تاریخ سینمای بعد از انقلاب است و به احتمال خیلی زیاد در روزهای آتی خودش را تا رتبه ششم بالا میکشد و بعد از آن برای ورود به جمع ۵ فیلم پرفروش ابتدایی ــ که دامنه فروششان از ۱۲۰ تا ۳۲۴ میلیارد تومان است ــ خیز برمیدارد. همین که در تبلیغات فیلم اعم از پوسترها و تیزرها و خلاصه داستانی که در رسانهها منتشر شده روی کمدی بودن فیلم تأکید شده، فارغ از کیفیت فیلم، تماشاگر به دیدن آن راغب میشود.
۲. ترکیب بازیگران میفروشد
نوید محمدزاده تا قبل از «زودپز» در فیلمی کمدی ظاهر نشده بود و تماشاگران او را با بازیهایش در درامهای اجتماعی به یاد میآورند. محمدزاده برای تماشاگران محسن معتادِ «ابد و یک روز»، شاهین توسریخورده «مغزهای کوچک زنگزده» و ناصر خاکزادِ قاچاقچی «متری شیش و نیم» است. طبیعی است که نخستین فیلم کمدی او برای تماشاگران جذاب باشد. بازیگر دیگر فیلم محسن تنابنده است که عمده شهرتش برای نقش «نقی معمولی» در سریال کمدی «پایتخت» است. تنابنده قبلا در سینما سابقه بازی در فیلم کمدی را داشته (گینس، ۱۳۹۴)، اما او هم عمدتا به عنوان بازیگر درام شناخته می شود و حضور او هم در کمدی «زودپز» برای تماشاگر جذاب است.
۳. دهه ۱۳۶۰ میفروشد
داستان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران، «فسیل»، در دهه ۱۳۶۰ میگذشت. دهه ۱۳۶۰ موضوع چند کمدی پرفروش دیگر هم بوده است؛ «اخراجیها»، «ضدگلوله»، «نهنگ عنبر»، «مطرب» و «هزارپا». کارکرد اصلی این کمدیها زیباییشناختی کردن سیاست و سیاسی کردن زیباییشناختی است. به طور خلاصه، در این کمدیها تنگناها و محدودیتهایی که در دهه ۱۳۶۰ آزاردهنده بود، به شکلی جذاب و توأم با حسوحال نوستالژیک در بستهبندیِ مخاطبپسند عرضه میشود و تصویری متفاوت از مسائل آن دوران به مخاطب ارائه میدهد. «زودپز» هم انعکاس دهه ۱۳۶۰ است، با همان ویژگیهای فیلمهای قبلی. دو بازیگر نقش اصلی فیلم با آن لباسهای گشاد و فُکلهای برآمده نمایشگر ترفند دیگری برای فروش نوستالژی کاذب به مخاطباند.
۴. حاشیه میفروشد
سال قبل فیلم رامبد جوان از راه یافتن به جشنواره بازماند. گفته شد که موضوعش حاد است و فیلم سراغ خطوط قرمز رفته. همین که فیلمی درگیر حاشیه شد، مخصوصا حاشیه از نوع بگیروببند و حذف و سانسور، هرقدر هم که در زمان جشنواره برایاش گران تمام شود، احتمالا در اکران عمومی برایاش بهصرفه است. حتی حالا که فیلم بدون مشکل و مانعی در حال اکران است، چند روز پیش خبری که منشاء و منبعش معلوم نبود، منتشر شد که قرار است فیلم توقیف شود. مسلما این خبرها ــ یا شاید خبرسازیها ــ به نفع فیلم تمام میشود و تماشاگر با اشتیاق بیشتری به تماشای فیلمی میرود که خیال میکند هر آن ممکن است از اکران برداشته شود.
۵. تماشاگر میخرد
تماشاگری که صبح تا شب خودش را در معرض اخبار مضطربکننده و انواع و اقسام نگرانیهای اجتماعی و سیاسی میبیند، حق خودش میداند که مدتی از این فضا دور شود و برای دو ساعتی بیدغدغه از جهان بیرونی فاصله بگیرد. تماشاگر خوکرده به فاصله گرفتن از مسائل واقعی مدام دستاویزی پیدا میکند تا میان خودش و مسائل جاری مرز بکشد. چنین تماشاگری، تماشاگر آرمانی فیلمهایی مثل «زودپز» است. فیلمی که شاید به نظر از مسائل حالا و اینجا عاری است، اما عمیقا در حال ساختن حال و جای جدیدی بر بازماندههای همین حال و وضع فعلی است. تماشای «زودپز» برای تماشاگر عام نوعی اطمینان خاطر میآورد و نوعی درمان و اضطرابزدایی را از خلال آن تجربه میکند.
نظر شما