تماشاگر روزهداری، که در روزهای طولانی و گرم رمضان، علاقه و رغبتی به سینمارفتن نشان نمیدهد، از طرح اکران شبانه فیلمها استقبال جالبتوجهی کرد. اجرای طرح از اذان تا سحر نشان داد که هیچ فصل کمرونقی برای اکران وجود ندارد و با برنامهریزی و استفاده از طرحهای نوین میتوان تماشاگران پرتعدادی را به سالنهای سینما کشاند؛ طرحی که البته اجرایش تنها 10شب دوام آورد و با مخالفتهایی که صورت گرفت ناتمام ماند. ولی شبهای پررونق سینماهای تهران در دهه اول رمضان88، در یادها خواهد ماند.
درباره بحث اکران در سینمای ایران و ترافیک شدید فیلمهای مانده در نوبت اکران و... بسیار سخن گفته شده است؛ معادلهای که بهظاهر بغرنج بهنظر نمیرسد اما سالهاست که سینمای ایران را درگیر خود کرده و گویی راه گریزی نیز برای آن نیست. از سینمایی که ظرفیت تولید آن تقریبا دوبرابر ظرفیت اکران سینماهایش در طول سال است، جز این نیز نباید انتظار داشت و راه حل نیز ظاهرا درمقام حرف ساده است که اگر ظرفیت تولید به اندازه ظرفیت اکران پایین آورده شود، مشکل مرتفع خواهد شد! هرچند که این دم دستیترین راهکار بهنظر میرسد اما به هر حال همان حکایت دودوتا چهارتاست، وقتی پتانسیل تولید بالاتری وجود دارد که در تناسب با ظرفیت اکران نیست یا باید همه پتانسیل تولید را بهکار نگرفت و یا باید ظرفیت نمایش را افزایش داد. افزایش ظرفیت اکران هم تنها چارهاش افزایش تعداد سالنهای سینماست تا همزمان بتوان بدون اینکه فیلمی را شهید کرد، بهجای 4 یا 5 فیلم، 8یا 9فیلم را روی پرده فرستاد، درصورتیکه همه این فیلمها نیز درخور میزان مخاطب خود، سالنهای کافی سینما در اختیار داشته باشند.
وقتی بحث استفاده از ظرفیتهای موجود به میان میآید، نباید از این نکته غافل شد که سینمای ایران علاوه بر محدودیت سالنها با یک مشکل بزرگ دیگر نیز روبهروست و آن تعدد زمانهایی است که فصول مرده اکران به حساب میآیند؛ ایامی که به دلیل مصادف شدن با شرایط خاص، از جمله مراسم مذهبی (ماههای محرم و رمضان) و یا روزهای آخر سال، زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر و... در مجموع حدود 3ماه از سال را بهخود اختصاص میدهند و این یعنی از دست دادن یک چهارم ظرفیت اکران که گریزی هم از آن نیست و ظاهرا باید دنبال راهکارهایی بود که بهگونهای سنجیده و با درنظر گرفتن ضرورتها و شرایط موجود فکری به حال آن شود.
چند سال پیش با تمهیدی سنجیده، اسفندماه را که یکی از بدترین فصول اکران در سینمای ایران (از شروع جشنواره فیلم فجر تا پایان سال) به حساب میآمد، تا حد زیادی احیاء کردند. رسم بر این بود که این روزها همواره به نمایش فیلمهایی اختصاص مییافت که سالها در نوبت اکران مانده و بدل به آثاری کهنه و تاریخ مصرف گذشته شده بودند؛ آثاری که برخی از آنها فیلمهایی با مخاطب خاص و محدود محسوب میشدند که در یک شرایط مناسب اکران هم مخاطبان چندانی پیدا نمیکردند، چه رسد به آنکه قرار باشد در فصلی مرده روی پرده قرار بگیرند. اما به هر حال با عقب کشیدن زمان آغاز فیلمهای اکران نوروزی که همواره جزو آثار پرمخاطب محسوب میشوند، از میانه اسفندماه به بعد نیز سینماها از حالت رکود بیرون آمدند.
در ماه رمضان امسال نیز شاهد حرکتی ابتکاری و اینچنینی بودیم و آن چیزی نبود جز طرح اکران از افطار تا سحر که نمونه بسیار خوبی است از توجه جدی به ضرورتها و البته استفاده از ظرفیتهای موجود، برای بهبود وضع اکران در این ماه؛ در حالی که سالهای پیش، ماه مبارک رمضان نیز یکی از فصولی بهحساب میآمد که روی پرده فرستادن فیلمها در این ایام، یک ریسک جدی محسوب میشد و به سبب شرایط حاکم بر این روزها و تأثیر محسوسی که بر افت میزان مخاطبان سینما از خود بر جای میگذاشت، میتوانست یک فیلم را به لحاظ اقتصادی کاملا زمین بزند. در این ماه حتی در روزهای تعطیل آخر هفته نیز به ندرت کسی تمایل از خود نشان میدهد تا پیش از ساعت افطار به سالنهای سینما رفته به تماشای فیلم بنشیند.به همین جهت روبهرو شدن با سالنهای خالی در ساعات روز و سانسهای پیش از افطار یکی از صحنههای آشنا در طول ماه مبارک رمضان در طول سالهای گذشته بود.
بعد از افطار نیز سانسهای نمایش فیلم در سینماها، مصادف میشدند با زمان پخش سریالهای روتین تلویزیونی که پشت سر هم از شبکههای مختلف سیما پخش میشدند و زمانی هم که مردم تصمیم میگرفتند از خانه خارج شوند، دیگر سانسی برای تماشای فیلم وجود نداشت. اما خوشبختانه امثال طرحی نو انداخته شده است که تا حد زیادی از رکود حاکم بر سینماها در ایام ماه رمضان کاسته است و حتی آمار و ارقام حکایت از آن دارد که بهواسطه بهکار بردن این طرح، کارکرد گیشه سینماها، در مقایسه با سال گذشته در همین زمان، رشدی چند برابری داشته است.طرح از افطار تا سحر که ظاهرا نخستین بار به همت گردانندگان پردیسهای سینمایی «آزادی» و «زندگی» جامه عمل بهخود پوشید.
بسیاری از خانوادهها علاقهمند هستند تا بعد از افطار و احیانا تماشای سریالهای تلویزیونی تا پاسی از نیمهشب بیرون از خانه مانده و وقت را در تفریحگاهها سپری کنند؛ شرایطی که فرصتی برای شکل دادن به یک عادت تازه در استفاده از سالنهای سینما بوده. در چنین شرایطی این ایده به ذهن آمد که چه بهتر که در همین ساعتها سالنهای سینما فعال بوده تا علاقهمندان این امکان را داشته باشند که از سالن سینما استفاده کنند. این طرح که رفتهرفته با اقبال مخاطبان سینما روبهرو شد، اندک زمانی بعد مورد توجه دیگر پردیسهای سینمایی نیز قرار گرفت و از آنجا که این پردیسها به دلیل برخورداری از مجموعه چند سالن امکان نمایش اغلب فیلمهای روی پرده را دارند، در برخی از این پردیسها، شاهد آن بودیم که در هر نوبت از سانسهای پس از افطار، یکی از فیلمهای روی پرده به نمایش گذاشته شدند تا بر جذابیت و تنوع آن افزوده شود.
در رابطه با نحوه استفاده از فرصت بهدست آمده و ایجاد تنوع بیشتر در نمایش فیلمها، ایدههای دیگری نیز به میان آمد که آن نمایش مجدد پارهای از فیلمها بود که در گذشته اکران شده بودند؛ اما این ایده که با توجه به شرایط موجود، توجیه چندان قانعکنندهای نداشت، مورد توجه قرار نگرفت، چراکه فیلمهای اکران شده در گذشته که همگی توسط شبکههای ویدئویی نیز پخش شدهاند، بهسادگی در دسترس علاقهمندان قرار دارند و اگر اهمیت و ارزشی در بهکار بستن این طرح وجود دارد، بهتر است مشمول فیلمهایی شود که بهعنوان اکران نخست روی پردهاند تا از این طریق یکی از فصولی که پیش از این از دست رفته مینمود، احیاء شود و بر پتانسیل و ظرفیت اکران در سینمای ایران بیفزاید.
شاید اگر در کنار طرحهایی از این دست شرایطی مهیا میشد تا با تدارک دیدن محرکهایی دیگر، زمینه مساعدتری برای جذب بیشتر علاقهمندان به سینما و استفاده از سانسهای پیش از افطار نیز بهوجود آید، (همانند نیم بهاکردن بلیت سینماها و نظایر آن) شرایط از هر نظر برای بهرهبرداری بهینه از این فصل اکران فیلمها، فراهم میشد. بهنظر میرسد در کنار راهاندازی سالنهای جدید که رشدی بسیار آرام و لاکپشتی دارند، زندهکردن فصول مرده اکران و استفاده از ظرفیتهای موجود یکی از بهترین راهکارها برای کاستن از ترافیک اکران باشد تا در آینده همچون شرایط فعلی، چیزی نزدیک به تولید 2 سال سینمای ایران پشت سد اکران نماند.